صنعت نفت، شهر و شهروند ساز ترین صنعت ایران (عبدالرحمن نیک سرشت)

کم و بیش همگان می دانند خوزستان با تأسیس صنعت نفت دروازه ی طلایی ورود مدرنیته به ایران شد !

بی تردید همگان می دانند شهرهای مناطق نفتخیز در استان خوزستان محل تحول و تلاقی معرفت٬ شکوفایی و احیای علوم شدند !

اگر گزاف گویی نکرده باشیم باید افزود که صنعت نفت، شهر و شهروند سازترین صنعت ایران است.

بسیار بی انصافی است از این بابت٬ که افرادی ناشکر یافت شوند که بر چشمان خویش پرده کشند، به نادیده انگاری از مواهب این صنعت تحول گرا که در ارتقاء فرهنگ کار و تخصص٬ و توسعه ی هویت معیشتی این خطه نقش آفریده است که عالم و آدم ، زر خیزش خوانند بدان سبب که صحه بر برکت وجودش می نهند !

حاشا و کلا…٬ چرا این صنعت مادر  که در واقع پدر خرج ملت ایران است را٬ اینان در کمند بد تعریفی خویش می اندازند و آن را به تنزل و ناخوش سلیقه گی، از جمله ی مؤسساتی پندارند که چون دهل شنیدن آوازش را از دور خوش گیرند.!!

آری، ما هم می گوییم اینجا اهواز است.!
اما نمی گوییم شهری است که صرفا تاسیسات نفتی جزء جزء جغرافیای آن را اشغال و محیط خارجی و درونش را تیکه تیکه و آلوده کرده است.!!

بلکه ما می گوییم، اینجا اهواز است که قبل از صنعت نفت٬ حرفی در کسب و کار، تخصص، فرهنگ کار و معیشت برای گفتن نداشت!!

ما هم می گوییم اینجا اهواز است !
اما صرفا نمی گوییم شهر یا کارگاه بزرگ نفت و گاز و هزار رقم آلایندگی است.!!

بلکه ما می گوییم این کارگاه بزرگ در بهمن ۵۷ قلب تپنده انقلاب اسلامی بوده است به گونه ای که همه ی نویسندگان علوم سیاسی، بر این امر اذعان دارند که این صنعت مادر بسیار توفنده و آونگارد نقش تاریخی و کارکرد اجتماعی خودش را چه در انقلاب و چه در بحبوحه ی جنگ تحمیلی به منصه ظهور رسانده، و پیوسته در گذار تاریخ از حق خود زده و به داد ملت رسیده است.!!

آری٬ ما هم می گوییم اهواز شهری است که لوله های نفت و گاز پیکره آن را با ولع و اشتیاق خاص و یکسویه بنام انتفاع در نوردیده و شاخص های منفی زیست محیطی را در آن به حد ضرورت رسانده است.!!

آری، اما ما هرگز بر کتمان این حقیقت، صحه نمی گذاریم.

که بعد از جنگ همواره کوشش و تلاش این صنعت، در اصلاح نابسامانی ها و نواقص زیست محیطی بر همگان مبرهن است بالاخص اجرای طرح آماک که تقریبا با صرف هزینه های گزاف صورت پذیرفته است!

ما چه انتظاری می توانیم از صنعتی داشته باشیم٬ که از دیر باز بر اساس چند نقشه ی راه اضطرار محور شکل گرفته، و درعرض دو دهه، قادر خواهد بود خود را بر وفق آخرین استاندارهای جهانی نزدیک سازد.!

کدام منتقد٬ بیرون از گود میدان صنعت نفت٬ بی آنکه گام به گام آن را طی نکرده باشد و مرارت های این صنعت را نچشیده است ملزم به درک واقعیت آن تواند باشد!!!

صنعت نفت، سردران جبهه ی خودش را می شناسد چه آنها که در انقلاب دست به اعتصاب زدند و شیرهای نفت را شجاعانه بستند و چه در زمان جنگ در آن حجم وسیع بمباران نگذاشتند که این صنعت حیاتی صدمه بیند و روند کاریش مختل شود و چه در دوره ی بازسازی و سازندگی بعد از جنگ، نقش مثبت خود را در اقتصاد تک پایه ی ایران ایفای نماید. و چه در دوره اخیر که زیر فشار تحریم ها در زجر و مرارت به حیاتش ادامه می دهد.

آری٬ ما هم می گوییم که همه بر اهواز و توان اقتصادیش غبطه میخورند، اما تعجب نمی کنیم زیرا چرایی حقیقتش بر ما روشن است؟!
حقیقتی به نام تدبیر و سخت کوشی توام با ابتکار و تهور کاردانی خاص صنعت نفت!!

به یمن این ارزش ها و تلاش صادقانه است که امروز اهل انصاف برآن غبطه ها می خورند.

ایضأ، ما به این استدلال نمی رسیم مانند دیگران٬ که مناطق نفتخیز صرفاً در میان تاسیسات نفتی خود غوطه می خورد و به این امر صحه نمی نهیم که مثلا این چیزی دیگری باشد مانند آواز دهلی که ازدور شنیدنش خوش به نظرها آید.!!

آری٬ ما هم می گوییم نفت همان ماده ای است که بنا به اهمیت اقتصادیش٬ امروزه طلای سیاه نامیده می شود و عادتاً پیرامون خود را متحول و متغییر می کند.

اما جداً و تاکیداً٬ این ادعا را رد می کنیم، که در مناطق نفتخیز این گونه نبوده و تحول هم اگر باشد از نوع منفی است.!!
بلکه عینک روی چشمان ما بدبینانه، نمره بندی نشده است که واقعیت حکایت نفت و خوزستان بویژه مرکز آن اهواز، را حکایتی عجیبی ببینیم.
و آن چنان دراماتیک روایتش کنیم به خاطر این که حکایتش مانند بودن و یا نبودن باشد!؟

آری، ما هم به راستی و درستی٬ از اسرار و راز عدم تمکین یا استنکاف سازمان قدرتمند و عریض و طویل نفت درپرداخت استحقاقات به حق و حقوق قانونی شهرداری اهواز پرسش ها ی مختص به خود را داریم !؟

اما ما هرگز نمی گوییم که بایک بررسی ساده و بدون هزینه مشخص می کنیم که بیشترین اراضی مناطق، محلات و فضاهای مناسب شهری اهواز بطور مستقیم یا غیرمستقیم متعلق به موسسه نفت بوده، و هر جا که مدیریت شهری بخشی از آن را برای توسعه شهری خواسته، آنها هبه نکرده باشند .!!

ما همچنین این ادعا را نمی توانیم باور کنیم که بخش قابل توجه ای از خودروهایی که در حال تردد در سطح شهر اهواز هستند مربوط به صنعت نفت باشد؛؛!
ولی این را هم می دانیم که تمام خودروهای این صنعت٬ مانند سایر خودروهای موجود مشمول پرداخت تمام و کمال عوارض های قانونی است !!
ما نیز به این امر واقف هستیم که تأسیسات نفتی و وابسته به آن، بالاخص چاههای پراکنده در محیط های شهری، وجود دارند که بسیار درد سر سازند.

و ما نیز به کم وکیف اعتراض منطقی شهردار اهواز در سال ۹۳ آگاه هستیم که گفته بودند شرکت ملی نفت درخصوص پرداخت عوارض، همکاری مناسبی ‍ و در ازای دویست و یک حلقه چاه موجود در محدوده شهر باید دو میلیارد تومان عوارض به شهرداری بپردازد.

در سفر اول ریاست محترم جمهوری٬ شهردار کلانشهر اهواز نامه ای به همان مضمون نوشتند که به دست ایشان رسیده ولی دولت خزانه خالی روحانی که به زور و زحمت یارانه ی مردمی را از جیب نفت می پردازد، چگونه می تواند فشار مضاعفی را در این خصوص٬ به وزرات نفت وارد کند.

در خاتمه خدا را شاکریم که شهردار اهواز خود یک دولتمرد باسابقه و کار کشته است که واقف به معذوریات دولت است. او بارها در تعامل با صنعت نفت توانسته کم و بیش خدماتی را در شهر به ثمر رساند.

صاحب این نوشتار تقابل در این وضعیت حساس و سرنوشت ساز و خطیر کشور را نه به صلاح مدیریت شهری کلانشهر اهواز می دانم و نه به نفع صنعت نفت٬ لذا پیشنهاد می نماید که نیروهای متعهد و فرهیخته دست به دست هم داده و با یک همفکری تعامل جویانه راه حل های منطقی و عملی، را پیدا کنند که به موجب آن همکاری های چند جانبه را بین این دو نهاد بوجود آورند .

والسلام

https://hoorkhabar.ir/584225کپی شد!
103
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.