رامی علاسوند از نقش امنیت در صنعت گردشگری گفت
به گزارش هورنیوز، دوهفته نامه همبستگی خوزستان در خصوص صنعت گردشگری خوزستان گفت و گویی را به رامی علاسوند مقدم رییس شورای شهر اهواز انجام داده است که متن آن در زیر می اید:
یک گردشگر آلمانی که با اعضای خانوادهاش به ایران سفر کرده، در شهر کرج مورد دستبرد قرار گرفت و سارقان دوربین، پول، کارت اعتباری، مدارک خودرو، گذرنامهها و سایر مدارکی که در آلمان دارای اهمیت است را با خود بردند ؛ دوچرخه یک جهانگرد چینی در یکی از طرحهای گردشگری شهر محمود آباد ساری سرقت شد ؛ کیف حاوی وسایل شخصی یک جهانگرد اهل کشور ایتالیا که در حال بازدید از آثار باستانی شوش بود، از سوی یک سارق موتور سوار سرقت شد و… همگی اینها خبرهای ناخوشایندی است که هر از چند گاهی در روزنامهها و خبرگزاریهای کشور منتشر میشود، و به غیر از اینکه تصویری ناخوشایندی از وضعیت کشورمان در اذهان گردشگران خارجی ایجاد میکند، صنعت نوپا و رو به رشد گردشگری کشور را دچار اختلال و رکود میکند. اهمیت این موضوع ما را بر آن داشت تا در این زمینه، به گفت وگو با دکتر رامی علاسوند مقدم، رئیس محترم شورای اسلامی شهر اهواز بنشینم.
این روزها دربارهی اهمیت صنعت گردشگری زیاد میشنویم، اگر ممکن است بفرمایید دلیل این همه هیاهو در این خصوص چیست؟
در قرن بیست و یکم، صنعت گردشگری در جهان توسعهی فراوانی یافته و بسیاری از کشورها از این صنعت توانستهاند وضعیت خویش را تا حد درخور توجهی بهبود بخشند و بر مشکلات اقتصادی خویش از قبیل پایین بودن سطح درآمد سرانه، فراوانی بیکاری و کمبود درآمدهای ارزی فائق آیند؛ به گونه ای که درآمد جهانی گردشگری از مرز ۵٫۶ تریلیون دلار در سال گذشته است.
این صنعت همچنین برای بیش از ۲۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان اشتغال ایجاد کرده و در مجموع بر اساس آمار سازمان جهانی گردشگری، به ازای ورود هر گردشگر، دو تا شش شغل مستقیم و ۹ تا ۱۵ شغل با احتساب مشاغل بخش¬های تولیدی و خدماتی ایجاد میشود. بر اساس پیش بینی این سازمان، ضعیف ترین کشورهای توریست پذیر در سال ۲۰۲۰ از طریق این صنعت، بیش از ۲۰ میلیارد دلار درآمد کسب خواهند کرد.
این میزان در آمد معادل ۱۰ درصد تولید ناخالص جهان، ۴٫۱۱ درصد اشتغال و ۱۱ درصد درآمد کل جهان است. جالب است بدانیم که طبق آمار موجود، حجم پولی که طی یک سال از سوی جهانگردان دنیا جا به جا میشود؛ چند برابر درآمد سالانه کشورهای عضو اوپک از محل فروش نفت است. بنابراین افزایش درآمد ناشی از گردشگری از یک سو و پایانپذیر بودن ذخایر و منابع اقتصادی مانند نفت و گاز از سوی دیگر، برخی کشورهای منطقه نظیر ترکیه، جمهوری آذربایجان و امارات متحده عربی را بر آن داشته تا برای کسب درآمد بیشتر، به صنعت اشتغالزا و پر منفعت گردشگری روی بیاورند.
همهی این¬ها در حالیست که درآمد سالانه گردشگری ایران یک میلیارد دلار برآورد شده و ایران در افق ۱۴۰۴ باید به درآمد ۲۰ میلیارد دلاری در صنعت گردشگری برسد؛ که البته با توجه به وضعیت فعلی، دور از دسترس به نظر میرسد.
موقعیت و جایگاه کشور ایران را در این صنعت، چگونه ارزیابی میکنید؟
کشور ایران به لحاظ تنوع آب و هوایی، برخورداری از فصول مختلف و مکانهای تاریخی و فرهنگی منحصر به فرد، جزء ۱۰ کشور اول در جهان شناخته شده؛ ولی متاسفانه تاکنون از ظرفیتهای مطلوب خود در این زمینه به نحو مطلوب استفاده نکرده است. بررسی صنعت گردشگری در ایران حاکی از آن است که ایران چیزی کمتر از ۰٫۱ درصد از درآمد حاصل از گردشگری را نصیب خود کرده و در عوض سهم عمدهای از تولید ناخالص ملی کشور، ناشی از فروش نفت خام و گاز بوده که مبتنی بر سیاست تک محصولی کشورمان است.
همانطور که میدانیم یکی از مهمترین عوامل جذب گردشگر، امنیت اجتماعی است. اصولاً تا امنیت برقرار نباشد، سفری شکل نخواهد گرفت و سخن گفتن از گردشگری بیهوده خواهد بود، و از این قرار وضعیت امنیت، دغدغهی همیشگی جنابعالی در این خصوص بوده است. اگر ممکن است در این باره توضیحاتی بفرمایید.
به نظر بنده لازم است برای ورود به بحث، پیش از هر چیز به تعاریف و شاخصهای امنیت بپردازیم. امنیت و گردشگری متغیرهایی هستند که در ارتباط مستقیم با یکدیگر قرار دارند. همینطور که با افزایش امنیت، گردشگری افزایش پیدا می کند، با افزایش گردشگری نیز، امنیت افزایش مییابد.
بنا به تعریف لارونی مارتین، امنیت عبارت است از تضمین رفاه آتی. امنیت به مفهوم حفاظت جامعه و ارزشها و نهادهای داخلی آن در برابر تهدیدات داخلی و خارجی یا تهدیداتی که بقای رژیمها و نظامهای شهروندی و شیوهی زندگی افراد جامعه را مختل میکند و موجودیت آنها را به خطر میاندازد، اشاره دارد. همچنین ویور امنیت اجتماعی را توانمندی جامعه برای مراقبت از خصوصیات و ویژگیهای بنیادی خود در شرایط تغییر و تهدیدات عینی تعریف کرده است.
به زعم دکتر بیات، از جامعهشناسان خبره در حوزه¬ی امنیت اجتماعی، در نگرش نوین به مقوله امنیت، هر نوع تامین اجتماعی و هر نوع مصونیت انسان در برابر آسیبهای اجتماعی و حتی آسیبهای جسمی و بیماریها، در زمرهی امور امنیتی قرار میگیرد. در برابر تعریف عینی امنیت، آنچه اهمیت بیشتری مییابد، تعریف ذهنی امنیت یا بهعبارتی احساس امنیت است که ناشی از تجربههای عینی و اکتسابی افراد از شرایط پیرامونی است.
از دیدگاه جامعهشناسی، احساس امنیت در واقع یک تولید اجتماعی است. با این دید طبیعتاً همه ارکان جامعه از جمله مردم، حاکمیت، پلیس و … در تولید و سطح آن نقش کلیدی دارند. بحث پلیس پاسخگو و مسئول تا حد زیادی بر این مسئله تاکید دارد.
اما پیوند توسعه صنعت گردشگری با امنیت، چگونه قابلیت طرح پیدا میکند؟
برای اینکه بهتر بتوانیم به فهم ارتباط این دو مقوله پی ببریم، ابتدا لازم است که با نظریات مزلو و تایلمن آشنا شویم. یکی از مشهورترین نظریههای مربوط به انگیزش، نظریه سلسله مراتب نیازهاست که در اوایل دههی ۱۹۴۰ توسط آبراهام مازلو مطرح شده.
مازلو کلیهی نیازهای انسان را به ۵ طبقه به این شرح تقسیم کرده: نیازهای جسمانی که اساسیترین نیازها هستند، مانند غذا، آب، هوا؛ نیازهای ایمنی که شامل نیاز به امنیت، تمایل به رهایی از فشارهای جسمانی و روانی و محافظت از تهدیدهای محیطی در حال و آینده است؛ نیازهای اجتماعی که این نیازها دربرگیرندهی برقراری دوستی، عشق و مورد پذیرش قرار گرفتن در یک محیط اجتماعی است؛ نیاز به احترام که بر اشتیاق فرد به داشتن تصور ذهنی مثبت از خود و برخوردار شدن از شناخت، توجه و تشویق از سوی دیگران در قبال کمکهایی که فرد میکند، تمرکز دارد؛ و نیاز به خودیابی یا تحقق ذات که این طبقه از نیازها افراد را قادر میسازند تا به استعدادهای خود فعلیت بخشند.
هچنین تایلمن نظریه سلسله مراتب نیازهای مزلو را در جهت تشریح رضایتمندی توریستی به کار میبرد. طبق نظر مزلو همه انسانها دارای نیازهای مشترک و فطری هستند که در سلسله مراتبی از نیرومندترین تا ضعیفترین قرار میگیرند و باید ارضا شود. نیازهایی که در پایین قرار میگیرند، باید قبل از نیازهایی که در بالا هستند، ارضا شوند.
با توجه به سلسله مراتب نیازهای مزلو، یک توریست که برای انجام فعالیت توریستی به کشوری دیگر سفر میکند، باید در جامعه میزبان نیازهایش بر طرف شود. اگر جامعه میزبان بتواند نیازهای توریست را بر طرف نماید، توریست به رضایتمندی میرسد؛ در غیر این صورت سطح رضایت او پایین خواهد آمد. اولین نیاز یک توریست احتیاج به آب ، غذا است که جامعه میزبان باید بر طرف کند.
دومین نیاز او در انجام فعالیت توریستی، نیاز به امنیت است که جامعهی میزبان، باید از لحاظ جانی و مالی یک توریست را مورد حمایت قرار دهد و در سایهی امنیت است که او به فعالیت توریستی خود میپردازد. سومین نیاز، نیاز اجتماعی است که باید توریست در جامعه میزبان و در محیط اجتماعی آن مورد پذیرش قرار گیرد و فعالیت او یک فعالیت پذیرفته شده برای اجتماع و جامعهی میزبان باشد.
نیاز بعدی نیاز احترام است که یک توریست احتیاج داره که در جامعه میزبان به او احترام گذاشته شود و حقوق اجتماعی او رعایت شده و برخوردی مناسب و درخور او، توسط جامعه میزبان و افراد آن با او شود و آخرین نیاز، نیاز به خودیابی و یا اعتماد به نفس است که اگر در ارضای این نیازها کوتاهی شود، آستانهی رضایت او پایین خواهد آمد و او از انجام فعالیت توریستی خود راضی نخواهد بود.
استنباط نهایی شما از نظریه تایلمن در خصوص تبیین وضعیت صنعت گردشگری در ایران چگونه است؟
با مطالعه نظریه تایلمن، میتوان به این نتیجه رسید که علاوه بر فراهم نمودن امکانات لازم جهت آرامش توریستها از قبیل فراهم نمودن محیط مناسب جهت استراحت، امکانات بهداشتی، کیفیت هتلها و …، آن چه اهمیت بسیاری دارد، امنیت است که عامل اساسی در جذب یا دفع توریسم است.
امنیت عامل اساسی است که در پرتو آن عواملی دیگر چون احترام، پذیرش و اعتماد به نفس شکل میگیرند و حتی در انتقاد به نظر تایلمن و مزلو، میبایست نیاز به امنیت را در سلسله مراتب نیازها، در پایینترین سطح قرار داد و به عنوان زیربنایی دانست که تا این نیاز برطرف نگردد؛ نیازهای دیگر حل نشده باقی میمانند و فعالیتی در جهت گردشگری صورت نمیپذیرد.