روایت شیوه نگارش خاطرات هاشمی از زبان نوه پسری

هورنیوز – حاج‌آقا از ابتدای سال ۶۰ خاطرات روزانه شان را هر روز در یک برگه مخصوص همان روز در تقویم یادداشت می‌کنند. بعضی روزها که مطالب زیاد است، در صفحه جمعه نزدیکش می‌نویسند، چون جمعه‌ها مطلب کمتر است. حدودا روزی نیم ساعت زمان برای این کار می‌گذارند و همچنان هم می‌نویسند. الان سررسید سی‌وششم دست‌شان است. چنین چیزی حتی می‌شود در گینس ثبت شود چون در دنیا و میان چهره‌ها سابقه ندارد.

* حاج‌آقا اساسا هر فعالیت روزانه، جلسات، بازدیدها و …. را یادداشت می‌کنند. بحث‌های جلسات هم بسته به نوع جلسه اگر محرمانه باشد کمتر و اگر غیرمحرمانه باشد بیشتر یادداشت می‌کنند. مسائل خانوادگی هم در یادداشت‌های‌شان هست.

* در میان خاطرات ،مسائل محرمانه‌ای هست که باید حذف شوند ولی خیلی به ندرت پیش می‌‌آید چیزی حذف شود. دلیلش هم این است که ما با یک فاصله بیست و چند ساله خاطرات را منتشر می‌کنیم، بنابراین در این زمان طولانی مسائل محرمانه خاطرات، اهمیت خود را از دست داده‌اند ولی هنوز هم نگفتنی‌هایی هست.

* ایشان می‌گویند به یک جایی رسیدم که دیدم از جنبه تاریخی اهمیت دارد که من اینها را هم برای خودم داشته باشم که هر وقت خواستم بتوانم به آنها رجوع کنم و هم برای تاریخ ماندگار شود. ایشان برای انقلاب یک نقطه عطفی بوده‌اند و اغلب مسائل به نوعی به ایشان ختم می‌شده و ایشان درگیر تمام ماجراها بوده‌اند. ایشان سرپرست وزارت کشور بودند و بعد هم در انتخابات مجلس شرکت کردند و در مجلس هم رئیس شدند. بعد با حکم امام(ره) مسوول ستاد جنگ می‌شوند.

* حاج‌آقا همیشه دغدغه نوشتن داشته‌اند. پیش از انقلاب مکتب تشیع را می‌نویسند، بعد سرگذشت فلسطین و سپس امیرکبیر و بعد هم کتاب‌های دیگری منتشر کرده‌اند. فکر می‌کنم زمان ابتدای انقلاب و فضای آن زمان و حال و هوای کشور اجازه به ایشان نمی‌داده که بنویسند. ولی از ابتدای سال ۶۰ را نوشته‌اند. این سال‌ها که کتابش را چاپ می‌کنیم، بعضی از صفحات سررسید را هم به عنوان نمونه در کتاب منتشر می‌کنیم. الان دیگر، عموم خیلی دنبال کتاب خاطرات نیستند و بیشتر کتاب‌ها حالت مرجع پیدا کرده‌اند چون الان کتاب دیگری به عنوان تاریخ انقلاب نداریم و حتی جاها یا اشخاصی هم که بعضی اوقات به این خاطرات حمله می‌کنند، وقتی می‌خواهند کتابی چاپ کنند از این کتاب‌ها به عنوان منبع بهره می‌برند.

* درباره روند چاپ خاطرات هم چون در هنگام گردآوری باید مدام با حاج‌آقا در تماس باشیم و از ایشان درباره روند کار، خصوصاً در بخش خاطرات محرمانه راهنمایی بگیریم، به این نتیجه رسیدند که باید یک‌فرد خیلی محرم این کار را انجام بدهد. این شد که حاج‌آقا تصمیم گرفتند که یکی از بچه‌ها این کار را انجام بدهد. از بچه‌ها شروع کردند و بعد به نوه‌ها رسید. آقا محسن(پدرم) شروع‌کننده کار بودند. بعد آقا یاسر، فاطمه خانم و آقا مهدی هم آمدند و خود من هم بعداً آمدم. اصل کار در دفتر نشر آماده می‌شود ولی این رفت‌وآمد با حاج‌آقا را هر بار یکی از بچه‌ها به عهده می‌گیرد.

* وقتی کتاب آماده می‌شود حاج‌آقا یک نسخه را قبل از چاپ برای رهبری می‌برند و ما با جای دیگری مشورتی نداریم. البته تا قبل از سال ۶۸ را حتماً با مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) چک می‌کردیم ولی الان دیگر این کار را نمی‌کنیم. ولی در این بردن کتاب ها ، تقریبا هیچ موقع اتفاق نیفتاده ، تغییری داشته باشیم.

خبرانلاین

https://hoorkhabar.ir/603857کپی شد!
118
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.