چگونگی انتقاد؟ (علی بهمن)
از سویی دیگر در فضاهای سیاسی، مجازی و… مباحثی همچون تخریب، همسو نبودن و… تکرار بیشمار دارد. گویی که برای همیشه می بایست این دو مرز را در تلفیق وا نهاد و بین تخریب یا انتقاد هیچ استثنایی قائل نشد! و هیچ زمانی مشخص نکنیم مطالب یا کلمات منعقد شده در کدام طرف این دو مرز قرار دارند!
در دین مبین اسلام بر لزوم نقد و انتقاد سازنده تأکید فراوانی شده است. به صورتی که مسلمانان باید نسبت به مشکلات جامعه حساسیت داشته باشند و در صدد رفع آن مشکلات باشند. همچنین جهان امروز، دنیای ارتباطات است و تکامل، همکاری و هم اندیشی جایگاه ویژه ای در برخورد انسانها با یکدیگر دارد. از همین رو به مو شکافی در دو کلمه تخریب یا انتقاد پرداخته که امیدوارم مورد استفاده قرار گیرد.
*تخریب بزرگترین آفت اجتماع است و با انتقاد فاصله بسیار دارد!
به راستی چرا تخریب یک رفتار و عمل غیراخلاقی است؟ بیایید یک نگاه موشکافانه و تا حدی علمی به موضوع داشته باشیم و ببینیم چه تفاوتی بین انتقاد سازنده و تخریب وجود دارد؟ چرا که یک مسئله اساسی این است که اغلب ما وقتی تشویق به انتقاد از هم شدیم، در ابتدای راه، فضای انتقاد تبدیل به عیب جویی شده و اغلب افراد از انتقاد تصور تخریب دارند، حال آنکه این دو مقوله تفاوت های اصولی و بنیادینی با یکدیگر دارند.
*ریشه های انتقاد و تخریب
اولاً اینکه انتقاد یک سبک تفکر است. پس دارای قوانین و نظم فکری معینی است.
افکار و اندیشه ها در یک ساختار منظم و هدفمند ذهنی تبیین می شوند و صد البته خروجی کار نیز معلوم است. دلیل بیان قوت یا ضعف یک موضوع که شامل رفتار یا عمل یا حتی نظریه می شود، با مصداق های اثبات همراه است حال آنکه در تخریب اصلاً ساختار و نظمی در کار نیست. تفکری در کار نیست. آنچه مطرح است، سخن لغو است که هیچ گونه اصلاح و نظمی را دنبال نمی کند.
دوماً اینکه در انتقاد، نگاه صرفاً به نقاط ضعف و چالش ها نیست. بلکه نقاط قوت را جهت تشدید و الگوسازی مورد نظر قرار می دهند، مثبت یا منفی هر دو را ارزیابی می کنند، لکن درتخریب نقاط قوت یک رفتار یا عمل را نادیده گرفته، پنهان می کنند و صرفاً به بیان منفی ها و ضعف ها می پردازند. به این دلیل خروجی یک تعامل تخریبی، ناامیدی، یأس، ناراحتی، دلگیری، موضع گیری، خشونت، جنگ و تنش ها رفتاری است.
سوماً اینکه در یک تعامل سازنده انتقادی، نگاه به آن دسته از نقاط ضعفی است که قابل اصلاح باشد. و مواردی که از عهده شخص مورد نظر خارج است، به عنوان نقطه ضعف بیان نمی شود و صرفاً به عنوان یک واقعیت قابل پذیرش مطرح است.
*به عنوان مثال کسی را در نظر بگیرید که زیاد قسم می خورد، برای هر چیزی و هر موضوعی، قسم خدا را می خورد، به خدا خیابان ها شلوغ بود! به خدا من گفتم …به خدا تلفن در دسترس نبود…
این مسئله به عنوان یک نقطه ضعف و البته ناپسند و به دور از ایمان، قابل اصلاح است. اما اگر کسی به علت کوتاهی یک پا از پای دیگر، لنگان راه برود، را نمی توان به عنوان یک نقطه ضعف اعلام کرد!! این مسئله با اینکه محدودیت هایی برای فرد پیش آورده نقطه ضعف نیست. محدوده ها باید به عنوان یک واقعیت در نظر گرفته شوند. چون اصلاح آن از عهده شخص خارج است.
اما در «تخریب» دقیقاً انگشت برروی آن دسته از نقاطی گذاشته می شود که قابل اصلاح نیستند و اغلب با لحنی تمسخر آمیز می باشند.
چهارماً اینکه در انتقاد هدف سازندگی، اصلاح، ارتقاء کیفی روابط و تعالی رفتاری در یک همراهی پویا است! حال آنکه در تخریب، اساس بر تحقیر است و برتری جویی. (۱)
در انتقاد، محبت به عنوان یک عنصر کلیدی در بیان موارد مطرح است. در صورتیکه در تخریب، حس تلافی جویانه، انتقام، خشم، چنان مطرح اند که تمامی سازندگی را در تعامل از بین می برند. لذا می توان گفت که انتقاد یک تعامل و ارتباط انسانی است و عیب جویی یک عمل ضد انسانی! چرا که اغلب نه به صورت رودررو، بلکه در غیاب فرد مورد نظر بیان می شود. (که آن را غیبت می گویند)
* شاخص های یک انتقاد سازنده
اگر بخواهیم شاخصهایی را برای یک انتقاد سازنده و مصلح مطرح کنیم ، باید به موارد زیر اشاره کنیم:
۱٫ دیدن ویژگیهای مثبت در کنار ویژگی های منفی(انصاف)
۲٫ انتقاد از سر دلسوزی و در جهت اصلاح باشد
۳٫ انتقاد به نحوی باشد که اذهان عمومی را نسبت به مسئولین نا امید نکند
۴٫ انتقاد، خوارک رسانههای بیگانه نشود.
۵٫ انتقاد تا حد ممکن به خود شخص و یا در محافل تخصصی گفته شود و از رسانهای کردن آن پرهیز شود.
۶٫ منتقد بر شرایط آگاهی و اشراف داشته باشد
۷٫ انتقاد به عملکرد، نه به خود شخص باشد
۸٫ انتقاد همراه با پیشنهاد و راهکار باشد
با این اوصاف هر کسی که وارد میدان انتقاد میشود باید دقیقا به این ویژگیها اهتمام بورزد تا انتقاد او اثر داشته باشد.(۲)
مسئله این است که برای داشتن روابط خوب و تعاملات دو سویه باید در یک سیر انتقادی آنچه با هدف سازندگی و همکاری است رعایت شود.
در نهایت انتقاد بدون محبت، بدون مصداق، بدون نقطه قوت و بدون در نظر گرفتن فرد انتقاد شونده، همانا تخریب و عیب جویی است.
منابع
(۱) عیب جویی یا انتقاد/ سعید صورتی/ روزنامه همشهری
(۲) حسن عبدالصمد/بررسی مرز بین تخریب و انتقاد در کلام رهبری/وبلاگ باید کاری کرد