آیا جریان اصلاحات، فرزندانش را می بلعد؟!
سالهاست که نظام های حکومتی در دنیا بخاطر کشش درونی و ذاتی بشر به تعادل و اعتدال بصورت ۲ قطبی اداره و مدیریت میگردند در آمریکا جمهوری خواه و دموکرات…به نوبت و بستگی به سیاست های کلان کشور عنان اختیار سیاست را بر عهده میگیرند…
در بسیاری از ممالک مترقی نیز سیاست دوقطبی حاکم است و کشور مانیز که قبل از انقلاب در آن دیکتاتوری حاکم بود با پیروزی انقلاب سیاسیون به دو جناح چپ و راست تقسیم شدند…و سالها بعد با ظهور نخبه و اندیشمندی جهان شمول چون سیدمحمدخاتمی به دو جناح اصول گرا با درجات مختلف..و اصلاح طلب تقسیم شد و محبوبیت غیرقابل وصفی که سیدگفتمان محور و عزیز نزد مردم داشت موجب شد تا اصلاح طلبی و اندیشه های متعالی سید محمدخاتمی بزرگ؛ مرام سیاسی و سرلوحه ی اندیشه ی قشر عظیمی از نخبگان و صاحبان فکر و اندیشه گردد…و جوانان زیادی با توجه به تمام فشارهایی که روی اصلاح طلبان و بخصوص جوانان پیشرو وجود داشت عاشقانه و صادقانه گام در میدان اشائه ی اندیشه ی اصلاح طلبی نهادند…و در خط مقدم اصلاحات در سالهای قبل در خوزستان بسی جوانان مستعد که مورد یورش و هجمه ی خودمحوران و خودمطلق بین های سیاسی قرار گرفتند…و در بخصوص ۸ سال دولت آقای احمدی نژاد و رشد اندیشه ی”بامنی یا برمنی!” که اوج فشارها وتنگ نظریهای سیاسی بودچه خون دلهایی که خوردند و بخاطر باور بر اندیشه ی متعالی اصلاح طلبی و نیز به عشق ساختن ایران عزیز دم برنیاوردند تا اینکه دولت تدبیر و امید با هزار وعده وهزار شعار با حمایت بی بدیل ومستقیم اصلاح طلبان به پیروزی بزرگی نائل گشت…و کم کم سروکله ی سیاسیونی که درآن۸سال در کنج عافیت و سلامت قهوه اسپرسو با شکلات ایتالیایی میل مینمودند…پیدا شد…و بازهم بحث سابقه …!به میان آمد…آیا در جنگ افسری که در خط مقدم بدون زره و خود میجنگد با تیمساری که در قصر بتون آرمه ی خود!پیروزی را از فرسنگ ها دورتر رصد میکند برابرست؟!
باز موعد تقسیم پست ها و مناصب حزبی فرا رسید..!و یاران پنهان در آن سالها رخ مهتاب گونه ی خود از زیر ابر تردید به در آوردند و صاحب خانه شدند و جوانان مخلص و صادق و توانمند مستاجر خوش نشین!جریان حزبی…؟! آیا اصلاحات فرزندان خلف خود را میخورد؟! آیا اصلاحات تا ابد و دهر به ترکیبش در استان که چندان هم ترکیب برنده نبوده! دست نخواهد زد..؟! آیا جریان حزبی اصلاح طلبی هرگز به جذب نخبگان جوانتر و توانمند اندیشیده است؟!یا در خوزستان حزب باید مانند ارثیه فامیلی فقط در دست چندنفر خاص تا ابد بگردد؟
پس جوانانی که بارها توان و علی الخصوص خلوص خودرا در سالهایی که من ۸سال قحطی اندیشه مینامم با چه انگیزه ای در صحنه باشند؟!آیا جریان اصلاح طلبی انحصارطلب که هم اکنون تمامیت حزب را در سیطره دارد…هرگز به فکر تربیت نیروی سیاسی قابل و توانمند بوده است؟! یا هرساله در پستوهای بی چراغ! انتصاباتی مهندسی شده رخ میدهد و همه چیز شابلون وار و کلیشه ای…به روال قبل ادامه خواهد یافت؟! بنده به عنوان یک قطره از دریای اصلاحات اعلام مینمایم که به زودی تشکلی نوین از جوانان متعهد و مخلص اصلاح طلب و با هدف کار سیاسی سالم و خدمت تحت لوای پرچم کشور عزیزم و نیز شکستن این انحصارطلبی عذاب آور تشکیل خواهم داد و از تمامی جوانانی که خواهان تلاش برای ساختن ایرانی آباد و سربلند هستند دعوت به عمل خواهم آورد.
ما برای انکه ایران…خانه ی شیران شود…
خون دلها خورده ایم..
رنج دوران برده ایم…
بابک طهماسبی