استعفای ایرانی به سبک ژاپنی!
هر دم از این باغ بری می رسد؛
امروزه حریم خصوصی به سبب وجود شبکه های اجتماعی رفته رفته محدود و محدوتر می شود. حریم هایی مانند گوشی تلفن همراه، تبلت، لپتاپ، کامپیوتر و حتی خانه، نه تنها در حال کمرنگ شدن معنای خصوصی و تبدیل به فضای عمومی هستندکه در حال تبدیل به یک رسانه جمعی میباشند.
همچنین اسناد سری و محرمانه نیز به شدت در معرض خطر افشا و انتشار در رسانههای اجتماعی میباشند. هرازچندگاهی اخبار انتشار اسناد محرمانه مثل اسناد ادوارد اسنودن، ویکی لیکس و اخیرا هم پاناما از رسانهها به گوش میرسد و یا در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود.
فارغ از تمام معایب و تهدیدات شبکههای اجتماعی، گاهی نیز با اشتراک مطالب افشا شده، دست برخی خاطیان و قانونگریزان رو شده و با توجه به حساسیت اجتماعی که ایجاد میکنند سبب میشوند رسیدگی به پرونده آنان فوری و خارج از نوبت رسیدگی شود.
علاوه بر این معمولا مجازاتشان نیز علنی اعلام شده تا احیانا درس عبرتی برای هم نوعانشان شود. مثال وطنی افشای اسناد به این روش، اشتراک گسترده فیشهای حقوقی چند ده میلیونی یا پاداشهای محیرالعقول در شبکههای اجتماعی است، کاری که اگرچه ابتدا سعی شد با عذر بدتر از گناه توجیه شود اما باعث شد خیلی زود وزیر دستور پیگیری ۴۸ ساعته صادر کند و منجر به استعفای رئیس کل بیمه مرکزی شود.
فارغ از صحت و سقم فیشهای حقوقی و ارقام نجومیشان، مهم انگیزه انتشار چنین فیشهایی است که هر روز به تعداد آنها افزوده می شود و در حال تبدیل شدن به یک اپیدمی است.
انتشار این اسناد میتواند انگیزههای مختلفی داشته باشد که به راحتی میتوان با ردیابی فرد منتشرکننده به نیت یا نیات واقعی وی پی برد، اما یکی از انگیزهها شاید این باشد که منتشرکننده پس از مشاهده چنین فیشهای تبعیضآمیزی و احساس نومیدی از پیگیری شخصی، با انتشار آنها در شبکههای اجتماعی از ایجاد حساسیت اجتماعی استمداد طلبیده باشد.
فیشهایی که هرچند ارقام نجومی آنها در این شرایط حساس اجرای اقتصاد مقاومتی و پیگیری حذف یارانه ۴۵۰۰۰ تومانی، تلخ و دردآور بود اما باعث پدیدآمدن یک حرکت شایسته و درخور تحسین از سوی یک مدیر ایرانی به سبک ژاینی شد: عذرخواهی و سپس استعفای رئیس کل بیمه مرکزی؛ کاری که در کشورمان بهندرت شاهد آن هستیم، اما امیدورایم با جرقهای که زده شد ما که در راستای بومیسازی فناوریهای روز دنیا گام بر میداریم این سنت ارزشمند را نیز بومی کنیم.
اگرچه عذرخواهی و استعفا کافی نیست و نهادهای زیربط باید موضوع را تا حصول نتیجه و رفع خسارات احتمالی پیگیری نمایند اما این اقدام برای شروع لازم می نمود. در پایان جا دارد تمامی رسانههای کشورمان چنان به این موضوع بپردازند تا به یک فرهنگ ناب ایرانی تبدیل شود. انشالله