طعنه تیر آورانم می کشد (زمان بابادی شوراب)

درشرف انجام انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی و پنجمین انتخابات مجلس خبرگان رهبری در فضای باز سیاسی موجود جناب آقای هاشمی رفسنجانی که خود یکی از تدوین کنندگان قانون اساسی جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷ بودند و بعنوان سند زنده شکل گیری انقلاب می باشند در مورد رد صلاحیت های انجام گرفته نکته نظراتی را عنوان نمودند که این بیانات چنانچه ازطرف مردم عادی مطرح می شد احتمالا قابل پذیرش واقع نمی گردید،ولی ایشان به حکم وظیفه عنوان نمودند و شاید مخالفت با گفته های ایشان از طرف طیف تندرو طبیعی بود،چرا اینکه در حال حاضر گرایش آنان به مجریان این بخش قانون غیرقابل انکاراست و مخالفت باهرکسی که با آنان مباحثه کند را حق خود می دانند و سخنان آقای هاشمی برخلاف منافع آنان بوده و جبهه گیری را باید حق آنان دانست اما مشکل در اینجاست که در طیفی که خود را اصلاح طلب دانسته انتظار نمی رفت که با بیانات این بزرگوار که در راستای حفظ منافع اصلاح طلبان و بخشی از جامعه حاضر کشور صورت گرفت مخالفت نمایند و این موضوع غیر قابل قبول وغیرمنتظره به نظر می رسید و این جبهه گیری و قلم فرسایی را بایستی بدلیل کوته بینی آنان دانست.

به چه علت می بایستی این سخنان هوشمندانه این بزرگوار را مورد انتقاد کورکورانه قرار دهند؟

مگر این دوستان خرداد ۷۶ را فراموش کرده اند که چگونه این استوانه نظام با تمام قدرت خود ایستاد و در تعرفه ها خاتمی را خاتمی خواند و نه کس دیگری و بنیاد و دولت اصلاحات با همین نطفه که ایشان بانی آن بود منعقد گردید و متاسفانه در آن زمان هم با همین ابزار آزادی که ایشان در دست بعضی این روشنفکران بی تجربه و بی خرد قرار داد و استفاده از آن جهت وارد شدن به کشمکش های درونی و به بیراه بردن اصلاحات و تندروی و انحصار طلبی این نهال امید و آرزوهای ملت را بعد از دو دوره به جای استفاده از قدرت برای تنومند کردن این تفکر و رشد جامعه مانع شدند و متاسفانه قدرت را  دودستی به گروه مقابل دادند و این کار آنان مملکت را هشت سال در یک رکود اصلاحاتی قرار داد و هشت سال و مشکلاتی که به جامعه وارد شد.

و دوباره در سال۱۳۹۲ توانایی آقای هاشمی باعث شکل گیری بنیادی به نام تدبیروامید که خود را ادامه دهنده و راهرو اصلاحات در کشورمی داند گردید.

چرا باید بازهم این فرصت منحصر بفرد بوجود آمده را دوستان بظاهر نادان با انتقاد از آقای هاشمی به ضعف بکشانند؟و این پتانسیل بزرگ حامی جمهوریت نظام را تضعیف نمایند؟آیاهنوز این افراد متوجه اشتباهات گذشته خود که با حرکات نسجنیده باعث از دست رفتن فرصت طلایی اصلاحات در کشور بود نشده اند؟ وآیا بازهم در صدد تکرار آن اشتباهات هستند؟

آقایان عبدی، ابطحی و …… چطور با این همه بی نظمی های صورت گرفته در گذشته  هیچگونه اعتراضی نکرده و اگرهم کرده اند با قاشق همراه خود آن را خورده اند ولی حالا که این مرد بزرگ بعنوان نماینده بخشی از جامعه بحثی را از مجرای قانونی مطرح می کند به مخالفت با آن می پردازند؟

چطور ممکن است که بعضی مدعیان و قلمداران اصلاح طلبی هنوز متوجه اشتباهات گذشته خود نشده اند؟و نکند در طول این مدت به دلیل ناتوانی ها تغییر موضع داده و سرباز نفوذی دیگران در جبهه اصلاحات شده اند؟

امیدوارم اینطور نباشد و این دوستان نادان به واقعیت های موجود جامعه رجعت کرده و در این دوره حواس شان را بیشترجمع کنند.

https://hoorkhabar.ir/596088کپی شد!
135
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.