خرده پاچه خواران قرن ٢١ و تملق به شیوه پُست مدرن! (زمان بابادی شوراب)

مرور تاریخ نشان میدهد که در عصر قدیم،سلطانی سفره ای پهن کرده و با دستور تهیه کله پاچه ای از گوسفند،آن را رنگین نمود و از درباریان و نزدیکان حکمت موجود در کله و پاچه را سوال کرد و سپس بدون درنگ خود شروع به توضیح در مورد سوال خود نمود،ابتدا مغز کله را جدا کرده و صرف نمود و گفت اگر می خواهید حکومت دائم داشته باشید سعی کنید جامعه مغز نداشته باشد و سپس زبان آن را خورد و گفت برای تداوم حکومت باید زبان مردم را کوتاه کرد، سپس سراغ چشم و گوش گوسفند رفت و گفت ملتی که چشم و گوش داشته باشد قابل کنترل نیست،یکی از وزیران که از گرسنگی به ستوه آمده بود نالید و گفت قربانت شوم،پند و اندرز هایتان حکیمانه بود اما تکلیف ما در این اندرزها چیست؟پادشاه نگاهی به پاچه های باقی مانده کرد و گفت شماها پاچه ها را خورده و پاچه خواری را برای تداوم حکومتم رواج دهید!

پاچه خواری از دیر باز در فرهنگ های همه ملل با هر دین و آیین و از هر رنگ و نژادی وجود داشته،دارد و خواهد داشت و حتی شاید تمایل آنها به تملق نوعی آزمایش الهی باشد.

این روند،ایجاد صنعتی برای لذت گروهی خاص و تطمیع گروه دیگر شده است،در گذشته این عمل برای خاطر بزرگان و پادشاهان در قبال زر و سیم و جایگاه و مسند ایجاد می شد و امروز هم با همان انگیزه ولی بطور گسترده برای پادشاهک ها که در کسوت استاندار،فرماندار،نمایندگان مجلس،
شهردار و اعضاء شوراهای شهر و مدیران کل،روسای ادارات و یا لیدر های به ظاهر سیاسی بصورت منطقه ای و در جغرافیاهای محدود مشهود و صورت می گردد،تبلور پیدا می کند و از ابزار روز و فضای مجازی برای بهتر و سریع تر رساندن به گوش مخاطبین خود و ترویج آن در مردم جامعه اقدام نموده و در قبال این مجیز گویی ها انعام خود را گرفته و باعث ریشخند انسان های فهیم و آگاه قرار می گیرند.
امری که این روزها به کرات در گروههای فضای مجازی استان خوزستان به چشم می بینیم.

البته این افراد تفاوت دیگری که با دیگر هم نوعان خود دارند،پوست کلفتی در قبال اظهار نظر دیگران است که باعث تداوم این صنعت زشت و نامطلوب گردیده است.

جالب این است که این طیف از خرده پاچه خواران قرن بیست و یکمی در یک جغرافیای محدود،پاچه خواری های شان را برای اربابانی می کنند که آنها خود نیز پاچه خوار،کس دیگرند! لذا دستمزد آنان دیگر پاچه نیست،بلکه استخوان های به درد نخور و یا هضم نشده ای ست که از واسطه پاچه خوار اول در ته مانده آن سفره دولتی یا نیمه دولتی برای آنان بجا مانده است.

در طول تاریخ این گروه افراد فرصت طلب ابن وقت موفق بوده و توشه مادی خوبی برای خود تدارک می بینند و یا در اداره استخدام میشوند و یا برای فرزندانشان اشتغال زایی میکنند و یا در مناقصه ای و یا تعیین منصبی برای پاچه خوار بزرگتر از خود دلالی میکنند اما بعد از آن تا پایان عمر دنیوی از یاد رفته و محو می شوند ولی افرادی که قدر قلم و فکر خود را دانسته و برای آن ارزش قایل شده اند،از این نعمت خدادادی برای روشنگری افکار عمومی استفاده نموده،شاید در زمان خود بدلیل نافرمانی از حکمران،زندگی خوبی نداشته اند،اما تاریخ به آنها ارج نهاده و به همراه خود نام آنان را به دوران های آینده منتقل نموده است،اگر امروز ما نام خیام،سعدی،حافظ و یا مولانا و …. را به همراه تاریخ می بینیم و نامی از مجیزگویان وجود ندارد،این پاداش را تاریخ است که به آنان داده.

https://hoorkhabar.ir/586119کپی شد!
164
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.