نامه زیباکلام به مدیرکیهان و جوابیه شریعتمداری

هورنیوز – روزنامه شرق در شماره روز چهارشنبه خود متن نامه زیباکلام به شریعتمداری را منتشر کرد:

سرور ارجمند و مکرم

حضرت حاج‌حسین شریعتمداری

مدیرمسئول روزنامه وزین کیهان

با سلام و تحیات و آرزوی قبولی طاعات، در شماره سی‌ام خرداد کیهان در بخش «اخبار ویژه» مطلبی درخصوص حقیر آمده بود تحت این عنوان «چرا هر‌جا حمایت از متخلف است نام زیبای شما (یعنی بنده) می‌درخشد؟» در آن یادداشت بنده متهم شده بودم به تلاش به‌منظور «رفع و رجوع افتضاح حقوق‌های نجومی» و «دفاع از مدیرانی که این حقوق‌ها را دریافت می‌کرده‌اند».

بعلاوه کیهان به‌منظور نشان‌دادن سابقه حقیر در دفاع از مفسدین اقتصادی برای چندمین‌بار به دفاعِ حقیر از مرحوم مه‌آفرید امیرخسروی، متهم ردیف اول پرونده معروف به «اختلاس سه‌هزار میلیارد تومانی»، اشاره کرده بود. واکنش کیهان درحقیقت به سرمقاله حقیر در روزنامه اعتماد ۲۹ خرداد درخصوص ماجرای «حقوق‌های نجومی» ‌بود.

محض اطلاع خوانندگانی که از آن یادداشت اطلاعی ندارند لازم می‌دانم توضیح مختصری بدهم که در آن یادداشت چه نوشته بودم که باعث اعتراض روزنامه کیهان می‌شود. نوشته بودم هدف جاروجنجال‌هایی که رسانه‌های اصولگرا بر سر موضوع «حقوق‌های نجومی» به راه انداخته‌اند بیش از آنکه به‌دنبال کشف حقیقت، اطلاع‌رسانی و روشنگری افکار عمومی باشد، به‌منظور بی‌اعتبارساختن دولت یازدهم و بهره‌برداری سیاسی از این ماجری می‌بوده. در دفاع از این نظر به چند نکته اشاره کرده بودم:

۱- چرا رسانه‌های اصولگرا درصدد کشف این حقیقت نیستند که داستان پرداختن چنین حقوق‌هایی از چه زمانی آغاز شده است؟ آیا این پرداخت‌ها از زمان روی‌کارآمدن دولت یازدهم شروع می‌شود یا قبل از آن هم بوده؟

۲- رئیس‌جمهور، همکاران وی و هیأت دولت چقدر در جریان پرداخت چنین حقوق‌هایی در نظام بوروکراسی گسترده کشور ‌بوده‌اند؟

۳- اگر دولت می‌بایستی اطلاع می‌داشته، در آن صورت آیا مجلس اصولگرا که «در رأس امور کشور» قرار داشت نمی‌بایستی علم و اطلاع می‌داشته؟ آیا دیوان محاسبات، این همه دستگاه‌های عریض و طویل نظارتی و بالاخره رسانه‌های کشور نمی‌بایستی اطلاع می‌داشتند؟ یا نه، فقط دولت روحانی می‌بایستی مطلع می‌بوده؟

۴- آیا این پرداخت‌ها مبتنی بر ضوابط و مقررات «سازمان امور اداری و استخدامی کشور» صورت می‌گرفته یا آنکه خارج از آیین‌نامه‌های دولتی بوده؟ با توجه به اینکه این حقوق‌ها در چارچوب ضوابط دولتی نبوده و بیشتر حالت بخش خصوصی داشته در آن صورت چقدر دولت را می‌توان مسئول دانست؟

۵- بنده به هیچ روی قصد مبری‌کردن دولت از مسئولیت‌هایی که به‌هرحال درخصوص پرداخت این حقوق‌ها برعهده‌اش است را ندارم. منتها معتقدم تلاش اصولگرایان در اینکه صرفا دولت روحانی را می‌خواهند مقصر قلمداد کنند باعث می‌شود ابعاد عمیق‌تر و اساسی‌تر این فاجعه همچنان پنهان بماند. واقع مطلب آن است که ابعاد این پرداخت‌ها چه در قالب حقوق و مزایا و چه در قالب انواع و اقسام «پاداش‌ها» خیلی بیشتر و گسترده‌تر از یک‌دوجین یا چندده مدیر در این سازمان یا آن یکی است. اگر سراغ بانک‌ها، مؤسسات سپرده‌گذاری، شرکت‌های بیمه، انواع صندوق‌های بازنشستگی و سرمایه‌گذاری‌ها، شهرداری‌ها و مؤسسات وابسته به آنها، پتروشیمی و بسیاری از صنایع دیگر، هزاران «هیأت‌مدیره» شرکت‌ها و مؤسساتی که دستگاه‌های دولتی به‌منظور دورزدن قوانین و مقررات دولتی ایجاد کرده‌اند، انواع و اقسام هلدینگ‌ها و… برویم آن وقت روشن می‌شود که موضوع چندده یا حتی چندصد مدیر نیست و ابعاد مسئله به‌سرعت به هزاران می‌رسد.

۶- ریشه همه این مصیبت‌ها بازمی‌گردد به حاکمیت اقتصاد ناکارآمد دولتی بر کشور. در جوامع دیگر حدود و ثغور بخش دولتی و خصوصی‌شان مشخص است؛ بخش دولتی قوانین و مقررات خاص خودش را دارد و بخش خصوص هم همین‌طور، مرز میان این دو حوزه هم تا حدود زیادی مشخص است؛ اما در نظام اقتصادی ما تنها چیزی که وجود ندارد شفافیت و حدود و ثغور مرزبندی‌هاست. نتیجتا در بسیاری از موارد بخش‌های دولتی ما با تشکیل انواع مؤسسات و شرکت‌های سوری با اینکه دولتی هستند؛ اما در عمل همانند یک بنگاه خصوصی عمل می‌کنند. از جمله پرداخت حقوق‌ها و دستمزد‌های نجومی و پاداش‌های نجومی‌تر. صدها مؤسسه، شرکت، صندوق، بنیاد و… در ایران فعالیت می‌کنند که ضمن آنکه سرمایه اولیه‌شان از دولت و بودجه عمومی است؛ اما در عمل مثل یک مؤسسه خصوصی عمل می‌کنند. از جمله درخصوص پرداخت حقوق به مدیران، دادن پاداش، فوق‌العاده، شرکت در مزایده‌ها و مناقصه‌ها، خرید و فروش و بسیاری از امور دیگر اقتصادی. مهم‌تر از همه اینها، علیرغم آنکه دارایی‌شان از بیت‌المال است، نه به دولت، نه به مجلس، نه به دیوان محاسبات، نه به ملت، نه به ذی‌حساب دارایی و نه به هیچ نهاد و دستگاهی هم پاسخ‌گو نیستند.

۷- جناب آقای شریعتمداری معزز، انتظار بنده از جناب‌عالی که یک عمر است پرچم عدالت‌خواهی و حمایت از محرومان، مستضعفان و پابرهنه‌ها را به اهتزاز درآورده‌اید و جلودار مبارزه با مفاسد اقتصادی، رانت‌خواری، ویژه‌خواری، متجاوزان به بیت‌المال، آقازادگی، مرفهین بی‌درد، بی‌دردهای مرفه، عافیت‌طلبان و ستون پنجم دشمن هستید، آن بود و هست که لااقل یک‌بار از خودتان می‌پرسیدید که چرا این‌همه در کشور ما مفاسد اقتصادی موج می‌زند؟ به‌واسطه آن‌همه علاقه‌تان به محرومان و پابرهنه‌ها، بنده توقع داشتم یک‌بار هم که شده از خودتان می‌پرسیدید که چرا یک صدم فساد اقتصادی که در کشور ما وجود دارد در هند، ژاپن، برزیل، آمریکا، ترکیه، مالزی و… وجود ندارد؟ علیرغم آنکه همه مسئولان و مدیران اجرائی دستگاه‌های ما جملگی به دقت گزینش، حراست و مراقبت می‌شوند و این همه هم دستگاه‌های بازرسی، نظارتی، حراستی، حفاظتی، اطلاعاتی و امنیتی داریم، پس چرا دست آخر شتر با بارش در روز روشن در اینجا غیب می‌شود؟ چرا مدیرانی که نخستین شرط ورودشان به نظام برخورداری از یک حداقل ایمان و اعتقادات اسلامی است، یکباره معلوم می‌شود که صدها نفر از آنان سال‌ها بوده که حقوق‌های آن‌چنانی دریافت می‌کرده‌اند؟ چرا از ساحل دریا گرفته تا جنگل، مرتع، هوا، کوه و بیابان «تغییر کاربری» پیدا کرده و خرید و فروش می‌شوند؟

۸- جناب آقای شریعتمداری مکرم، بنده کجا از حقوق‌های نجومی دفاع کرده‌ام؟ همه حرفم این بوده که به جای بهره‌برداری سیاسی از آن و تقلیل‌دادن موضوع به اینکه آقای احمدی‌نژاد مقصر بوده یا آقای روحانی، از خودمان یک بار هم که شده بپرسیم ما را چه می‌شود که دست بر هر کجا که می‌گذاریم موریانه فساد آن را جویده است؟

۹- اما درخصوص مرحوم مه‌آفرید امیرخسروی که موضع‌گیری‌ام درباره مشارالیه را حجتی بر «حمایت روشنفکر وابسته صادق (ز) از مفسدین اقتصادی» گرفته‌اید. این البته نه اولین‌باری است که جناب‌عالی در کیهان به بنده اتهام حمایت از مفسدان اقتصادی را نسبت می‌دهید و نه آخرین‌بار خواهد بود. اصولگرایان دیگر هم از سال ۹۰ که آن مرحوم بازداشت شدند و بنده پرسش‌هایی را پیرامون پرونده ایشان مطرح نمودم، یکسره همین اتهام را به حقیر نسبت داده‌اند. منتهی جناب حاج‌حسین بزرگوار قبل از هرگونه توضیحی درمورد مه‌آفرید امیرخسروی نکته‌ای را می‌بایستی متذکر شوم: جناب‌عالی هر تهمت و نسبتی را که مایل هستید خیلی راحت نثار ایشان می‌فرمایید. اما بنده وقتی از جناب‌عالی صرفا سؤال کردم که کلیات و کلیشه‌هایی همچون «مفسد فی‌الارض»، «غارتگر بیت‌المال»، «ستون پنجم دشمن»، «تضعیف اقتصاد ملی کشور»، «ناامیدکردن مردم (از اقتصاد کشور)» و… به کنار، در عالم واقعیت و به زبان حقوقی، درباره «جرم» آقای امیرخسروی سؤالی طرح کردم که از عواقب آن به‌خوبی آگاهید. جناب شریعتمداری، این نه عادلانه است نه منصفانه و نه رسم مروت که شما هرچه دلتان می‌خواهد و هر نسبتی که بر زبان مبارک‌تان جاری می‌شود را به دیگران نسبت بدهید؛ اما اگر بنده سؤال کنم که گناه مه‌آفرید امیرخسروی کدام بوده یا هسته‌ای که این همه به پای آن مستقیم و چندین برابر غیرمستقیم (در قالب تحریم‌ها) ریخته شد چه گلی بر سر رشد و توسعه اقتصادی کشور زده، داستان مسیر دیگری پیدا کند.

۱۰- اما درخصوص اظهارنظرم درباره مه‌آفرید امیرخسروی که به‌واسطه آن جناب‌عالی و سایر اصولگرایان مرا متهم به «دفاع از مفسدین اقتصادی» و «غارتگران بیت‌المال» می‌فرمایید، اجمال آنچه گفته‌ام این بوده: زمانی‌که ایشان در سال ۹۰ بازداشت می‌شوند نزدیک به ١٨ هزار نفر، در استخدام بیش از یک، دو جین صنایع و واحدهای تولیدی بزرگ و کوچک ایشان می‌بودند. از بانک‌های دولتی وام‌های بسیاری گرفته بودند؛ اما بیش از بدهی‌های‌شان به بانک‌ها دارایی و اموال منقول و غیرمنقول داشتند (بنابراین تمامی مطالبات بانک‌ها تأمین بوده). هیچ‌یک از شرکت‌ها و مؤسسات تولیدی و تجاری ایشان با مشکلات مالی، بحران یا هیچ امر خلاف دیگری روبه‌رو نبودند.

هیچ‌یک از شرکت‌های ایشان زیان‌ده نبودند. ایشان چندین شرکت زیان‌ده از جمله فولاد بزرگ خوزستان را خریداری و آنها را تبدیل به واحد‌های تولیدی موفق و سودده می‌کند. ایشان یک ریال از وام‌هایی را که گرفته بوده نه از کشور خارج می‌کند و نه در ملک، ارز یا طلا سرمایه‌گذاری می‌کند. سیستم استخدامی، تأمین اجتماعی و رفاهی ١٨ هزار کارکنان واحد‌های ایشان به‌همراه خانواده و وابستگان آنها نسبتا موفق می‌بوده. دست‌کم هیچ اعتراض و ناآرامی‌هایی ثبت نشده بوده. طرفه آنکه ایشان با پرداخت رشوه، وام و تسهیلات بانکی دریافت کرده بوده؛ اما آیا همان‌طور که گفتم یک ریال از تسهیلات بانکی را که دریافت کرده بوده، به خارج انتقال می‌دهد یا در داخل کشور صرف خرید ملک یا طلا و دلار کرده بوده؟ یا آنکه برعکس تمام وام‌ها را صرف تولید و رشد و توسعه شرکت‌ها و مؤسسات مجموعه‌اش می‌کند؟ من از آن مرحوم دفاع می‌کنم چون معتقدم در حد خودش چیزی از استیو جابز، برادران خیامی، حاج برخوردار، شهرام جزایری، سیدحسین مرعشی و… کم نداشت. همانند آنان فردی خودساخته بود، از پایین شروع کرده بود و بدون حمایت از رانت و زدوبند با مقامات دولتی و به کمک هوش، استعداد، خلاقیت‌های فردی، امانت‌داری و صداقت و بالاتر از همه کار و کار و دویدن شبانه‌روزی توانسته بود به جایی برسد.

۱۱- جناب شریعتمداری معزز، جناب‌عالی و سایر دوستان اصولگرا درست می‌فرمایید، بنده نه اهلیتی در حقوق دارم و نه علم و اطلاعی از گردش کار پرونده آن مرحوم. درعین‌حال شماری از استادان و همکاران حقوقی‌ام، هم ایرادات حقوقی به اتهامات ایشان وارد کرده بودند و هم به صدور حکم اعدام علیه آن مرحوم. همه حرف بنده این است که اگر نظام اقتصادی درست باشد، نه مه‌آفرید امیرخسروی کارآفرین و مبتکر در آن اعدام می‌شود و نه سالیان متوالی صدها نفر از مدیرانش می‌توانند آن حقوق‌ها و پاداش‌ها را بی‌سروصدا دریافت کنند. همه اینها شاخ و برگ‌های درخت اقتصاد بیمار، ناکارآمد و فاسد دولتی است.

جوابیه شریعتمداری به زیبا کلام که در کیهان امروز به چاپ رسید.

روزنامه شرق با استناد به نامه سرگشاده صادق زیباکلام از مدیرمسئول کیهان پرسید «اگر شما مبارزه می‌کنید چرا فساد موج می‌زند».

شرق نامه‌ای از زیباکلام را در صفحه اول خود تیتر کرده که آن نامه را سایت‌های زنجیره‌ای مختلف منتشر کرده‌اند. کیهان پیش از این با مرور اظهارات زیبا کلام در روزنامه اعتماد نوشته بود چرا هر جا حمایت از متخلف است (مانند دفاع از مه‌آفرید خسروی) نام زیبای شما می‌درخشد؟

زیباکلام در این نامه می‌نویسد: ۱- چرا رسانه‌های اصولگرا درصدد کشف این حقیقت نیستند که داستان پرداختن چنین حقوق‌هایی از چه زمانی آغاز شده است؟ آیا این پرداخت‌ها از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم شروع می‌شود، یا قبل از آن هم بوده؟
وی ادامه می‌دهد: بنده به هیچ روی قصد مبری کردن دولت از مسئولیت‌هایی که به هر حال درخصوص پرداخت این حقوق‌ها برعهده‌اش است را ندارم. منتها معتقدم تلاش اصولگرایان در اینکه صرفا دولت روحانی را می‌خواهند مقصر قلمداد کنند باعث می‌شود ابعاد عمیق‌تر و اساسی‌تر این فاجعه همچنان پنهان بماند.

زیباکلام سپس می‌نویسد: انتظار بنده از جنابعالی که یک عمر است پرچم عدالت‌خواهی و حمایت از محرومان، مستضعفان و پاپرهنه‌ها را به اهتزاز درآورده‌اید و جلودار مبارزه با مفاسد اقتصادی، رانت‌خواری، ویژه‌خواری، متجاوزان به بیت‌المال، آقازادگی، مرفهین بی‌درد، بی‌دردهای مرفه، عافیت‌طلبان و ستون پنجم دشمن هستید، آن بود و هست که لااقل یک بار از خودتان می‌پرسیدید که چرا این همه در کشور ما مفاسد اقتصادی موج می‌زند؟  به واسطه آن همه علاقه‌تان به محرومان و پابرهنه‌ها، بنده توقع داشتم یک بار هم که شده از خودتان می‌پرسیدید که چرا یک صدم فساد اقتصادی که در کشور ما وجود دارد در هند، ژاپن، برزیل، آمریکا، ترکیه، مالزی و… وجود ندارد؟

وی درباره دفاع از مه‌آفرید خسروی متهم اول فساد ۳ هزار میلیاردی هم با بیان اینکه من به زبان حقوقی سوالی درباره جرم آقای امیر خسروی طرح کردم، ادامه می‌دهد: زمانی که ایشان در سال ۹۰ بازداشت می‌شوند نزدیک به ۱۸ هزار نفر، در استخدام بیش از یک، دو جین صنایع و واحدهای تولیدی بزرگ و کوچک ایشان می‌بودند. از بانک‌های دولتی وام‌های بسیاری گرفته بودند، اما بیش از بدهی‌های‌شان به بانک‌ها دارایی و اموال منقول و غیرمنقول داشتند. (بنابراین تمامی مطالبات بانک‌ها تامین بوده). هیچ یک از شرکت‌ها و موسسات تولیدی و تجاری ایشان با مشکلات مالی، بحران یا هیچ امر خلاف دیگری رو به رو نبودند.

هیچ یک از شرکت‌های ایشان زیان ده نبودند. ایشان چندین شرکت زیان‌ده از جمله فولاد بزرگ خوزستان را خریداری و آنها را تبدیل به واحدهای تولیدی موفق و سودده می‌کند. ایشان یک ریال از وام‌هایی را که گرفته بوده نه از کشور خارج می‌کند و نه در ملک، ارز یا طلا سرمایه‌گذاری می‌کند. سیستم استخدامی، تامین اجتماعی و رفاهی ۱۸ هزار کارکنان واحدهای ایشان به همراه خانواده و وابستگان آنها نسبتا موفق می‌بوده. دست کم هیچ اعتراض و ناآرامی‌هایی ثبت نشده بوده. طرفه آنکه ایشان با پرداخت رشوه، وام و تسهیلات بانکی دریافت کرده بوده، اما آیا همان طور که گفتم یک ریال از تسهیلات بانکی را که دریافت کرده بوده، به خارج انتقال می‌دهد یا در داخل کشور صرف خرید ملک یا طلا و دلار کرده بوده؟ یا آنکه برعکس تمام وام‌ها را صرف تولید و رشد و توسعه شرکت‌ها و موسسات مجموعه‌اش می‌کند؟ من از آن مرحوم دفاع می‌کنم چون معتقدم در حد خودش چیزی از استیو جابز، برادران خیامی، حاج برخوردار، شهرام جزایری، سیدحسین مرعشی و … کم نداشت. همانند آنان فردی خودساخته بود. از پایین شروع کرده بود و بدون حمایت از رانت و زد و بند با مقامات دولتی و به کمک هوش، استعداد، خلاقیت‌های فردی، امانت‌داری و صداقت و بالاتر از همه کار و کار و دویدن شبانه‌روزی توانسته بود به جایی برسد.

کیهان: برای پاسخ دادن به پرسش‌های آقای زیباکلام نباید جای دوری رفت و پاسخ‌ها در همین متن طولانی مستتر است. مردم فراموش نکرده‌اند که نشریات اصلاح‌طلب و مدعیان امروزین اعتدال، چه جنجالی بر سر مه‌آفرید خسروی برپا کردند. اما حالا که خرشان از پل (انتخابات ۹۲) گذشته به راحتی امثال آقای زیباکلام از این مفسد اقتصادی – با جرایمی نظیر ارتشاء و اختلاس و آلوده کردن برخی مدیران دولتی – «کارآفرین نمونه» در حد استیو جابز می‌سازند و با مزه‌تر اینکه آقای زیباکلام مفسدان دیگری نظیر شهرام جزایری را نیز افرادی خودساخته در تراز استیو جابز قرار می‌دهد!!

پاسخ سؤال آقای زیباکلام درباره وجود فساد با وجود مبارزه با آن، در همین نکته نهفته است؛ برخی سیاسیون و احزاب و رسانه‌ها و شبه روشنفکران زیردست آنان یا اساسا با مفسدان اقتصادی پیوند خورده‌اند و در انتخابات و سیاست و رسانه‌داری از آنها تغذیه می‌شوند، و یا اینکه به مبارزه با فساد، نگاه صرفا ابزاری در حد تسویه حساب سیاسی با این و آن دارند و به همین دلیل حاضر نیستند با مفسدان بدون قرمز و آبی و حیدری – نعمتی کردن آن مبارزه کنند. اینجاست که مفسدان اقتصادی حاشیه امنیت پیدا می‌کنند (چنان که در همین ماجرای اخیر فیش‌های نجومی دیدیم روزنامه شرق چگونه از این پرداختی‌های خیانت‌آلود دفاع کرد و از روحانی خواست از این حقوق‌ها کوتاه نیاید).

به تأکید باید نوشت که مبارزه با فساد و ویژه‌خواری اقتصادی استثنا بردار نیست، و با رانت‌خورها در دولت فعلی به همان شدت باید برخورد کرد که با رانتخورها در دولت سابق و اسبق و گرنه چه فرقی می‌کند نام ویژه‌‌خوار و مفسد، شهرام جزایری و مه‌آفرید خسروی باشد یا بابک زنجانی و یا مدیر فلان بانک و شرکت. وقتی قوه قضائیه پس از ماه‌ها رسیدگی و با وجود مستندات غیرقابل انکار، مه‌آفرید خسروی با اختلاس ۳ هزار میلیاردی را مفسد معرفی و مجازات کرده، انتظار این است که مدعیان شعارهای پرطمطراق کنار مردم و قوه قضاییه بایستند نه اینکه مفسدان را کار‌آفرین معرفی کنند، دادن کیف‌های رشوه پر از پول به مدیران و آلودن آنها و سپس اخذ رانت‌های ویژه و جعل ال‌سی‌های میلیاردی دروغین و فاقد اعتبار چه ارتباطی به تولید و کارآفرینی دارد؟!

اما حکایت غصه‌داری روزنامه شرق و پشت صحنه کارگزاران آن درباره موج فساد، حکایت قاتلی است که پس از قربانی کردن مقتول، سر جنازه او بیاید و های های گریه کند. به قول قاآنی

ترکمانا  نعل را وارونه زن
تا نشان سُمّ اسبت گم کنند

 

عصر ایران

https://hoorkhabar.ir/605435کپی شد!
108
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.