در مواجه با دشمن فرضی تلفات داشتیم

آخرین روز آموزش بود. تقریبا دیگر برای رفتن و شرکت درعملیات های واقعی آماده شده بودیم.

گروه دومی هم که در جای دیگری بعنوان خط شکن به آنها آموزش داده شده بود را به ما ملحق کردند.

ما معبر بازکن بودیم، کار ما معمولا از این سر سیم خاردار تا آن سر سیم خاردار بود و پیشروی بیشتر از آن حدود، جزء وظایف اصلی ما نبود. کمتر پیش می آمد که اسلحه گرم در اختیار ما قرار دهند. ابزار اصلی کار ما سیم چین، سرنیزه ، قطب نما و طناب معبر بود.

به ما اعلام کردند که امشب رزم شبانه نهایی برگزار می شود، تا توانایی های خود را در شب عملیات نشان دهید.

قابل ذکرست که معبر مین را با انواع مین های عراقی که در جنگ مورد استفاده قرار می گرفت، تدارک دیده بودند، البته آن مین های کارگذاری شده چاشنی(قسمتی از مین که در صورت برخورد ایجاد انفجار می کند) نداشتند.

عملیات با رمز یا “رسول الله” شروع شد.

در زمان عملیات انواع انفجارها و صداهای مهیب و هولناک به گوش می رسید، حتی صدای زوزه حرکت گلوله های آر پی جی هفت که شلیک می شد، فضا را برای ما واقعی می نمود و گاهی ترس بر ما غلبه می کرد، البته ما نمی دانستیم که مین ها مشقی هستند و همین گونه معبر را باز می کردیم، در آن طرف به جای لشکر عراقی ها، مربیان آموزشی و جمعی دیگر از بچه های با سابقه بسیجی حضور داشتند که تیرهای واقعی و همچنین منور شلیک می کردند و فضای یک عملیات واقعی را برای ما بوجود آورده بودند.

ما به هر شکلی بود با کمک دوستان معبر را باز کردیم و به آن سمت معبر رسیدیم که در قسمت دیگر معبر هیاهویی به راه افتاده بود و ظاهرا این هیاهو بخاطر شهادت یکی از بچه ها بود.

یکی از دوستان که به پایان معبر رسیده بود، برای گرفتن اسلحه مربی و خلع سلاح او رفته بود و به دلیل اینکه اسلحه روی رگبار گذاشته شده بود کنترل از دستش خارج شده و باعث شهید شدن این همرزم ما شده بود.

فردای آن روز این شهید را به شهرستان رامهرمز بردیم و پس از تشییع جنازه، وی را به خاک سپردیم، خدا ما را بیامرزد.

زمان بابادی شوراب

https://hoorkhabar.ir/583318کپی شد!
92
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.