افت دولت ها به روایت امام علی ( ع )
جمله مولا امام علی (ع) خطاب به مالک اشتر
ای مالک، دروغگویان و متملقین را به حکومت راه مده و با بی رحمی هر دو را از حکومت بران، که این هر دو آفت حکومت اند…
رویدادهای این روزهای استان مرا به یاد دوران جناب دکتر محمود احمدی نژاد ریاست جمهور محبوب دوران خودش می اندازد.
ایشان هنگامی که قصد حضور در شهر و استانی داشت این موضوع را از طریق کانال های اطلاع رسانی به آگاهی عموم می رساند و مقدمات لازم مهیا و تمهیدات آن آماده می گشت و ایشان که فردی فروتن بنظر می آمد با لباس مردم و در جلد یک انسان از جنس آنان در جمع ها حاضر شده و به هر شکلی که مردم می خواستند با آنان رفتار می نمود.
دکتر احمدی نژاد هرجا که می رفت از روستاها گرفته تا کلانشهرها قول های تقریبا مشابهی مانند احداث یک سالن ورزشی برای آقا پسرها و یک سالن ورزشی برای دختر خانم ها یا یک دانشگاه پیام نور ، احداث درمانگاه ، بیمارستان و….. را در این بازدید ها به مردم آن دیار می داد و خدا وکیلی در دوره اول بیشتر آن ها را نیز انجام داد.
یکی دیگر از کارهای ایشان این بود که ملت ایران را به جماعتی تبدیل کرد که بیشتر آنان برای دریافت یک تراول پنجاه هزار تومانی حاضر به کیلومترها پیاده روی دنبال ایشان بودند و در نهایت بدنبال تحویل یک نامه (که در آن نامه با معرفی و توصیف خود بعنوان مفلوک ترین انسان روی زمین با نگارش یک انشای بسیار زیبا صورت گرفته بود) به دست او بودند.
افرادی هم که سواد و انشاء نویسی بلد نبودند به دیگرانی که دستی بقلم داشتند مراجعه می نمودند و موضوع نوشتن نامه به ریاست جمهوری در شهرهای بزرگ به یک صنعت و شغل تبدیل شده بود.
من خوشبختم که هیچگاه ایشان را از نزدیک ندیدم و علیرغم میل باطنی حداقل پنجاه نامه پنجاه هزار تومانی با دست خودم برای افرادی که سواد نداشتند نوشتم و همه آن نامه ها بی پاسخ نمانده بود.
طوری شده بود که این صنعت و فرهنگ جدید(گدایی حق خودمان) فراگیر شده و حجم نامه ها چنان زیاد بود که دیگر قابل حمل به مرکز نبود و جمعیتی در استانداری ها و فرمانداری ها برای پاسخگویی به آنان بکار گمارده شدند واز این لحاظ در سیستم دولتی هم ایجاد اشتغال گردید.
البته بعد از حدود چند سال با آمدن استاندار جدید تفکری تقریبا شبیه آن در استان ما مجدد بطریقی دیگر با نمایشی نو در حال شکل گیری می باشد.
همه این اتفاقات به همان شکل و با همان تفکر در حال انجام می باشد ولی به جای دادن پول این شی مادی(تراول های پنجاه هزار تومانی) شما می توانید یک عکس یادگاری معنوی با ایشان داشته باشید و این عمل ظاهرا در حال فرهنگ سازی در استان شده و وجه ای پیدا کرده طوری که شاید این روزها صنعت عکاسی در استان رونق پیدا کند و بدلیل نیاز روز باعت اشتغال نیز گردد.
البته این افراد ندانسته کرامت خود را زیر سئوال برده و بجای رمال ها و غیب گوها همراه جناب آن دکتر ، مجیزگویان و لمپن ها این دکتر را همراهی و مشاوره می دهند.
این بدعت عکس سلفی با استاندار مضرات زیادی برای جامعه ما در پی خواهد داشت. اولا در ایشان این باور که با دیگران متفاوت است را بوجود می آورد که خدای نکرده به تحکم و خودبینی وی می انجامد و دوما این که در افراد متقاضی یک حس خود کم بینی ایجاد نموده که منجر به عدم مطالبه گری و کاستن از کرامت انسانی اشخاص جامعه می شود که هر دو می تواند سم مهلکی برای مردم ما باشد.
پس مسئولین محترم باید بدانند در جامعه در انجام هر عملی باید عاقبت و انعکاس آن را نیز در فضای اطراف خود بررسی نموده و تحت تاثیر مجیز گویی ها قرار نگیرند ؛ و با معیار و ضابطه و برنامه فعالیت سالم نمایند