اسطورههای تقلبی روی نوشت افزارهای ایرانی/ نمادهای بیگانه همچنان در بازار یکه تازی می کنند

هورنیوز – دیگر تا باز شدن مدرسهها زمانی باقی نمانده و با پیچیدن بوی ماه مهر در کوچه و پسکوچههای شهریور حال و هوای مدرسه با باز شدن نمایشگاههای نوشتافزار و کیف و کفش مدرسه قوت گرفته است. این در حالی است که به رغم تلاشهایی که طی سالهای اخیر برای جایگزینی نوشتافزارهایی با طرحهای ایرانی صورت گرفته، هنوز هم در نمایشگاههایی که در گوشه و کنار شهر برگزار میشود، همچنان تصاویر باب اسفنجی و سیندلار نقش بسته که با لبخندی به شیوه حمایت از تولید ملی و اسطورهسازی ما نگاه میکنند.
اسطورهها از کودکی در ذهن ما برای خودشان جا باز میکنند. همه ما قصههای دوران کودکیمان را خوب به یاد داریم و همیشه در ضمیر ناخودآگاهمان تلاش کردهایم به اسطورههای ذهنیمان که همان قهرمانان قصههای دنیای کودکیها بودهاند نزدیک شویم. اسطورهها و قهرمانان ما اما اغلب ایرانی نبوده و نیستند نه اینکه قصههای ایرانی قهرمان نداشته باشد که ارزشیترین و حقیقیترین قهرمانان را میتوان در دل قصههای بومی و ملی و مذهبی کشورمان پیدا کرد. مشکل از جایی شکل گرفته است که متصدیان امور فرهنگی جامعه کمتر تلاشی برای معرفی قهرمانان ملی و مذهبی به کودکان و نوجوانان ایرانی و نقش اسطورهها در ذهن تخیل و آینده آنها داشتهاند و این جای خالی با انواع و اقسام عروسک، اسباببازی، انیمیشن و بازی رایانهای پر میشود و آخرین مرحله این اسطورهسازی نقش بستن تصاویر مختلف این اسطورههای غیرواقعی روی نوشتافزار مدرسه است تا بچهها حتی در چند ساعتی که در مدرسه پای درس و مشق نشستهاند فکر و ذکرشان به باربی، سیندرلا، بنتن، مرد عنکبوتی و باب اسفنجی مشغول شود.
آغاز یک حرکت مثبت
چند سالی میشود که برای جابهجایی تصاویر شخصیتهای انیمیشنهای غیر ایرانی با شخصیتهای ایرانی تلاشهایی صورت گرفته است اما اگر به نمایشگاههایی که در گوشه و کنار میادین اصلی شهر برپا شده سری بزنید با نوشتافزارهایی مواجه میشوید که همچنان نقش باربی و باب اسفنجی دارد. ریشه این ماجرا را اما میتوان با همکلامی با برخی فروشندههای نوشتافزارهای مدارس متوجه شد.
علیرضا احمدی که پیش از این نمایندگی عرضه نوشتافزار ایرانی را داشته درباره استقبال از این طرحها میگوید: ما خودمان هم فکر نمیکردیم استقبال خوب باشد اما چهار سال پیش که برای اولین بار دفاتر و نوشتافزار ایرانی را عرضه کردیم به رغم آنکه کارها ضعیف بود و کیفیت کاغذ دفترها نسبت به انواع خارجی آن پایینتر بود، استقبال خیلی خوبی صورت گرفت. به گفته این فروشنده که در میدان انقلاب مغازه کتابفروشی دارد، سال دوم عرضه این محصولات حتی با استقبال بهتری مواجه شد.
محمد محبی، فروشنده نوشتافزاری است که در خیابان طالقانی مغازه دارد. به گفته وی، به دلیل ضعیف بودن طرحها هر کسی کارها را نمیپسندد. این فروشنده درباره میزان استقبال بچهها گفت: ما سعی میکنیم طوری ویترین را بچینیم که بچهها را جذب کند اما از هر ۱۰ بچه دو نفرشان جذب میشوند و برای خرید مراجعه میکنند.
محبی با تأکید بر اینکه برای کمک به این طرحها باید صدا و سیما پای کار بیاید و روی آنها تبلیغ شود، میافزاید: نمونههایی مانند شکرستان که برنامه تلویزیونیاش درست شده و برای بچهها آشناست اغلب با استقبال بیشتری مواجه میشود. به گفته وی طرحهای مربوط به شخصیتهای کلاه قرمزی هم مورد استقبال بچههاست.
شخصیتهایی بدون پشتوانه رسانهای
سعید حسینی، مدیرعامل مجتمع نوشتافزار ایرانی- اسلامی در این باره میگوید: بیش از ۳۰ سال است که کسی وارد این حوزه نشده است. از سوی دیگر نیز کاراکترهای غربی به دلیل فقدان نظارت بر طرحهای نوشتافزار و به دلیل پشتوانه رسانهای این طرحها جا افتاده است. فرزندان ما در برنامههای ماهوارهای، شبکه نمایش خانگی و حتی گاهی اوقات در تلویزیون این کاراکترها را بارها دیدهاند بنابراین وقتی کار تولید نوشتافزار ایرانی راه افتاد با چنین فضایی برای تولید و توزیع در رقابت با کارهای وارداتی و دارای پشتوانه رسانهای سختی مضاعفی داشتیم.
وی با اشاره به اینکه در کشور ما زنجیره شخصیتسازی متداول و مستمر نشده، میافزاید: ما تنها به تعداد انگشتان دست کاراکتر داریم، با وجود این برای طراحی نوشتافزار ایرانی از تمام ظرفیتها استفاده شده است به خصوص مواردی که شخصیتسازی زنجیرهای داشتهایم مانند شکرستان یا کلاه قرمزی و پسرخاله که به همراه رسانه و داستانهایشان به دنیای بچهها آمدهاند و به همین خاطر هم مقبولیت بیشتری دارند.
با وجود این اما شخصیتهای کلاه قرمزی و دوستانش یا شکرستان و شخصیتهای دوست داشتنیاش هرچند آنقدر بین بچهها محبوب هستند که با دیدن نوشتافزارهایی که تصاویر آنها را روی خود دارند، بیهیچ تردید به سراغ آنها رفته و انتخابشان کنند اما شاید یکی از انتقادات صحیح نسبت به این شخصیتها غنی نبودنشان به لحاظ فرهنگی است. به همین خاطر هم شخصیتهای کلاه قرمزی یا شکرستان قابلیت تبدیل شدن به اسطوره را ندارند.
حسینی درباره اشکالات تولید در این حوزه میافزاید: ما نیاز داریم به اینکه به صورت مستمر شخصیتسازی داشته باشیم. به باور این کارشناس عرصه نوشتافزار، کاراکترهای محبوبی که هماکنون وجود دارند به لحاظ فرهنگی چندان غنی نیستند. از سوی دیگر ما با محبوبیت کاراکترهای غربی در حوزه قهرمانسازی مواجهیم؛ کاراکترهایی نظیر بنتن یا مرد عنکبوتی که به صورت قهرمان محور طراحی شدهاند، همچنین کاراکترهایی مانند باربی که در حوزه ارائه الگو برای سبک زندگی طراحی شدهاند و به شکل تمام و کمال الگوهای سبک زندگی غربی را به دختران ما آموزش میدهند.
به گفته حسینی، شخصیتهایی مانند ثنا، ثمین و سینا هم دقیقاً بر همین مبنا طراحی شدهاند با این تفاوت که مجموعههای فرهنگی طراح آن با دست خالی در این مسیر قدم گذاشتند و توانستند تا حد خیلی خوبی هم کار را پیش ببرند اما چون پشتوانه رسانهای نداشتند به اندازه طرحهای دارای پشتوانه رسانهای موفق نبودند. در واقع بچهها هیچ ذهنیتی از ثنا و ثمین ندارند و سینا را نمیشناسند اما برخلاف این شخصیتی نظیر باب اسفجی با داستانها و پشتوانه رسانهایاش کاملاً در ذهن آنها جا باز کرده است.
هم اقتصاد مقاومتی و هم اهداف فرهنگی
حدود ۱۵ میلیون دانشآموزش در کشور بهطور میانگین سالانه هر یک به میزان ۱۵ هزار تومان فقط مداد، مدادتراش و پاککن خریداری میکنند که گردش مالی این سه قلم ۲۲۵میلیارد تومان برآورد میشود. همچنین مصرف ۴ میلیون دانشجو، سازمانها و سایر اقشار نیز باید افزوده شود. به گفته نایب رئیس اتحادیه نوشتافزار، در حال حاضر حدود ۷۰ درصد از محصولات مربوط به نوشتافزار وارداتی هستند. حالا اگر ما بتوانیم در این حوزه ابتکار عمل را به دست بگیریم هم میتوانیم در مسیر اهداف فرهنگیمان برنامهریزی داشته باشیم و هم اقتصاد مقاومتی را محقق کنیم و انفعال در این حوزه هم حوزه فرهنگ و سبک زندگی را از دست ما بیرون میکشد و هم یک بازار گسترده را در اختیار بیگانه قرار میدهد.