اهواز در محاصره خطرات ۳ جانبه
هورنیوز – جادههای خوزستان همواره در میان مردمان این دیار به نام جاده مرگ شناخته شده و چه بسا انسانهایی که در این مسیرهای پر پیچ و خم و غیر استاندارد جان خود را از دست داده و این رویه همچنان ادامه دارد.
از اینرو در شهرهای مختلف استان همواره این مساله به سوژه اصلی تبدیل شده و حتی در برخی از مناطق افراد دانشگاهی و دیگر اقشار جامعه با راهاندازی کمپینهای مربوط به این موضوع خواستار پیگیری و رفع مشکل توسط مسؤولان امر شدهاند.
بر این اساس، کمپین جاده مرگ در شهرستانهای ایذه و باغملک که از دو سال گذشته بهصورت وسیع در سطح این شهرستانها با گستره و فراگیری زیادی از جمله راهاندازی نزدیک به ۵۰ گروه مختلف در فضای مجازی رونق گرفته است و در همین جهت خواستار رفع مشکلات شدهاند.
با روی کار آمدن غلامرضا شریعتی در جایگاه استاندار جدید خوزستان این افراد وی را به عنوان روزنه جدید برای رفع مشکلات و پیگیری مطالبات خود از مساله جاده بودهاند.
وجود برخی دیگر از مشکلات در سطح استان باعث شد تا این کمپین با نام «کمپین ذرات مرگ آفرین» شروع دیگری داشته باشد و برای مشکلات موجود در سطح شهر اهواز هم بیانیهای نوشته و مراتب پیگیری را از استاندار خواهان باشد.
در این متن خطاب به استاندار خوزستان آمده است: «جناب آقای شریعتی قطعا شما نیز تمایل دارید که آیندگان و تاریخ از شما به نیکی یاد کنند، انسانها با هر عملکرد و شیوه زندگی بالاخره محکوم به مرگ هستند، صرفنظر از اینکه پس از مرگ چه سرنوشتی در انتظار آنهاست در همین دنیا نیز پس از مرگشان سه نوع قضاوت در مورد آنها وجود خواهد داشت، یا آنقدر خنثی بودهاند که نامشان همراه با جسمشان به زیر خاک خواهد رفت؟»
در ادامه این نامه خاطرنشان شده است: یا آنقدر عملکردشان سیاه و تاثیرگذار در فلاکت انسانها بوده که هر وقت نامی از آنها به میان میآید توام با انزجار و لعن و نفرین است و یا آنقدر مصدر کارهای نیک و تاثیر گذار در سعادت و رفاه همنوعان خود میشوند که همهجا از آنها با احترام و افتخار یاد میکنند و نامشان برای همیشه تاریخ چون نگینی خواهد درخشید.
در ادامه افزوده شده است: استاندار محترم ما مردم خوزستان و شهروندان اهوازی دوست داریم که شما جزو گروه سوم باشید و به همین منظور تقاضای زیر را در قالب یک خواست عمومی تقدیم میکنیم، باشد که با بذل توجه و دستور رسیدگی آنی بذر امید را در دلهای همتباران خویش بنشانید «کمپین ذرات مرگ آفرین»، یک کمپین اجتماعی است که هیچ انگیزه سیاسی در آن نقشی ندارد، هدف از آن جلوگیری از قتل خاموش شهروندان اهوازی است.
در این نامه همچنین تصریح شده است: سالهاست که ساکنان مناطق پادادشهر، آریاشهر، زیباشهر، کوی ایثار، باهنر، سپیدار، رسالت، صادقیه، نبوت، کوی رمضان و راه کربلا در میان سه کارخانه عظیم صنایع فولاد، لولهسازی و کربن بلاک محصور شده و هیچ راه نجاتی برای آنها وجود ندارد.
در ادامه این نامه خاطرنشان شده است: در این مناطق وزش هیچ بادی برایشان حکم باد موافق را ندارد زیرا باد از هر سو که بوزد ذرات مرگ آفرین یکی از این سه کارخانه را بر خانههای این شهروندان فرو میریزد آمار مرگ ناشی از ایست قلبی و سکته در این حوزه وسیع به شدت بالاست و روزی نیست که شهروند یا شهروندانی در این نقاط رخت از جهان بر نبندد، ولی نمیدانیم چرا هیچ چشمی این فجایع انسانی را نمیبیند.
در ادامه این نامه افزوده شده است: آخر چرخ تولید باید با چه بهایی بچرخد؟! درست است که باید آسیاب بچرخد ولی آیا باید آسیاب با خون بچرخد؟ خدا میداند تولید هر لوله در لولهسازی اهواز مساوی با مرگ چند شهروند است و یا هر شمش در صنایع فولاد به قیمت مرگ چند اهوازی از خط تولید بیرون میآید؟
در این نامه همچنین تصریح شده است: ما نیز معتقدیم که تولید ملی باید حمایت شود زیرا باعث خودکفایی ایجاد ثروت و اشتغال و ثبات اقتصادی در کشور میشود؛ ولی آخر با چه قیمتی؟ در بحث مزیت نسبی آیا نباید پارامتر مهم جان انسانها نیز دخیل باشد؟ در کجای دنیا دیدهاید که کارخانجات مولد ذرات مرگ آفرین درست وسط کلانشهرهایش باشد؟ یعنی جان شهروندان تا این اندازه بیاهمیت است؟
در این نامه خاطرنشان شده است: سازمان محیطزیست که برای قطع چند درخت در پایتخت عزای عمومی اعلام میکند (که درست هم است) چرا نسبت به این موضوع حیاتی بیتفاوت است؟ چطور برای کارخانه سیمان کارون یا خوزستان که در بیابان هستند جریمه میلیاردی و توقف تولید تا نصب الکتروفیلتر صادر میکنند ولی در اهواز این سه کارخانه همچنان انسانها را درون خود میبلعند و هیچ اقدامی صورت نمیگیرد؟
در پایان نامه از استاندار خوزستان خواسته شده است: شما را نه به خدا بلکه به نام انسانیت قسم میدهیم فکری به حال این شهروندان بیدفاع بکنید، همین اینک نیز خیلی دیر شده است ولی جلوی تاراج جان آدمی را هر وقت که بگیریم خوب است.
خواسته تمام شهروندان انتقال این سه کارخانه به خارج از حریم قانونی اهواز است که امیدواریم هر چه سریعتر این امر صورت پذیرد.