مصدق، آزادی، استبداد و کودتای ۲۸مرداد ۱۳۳۲
هورنیوز – مصدق تازه از دادگاه لاهه برکشته بود ۱۷تیر ۱۳۳۱٫ بعد از یک ماه مسافرت و حضور در دادگاه لاهه مربوط به پرونده نفت ایران و انگلستان به کشور باز میگردد، انتخابات دوره هفدهم مجلس شورای ملی در حال انجام بود.
ارتش و دربار فعالانه در انتخابات دخالت میکنند، مصدق دستور توقف انتخابات را می دهد و از پست نخست وزیری استعفا میکند و به احمد آباد ملک خانوادگی خود می رود، شاه نیز نخست وزیر جدید انتخاب می نمایند اما ملت به خیابانها می آیند دقیقا همانند ترکیه.
آیت الله کاشانی بیانیه شدید الحنی به دربار می فرستد از طرف دیگر حزب توده که منسجم بوده نیروهای خود را بسیج و ملت با هلهله مصدق را به پست نخست وزیری بر میگردانند اما این حالت دوام چندانی نداشت.
در تابستان سال ۱۳۳۲ کشور آبستن حوادث بود، توده ای ها از مصدق ناراضی بودند و نیروی سوم منشعب از توده ای ها به سیاستهای اقتصادی و اجتماعی دولت مصدق انتقادهای جدی داشتند.
اسلام گراها از مصدق فاصله گرفته بودند مجموعه عوامل داخلی و ملی کردن صنعت نفت، مصدق و جمعی از یارانش خود را تنها در مواجه دیدند.
طراحی کودتا در سازمان سیا آمریکا و MI6 انگلستان صورت گرفت، با کمک عوامل داخلی در رأس آنها سپهبد زاهدی و ارتش عملا صبح ۲۸ مرداد خانه مصدق را محاصره کرد.
مهمتر از آن، خیابان ها نیز در دست شعبان بی مخ بود شاید شعبان بی مخ مهمتر از دیگر عوامل کودتا باشد.
شعبان ها که با چوب و چماق به خیابان ها آمده بودند، دولت مصدق را ساقط کردند سقوطی که مختصر آزادی و دموکراسی موجود را به استبدادی موحوش بدل کرد.
متاسفانه همیشه این کشور هر وقت میخواست آزادی را تمرین کند این دیو استبداد بود که مانع آزادی این ملت میشد، یادمان نمی رود نهضت مشروط با توپ بستن مجلس توسط لیاخوف مسبوق به سابقه است.
لیاخوفها و شعبان بی مخ ها محصول جامعه استبداد زده ایران است، کشوری که حکومت ها درآن همیشه با زور شمشیر ساقط و پیروز میشدند.
شاید انقلاب ۵۷ اولین بار در این کشور باشد که اسلام گرایی توده ملت طالب آن شده و آزادی خود را در لوای اسلام میدیدند تا حکومتهای شاهنشاهی استبداد زده ایران.
بیشتر تحلیلها که مربوط به کودتای ۲۸ مرداد بود، متأسفانه حول این می چرخد که دول استعمارگر ساقط کننده دولت مصدق هستند، البته هیچ شکی در آن نیست اما توده مردم ایران میتوانستند در آن زمان بسان توده مردم ترکیه در کودتای اخیر شوند اما وجود شعبان بی مخ و همقطارانش کودتای ۲۸ مرداد را به سرانجام مطلوب مستبدان رساند .
دکتر فاطمی با تنی تب دار در برابر چوخه اعدام قرار میگیرد و پیرمرد مو سپید کت پوش به احمد اباد تبعید میشود و آخرین نفسهای ازادی که از شهریور ۱۳۲۰ ، ششهای استبداد زده این کشور را نوازش می داد به چنگال استبدادی جدید گرفتار کرد
مصدق در پی محدود کردن اختیارات مطلقه شاه بود اما کشور ایران که جز در چند برهه از زمان همیشه شاهنشاهی اداره می شد و توده ملت ژن شاه دوستی در انها نسل اندر نسل منتقل می گشت نمیتوانست به این زودیها دل از سلطنت بکند حتی بعد از سقوط قاجاریه گرفتار سلطنت پهلویه شده بود.
از دل این مردم عوام و توده سلطنت دوست شعبان بی مخ ظهور میکند و چماق بدست مختصر ازادی که این کشور کسب کرده بود را متلاشی و کشور را وارد استبدادی جدید میکند و شاه با استبدادی بیشتر به قلع و قمع دولت قانونی کشور می پردازد
طبعا شعبان بی مخ و دار و دسته چماق بدست او دارای قاعده مردمی بودند مردمی که در ان زمان دل انها بر سلطنت له له می زد عجیب است این مردم ایران هر وقت ازادی را بدست اوردن دو دستی تقدیم استبداد دادند .
ملی شدن صنعت نفت نقطه اغازی بود برای ملی کردن منابع ملی دیگر کشورها ، عبدالناصر کانال سوئز را به تاسی از مصدق انجام داد ولی در کشور استبداد زده ایران دکتر فاطمی اعدام و پیرمرد را به زادگاه خودش تبعید میکنند و شعبان بی مخ هلهله کنان و فاتحانه خانه محقر دکتر مصدق را اشغال میکنند.
از ۳۲تا ۵۷ این چماق بدستان سلطنت دوست بودند که مقدرات این ملت را به دست گرفتند .
استبدادی که بعد از کودتای ۲۸مرداد شروع شد همه نیروهای ناراضی از مصدق را قلع و قمع کرد .تودهیها گرفتار دادگاهای نظامی شدند وبه جوخه اعدام سپرده شدند اسلام گرایان طرفدار ایت الله کاشانی که نتوانستند این استبداد را تحمل کنند دست به ترورهای گوناگونی زدند که در اخر نیز اعدام گشتند نقطه اغازین استبداد بعد از کودتای ۲۸مرداد بعد از ترور ناکام محمد رضا شاه اغاز گشت این ترور نافرجام خوی ددمنشی در پادشاه جوان را مشتعل کرد و شد انچه نباید میشد .
خلاصه مبحث این است این استبداد حاصل فترت و رخوت توده ها است. این توده ها هستند که با رخوت و فترت خود شعبان بی مخ ها را پرورش میدهند تا چراغ کم سوی ازادی که از دهه ۲۰ ایران شاهد ان بود در ۲۸مرداد ۳۲ از بین برود و سالها منتظر بماند تا تمام قومیتهای ایران در ۵۷ با تقدیم هزاران شهید ازادی خود را دوباره باز یابند خونهائکه اگر فترت و رخوت سال ۳۲ نبود شاید احتیاج به دادند این قدر شهید در طول دوره استبداد شاهنشاهی تا سال ۵۷ نبود. اما ملت ایران مجبور به تکرار تاریخ است .
بررسی حوادث تیر ۱۳۳۱که منتهی به اعاده مصدق به کرسی نخست وزیری بود سپس بعد از یک سال شاید بعلت تندروی و دوری مصدق از دوستانش و یا توطئه چینی امریکا و انگلستان و شاید عواملی دیگر کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را منجر شد حوادث اخیر منطقه تشابهاتی با کودتای ۲۸ به نظر میرسد که دارد سوال این است ایا تاریخ تکرار میشود؟و کوتادی نافرجام اخیر ترکیه بعلت تک روی اردوغان و دسیسه چینی بعضی دول غربی دچار همان سرنوشت کودتای ۲۸ مرداد ایران شود؟ اما باید این را همیشه قبول باید کرد ملت هایی که از تاریخ درس نمیگیرند مجبور به تکرار ان هستند