چه کسانی مقصر واقعی اند؟
به گزارش هورنیوز ؛ صبح چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ماه، خبری جنجالی روی خروجی سایتهای خبری با عنوان “حمله چند نفر به مدرسه ای دخترانه در اهواز” رفت که واکنش های متفاوتی از سوی مسئولین، رسانه ها، احزاب و… داشت؟!
ابتدا خبرهایی از حواشی درگیری ایجاد شده در این ماجرا میان خانواده یکی دانش آموزان و پرسنل مدرسه منتشر شد. خبرهایی نظیر زخمی شدن معاون و معلم مدرسه، کشف حجاب آنان به اجبار حمله کنندگان به مدرسه و… که البته خیلی زود با واکنش و تکذیب مسئولان آموزش و پرور استان مواجه شد.
در نخستین واکنش به این خبر، بیژن ایروانی رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش خوزستان دلیل این اتفاق را اختلاف پیش آمده میان دانش آموز و معلم ورزش، در چند روز پیش از این اتفاق عنوان کرد.
وی ضمن تکذیب تنبیه بدنی دانش آموز توسط معلم، اختلاف پیش آمده میان آن دو را امری طبیعی دانست و خاطر نشان کرد: پس از این ماجرا بود که خانواده دانش آموز (مادر و خاله) به مدرسه مراجعه کرده و اقدام به ضرب و شتم و خفه کردن معلم مذکور نمودند.
ایروانی در خصوص جنجالی ترین بخش این ماجرا یعنی کشف حجاب اجباری معلم توسط خانواده معلم گفت: آنگونه که معلم به رئیس آموزش و پرورش ناحیه ۴ اهواز گفته، این اتفاق رخ نداده است، اما برخی از همکاران او می گویند که علاوه بر کتک زدن معلم، مقنعه و حجاب او را نیز کشیده اند.
ساعتی پس از این اظهارات، فاضل خمیسی رئیس آموزش و پرورش ناحیه ۴ اهواز که این اتفاق در یکی از مدارس محدوده مدیریت وی رخ داده بود، در اظهاراتی ریشه این ماجرا را ۵ روز قبل تر یعنی ۱۰ اردیبهشت ماه دانسته و گفت: یکی از دانش آموزان دختر مدرسه ابتدایی معراج این ناحیه از سوی مدرسه مورد تذکر انضباطی قرار می گیرد که ارائه این تذکرات نیز کاملاً قانونی و در چارچوب حیطه اختیارات صورت گرفته است.
وی تصریح کرد: فردای روزی که دانش آموز مورد تذکر قرار می گیرد، مادر، خاله و شوهرخاله آن دانش آموز به مدرسه مراجعه کرده و با معلم ورزش آن مدرسه درگیر می شوند. در این درگیری مدیر نیز برای ختم به خیر شدن ماجرا وساطت می کند.
رئیس آموزش و پرورش ناحیه چهار اهواز ادامه داد: روز سوم نیز آموزش و پرورش علیه سه نفری که باعث برهم زدن نظم مدرسه شده و به پرسنل مدرسه بی احترامی کرده اند، شکایتی تنظیم می کند. هر سه نفر به دادگاه احضار شده که تنها مادر دانش آموز در دادگاه حاضر می شود.
خمیسی بیان کرد: برای خاله و شوهر خاله دانش آموز قرار تعقیب صادر شده و مادر وی نیز در حال حاضر با قرار وثیقه آزاد شده است.
ریشه یابی این اتفاقات ؟
“نگاه اول”
همه می گویند، چه کسی مقصر این حادثه است. باید دید چرا در مدارس ما چنین اتفاقات مسبوق به سابقه ای هر از چند گاهی رخ می دهد؟ چرا در یکی از فرهنگی ترین مراکزی که اصلی ترین هدف آنها تربیت است، چنین صحنه هایی اتفاق می افتد؟
آیا در مدارس ما که به فرموده امام خمینی (ره) “تربیت و تزکیه مقدم بر تعلیم است” به این اولویت مهم توجه می شود؟ البته ناگفته نماند که قشر جوان و فعال امروزی با تلاش های بی ادعای معلمان دلسوز قله های علم و معرفت را طی می کنند.
در مورد اتفاقات چندر روز اخیر که به دلیل گستردگی باعث اعلام برخی شبکه های داخلی و خارج از کشور هم نیز شد، عده ای معلمین و مسئولین مدرسه را مقصر خوانده، عده ایی دیگر سیستم آموزشی و عدم ارزیابی مدارس در بخش تربیت و عده ای دیگر خانواده دانش آموزرا و … البته با فرض اینکه معلم و مسئولین مدرسه مقصر باشند، اگر اتفاقاتی اینچنینی پیش بیاید، باید این نکته مهم را نیز مورد توجه قرار دهیم که “ما به معلمها چه داده ایم و از او چه می خواهیم؟”
در این زمینه چند سوال البته معلوم الجواب مطرح می شود که “آیا شرایطی را برای فرهنگیان عزیزمان فراهم کرده ایم که دغدغه ابتدایی ترین مسائل زندگی شان را نداشته باشند؟ ” تا بتوانند رفتار و واکنش های دانش آموزان را رصد کنند و با اطلاع به مسئولین تحلیل گر و خانواده وی از اینگونه مسائل جلو گیری نمایند؟ طبیعتاً زمانی که اکثر معلمین درگیر روزمرگی های زندگی خود هستند، انتظار یک چنین مسائلی را نیز باید داشت و جواب این سوالات مطمناً “خیر” است!
معلم امروز ما از جایگاه مهم، انسان ساز و حیاتی خود برای آینده کشور مطلع است، اما با جیب خالی و کوهی از مشکلات ناشی از سختی های کار و مسائل مالی و رفاهی، می تواند به مهمترین وظیفه خود یعنی امر تربیت که بر آموزش نیز مقدم تر است، بپردازد؟
شاید اینگونه نگاه کردن به حادثه ای که در سطح یک مدرسه رخ داده است، امری اقرار آمیز و شاید گزافه گویی باشد، اما اگر معلم به دور از دغدغه های زندگی شخصی، در وهله اول به امر تربیت و پس از آن به تدریس بپردازد، شاهد کاهش این اتفاقات ناخوشاید خواهیم بود اما شرایط امروز معلمان باعث شده است.
“نگاه دوم”
نکته مهم این است که باید دید، آیا فقط دانش آموز و والدینش مقصر اصلی این حادثه هستند یا سیستم آموزشی نیز در این امر دخیل بوده است؟ بر فرض اینکه مقصر این اتفاق والدین دانش آموز باشند، آیا باید یکطرفه به قاضی برویم و تمام کاسه کوزه ها را بر سر آنها بشکنیم؟
باتوجه به اینکه این اتفاقات رخ داده و همه صاحب نظران و… بر محکومیت این حادثه اتفاق نظر دارند، آیا حجمه ی عجیب یکطرفه ی رسانه ای، انعکاس خبر و مصاحبه باعث اصلاح این دانش آموز و خانواده وی می گردد؟ اگر این را درنظر داشته باشیم که آن دانش آموز بخواهد ادامه تحصیل بدهد و در اجتماع فعالیت کند با یک چنین هجمه هایی می توانیم به تحقق این امر کمک کنیم؟ آیا بهتر نمی بود در فضایی بدور از رسانه به اینچنین مشکلی رسیدگی شود؟ آیا در این مورد و اتفاق تکراری نباید با یک پرژوه فرهنگی و محکومیت با اصلاحِ و بدون آبروریزی، در جلوگیری از این اتفاقات در آینده کمک کنیم؟
از منظر دیگر اگر دانش آموز و خانواده وی هم مرتکب اشتباهی شده اند، فقط به محکومیت و منکوب کردن بپردازیم، یا با انجام امور مشاوره و ریشه یابی این ناهنجاری سعی در کاهش اینگونه حوادث باشیم؟
در نهایت حال که، اینگونه مسائل را رسانه ای کرده ایم و شاید در مسیر زندگی چندین خانواده ( معلم یا دانش آموز) تغییراتی ایجاد نموده ایم، با کارشناسی و ارائه راهکار در اتفاقات اینچنینی به کمک سیستم آموزشی بیائیم تا بتوانند در بحث تربیت و ارتباط با دانش آموز بهتر عمل نموده و بتوانیم آینده ای بهتر برای استان و کشورمان داشته باشیم.