گریزی بر اخلاق مدنی در جهان مدرن (دکتر لیلا حاجی آقایی)
وبر در بررسی جوامع مدرن به وجود عنصری تاکید می کند که در مقایسه با لیبرالیسم و سرمایه داری اساسی تر است از عنصری که وی آن را عقلانیت و عقلانی سازی می نامد.
عقلانیت فزاینده این نظام در دیوان سالاری …. است و شیوع و گسترش آن به بیشتر عرصه های حیات بشری ….
دیوان سالاری قدرت مندترین نیروی اجتماعی در مدرنیته است نیرویی که بشریت را با آینده ای تاریک تهدید می کند…سیدمن…. با توجه به داده ها ی موجود در جامعه ایران جهت واکاوی به قصد استنتاج چند جهت مورد بررسی است.
اخلاق مدنی در جهان مدرن به زعم هابرماس جهار بحران اساسی نظام سرمایه داری بحران های اقتصادی و عقلانیت و مشروعیت و انگیزه که قادرند نهایت به فروپاشی نهاد اجتماعی منجر گردند مگر اینکه به بهره گیری از پتانسیل های مغقفول مانده مدرنیته اقدام نماید .یعنی به عقلانیت ارتباطی دست یابند..
بودریار به تداوم و تشدید عصر حاد واقعیت ها معتقد است که به امر اجتماعی و سیاسی پایان می بخشد و مردم قدرت تشخیص واقعیت از مجاز برایشان نامقدور است و تبعیت از گفتمان مصرف و اسطوره ای آن کاری است که مردم انجام می دهند.
منظور از اخلاق مدنی عنایت به اخلاق اجتماعی است تا اخلاقی برای انسان ها که به افراد در جایگاه فردی شان معطوف است رذایل و فضایل فردی آنان را مد نظر می دهد.
از دیدگاه مکتب فرانکفورت تجهیز به بینش و علوم انتقادی را لازم رهایی بخشی انسان ها در حیات مدرن می دانند و نقدی که بدان دست زده اند و نقد جامعه مدرن با حفظ اهداف و آرمان های روشنگری است..از جمله عدالت و رهایی آزادی و پیشرفت…
تشدید نفوذ نظام در فرد گرایی و تضعیف فردیت در جهان مدرن … جامعه و اعمال سلطه در تمامی عرصه های حیات شهروندان، تضعیف و ناکارآمدی نظام های تفسیری و جهان نگری های جهان شمول و از میان رفتن بنیان های سنتی و عاطفی اخلاق، وجود نابرابری ها و تمایزات میان شهروندان و تداوم آن در آینده، نقش تعیین کننده نظام سرمایه داری پیشرفته در فرهنگ مدرن و پست مدرن، ظهور و تشدید نیهلیسم و فقدان استعلا و تضعیف وجدان ها، ناکارآمدی نظام سیاسی در دعوت به همبستگی و مسیولیت بروز تناقضات در آن، فقدان جایگاه سنتی اخلاق فردی در اخلاق مدنی به زعم و بر آنچه در مدرنیته رخ داده اتکا حیات مدرن بر عقلانیت صوری یعنی عقلانیت وسیله – هدف می باشد…البته به رغم هابرماس جهت رهایی از سلطه آهنین دیوانسالاری بایست عقلانیت ارتباطی را فعال ساخته و زیست جهان را از سلطه سیستم بوروکرالسی رهایی بخشند و این امر مستلزم احیاء عرصه عمومی است.
هابرماس متذکر می شود که به زعم مساله ایدیولوژی از دیدگاه مارکس مناسباتا سلطه آمیزی می گردد..اگر چه نظام سرمایه داری که به بن بست مشروعیت و ناکارآمدی نظام های تفسیر دهنده رسیده است و اوضاع اخلاقی جامعه را به هم ریخته است..
متاسفانه است که عقلانیت مورد نظر وبر که بیشتر در عرصه اقتصادی محوریت داشت به عرصه های فرهنگی نیز سرایت کرده و حاصل آن جایگزینی سرکوب و کنترل آشکار با اغوا و فضای نشانه ای و حاد واقعی است.رسانه های همگانی با نقشی برجسته در این امر دخالت دارند.
دولت رفاه
سلطه عملی گفتمان فراوانی و خوشبختی عملا با شکست مواجه اند ..
با وجود فضای حاد واقعی و شبیه سازی و فرو پاشی معنا و وجود انقلاب ساختاری ارزش نشانه ای به جای ارزش مبادله ای ..
حال در این جامعه مصرفی از خود بیگانگی مارکسی به کرات تشدید بودریاری می شوذ..
و به باور بودریار کمیاب ترین کالا که انسان به دنبال نیل به آن اندیشیده است..
حال در این جهان افسون زدایی شده می توان بر طبق دیدگاه مید نیز استنباط کرد که امروز در جامعه مدرن نقش من فاعلی پر اهمیت تر از من مفعولیست ..ازین روی می توان در کشاکش جبر و اختیار و گذشته و آینده جایگاه برجسته اختیار و آینده را به خوبی ملاحظه نمود که خود با سست شدن روابط میان انسان ها و کنش متقابل عقلانی همراه می گردد و من های خلاق و فعال نقش آدمیان را دچار ناکارآمدی می کند..گفتمان کم مصرف گفتمان حاکم بر جامعه کنونی است و زندگی فردی و اجتماعی تحت حاکمیت الزامات و اسطوره های آن قرار گرفته است…
اسطوره های چون خوشبختی و رستگاری گفتمان مصرف در گرو تشدید فردگرایی و حرمت دادن به آزادی و خود مختاری انسان ها….پس در چنین سیستمی رابطه میان آدمیان به رابطه میان اشیا تنزل می کند در چنین فضایی جایی برای اخلاق که مستلزم به میان آمدن ” دیگری و دیگران ” است باقی نمی ماند و سخن از اخلاق فضیلت مدار امری عبث است..
بودریار..ژ(۱۳۸۹).در سایه اکثریت های خاموش ترجمه پ.یزدانجو ..تهران نشر مرکز
بودریار .جامعه مصرفی ترجمه پ . ایزدی .تهران نشر ثالث
نظریه جامعه شناسی در دوران معالصر ..م ثلاثب ج . ریتزر
فروند (۱۳۶۲)جامغه شناسی ماکس وبر .ترجمه غ.نیک گهر .تهران نشر نیکان
ی.هابرماس .(۱۳۸۱) بحران مشروغیت .ترجمه ج. معینی .
ی . هابرماس (۱۳۸۴) .نظریه کنش ارتباطی . ترجمه ک .پولادی .تهران انتشارات روزنامه ایران