تابوى رأى ندادن به ریاست زنان در شوراى شهر اهواز شکسته شد(عبدالرحمن نیک سرشت)
این مقاله ممکن است موضوع اصلى اش همان تیترى باشد که در عنوان باشد اما نقد درون مایه اش دقیقا در مذمت مواهب گرایى رسوایى است که اندک اندک دارد تبدیل به یک پاد فرهنگ مهلکى مى شود که زیر آب هرگونه توسعه یابى مدنى را در این خطه ى مستعد مى زند.
آرى همان مواهب گرایى رسوا، که کنشگران را به خاطر رسیدن وصال خود مجبور به همه کارى مى کنند، دروغ گویى، غیبت، جاسوسى، پیمان شکنى، دسیسه، رفیق فروشى و هر آنچه در فرهنگ عمومى و دینى ما مذموم است و بر همگان بخصوص عالمان ، روشنفکران و نیروهاى مؤثر فرهنگى واجب مى نماید که در تقابل با آن قیام کنند.
حالیا براى پرداخت به این مهم ابتداء به بهانه ى عنوان مقاله مترصدم به ریشه یابی و آنالیز سومین انتخابات هیات رئیسه چهارمین دوره ى شوراى شهر اهواز اقدام نمایم، همان انتخاباتى که نباید صرفا بر اساس فرضیه توهم توطئه بررسى شود بلکه باید از این رو حائز اهمیت باشد که ما بتوانیم با یک برآورد ساده ى جامعه شناختى به ابعاد دستاوردهاى فرهنگى، سیاسى و اجتماعى تازه اى برسیم که در واقع مقوم همان منطقى است که مدنظر قانونگذار و حامیان کار شورایى در نظام جمهورى اسلامى بوده است .
لذا موضع گیرى هاى اخلاقى و مرامنامه اى که بعد از انتخاب دکتر رامى علاسوند، به عنوان اعتراض از سوى جناب حسین حیدرى شاهد آن بودیم هر چند تأمل برانگیز مى نمود و رنجنامه مصیبت هاى اخلاقى دیار ماست لیک بى اثر و عقیم مى شوند نمى توانند ما را به درک درست علمى از شیوه هاى نوین کنشگرى منطقى در کار شورایى رهنمود کنند زیرا دکتر سلحشور اگر از آن سوى فراکسیون خود به این سوى رساند در واقع مانند سعادت نیا براى تصدى خودش در مسند ریاست شورایى نبود و به مراتب کار ایشان نا مناسب تر أز کار سعادت نیا نبود که امروز سنجاق فراکسیون شما گردیده بود ، یا دخالت شهردار به غلظت سال گذشته در انتخابات هیأت رئیسه نبوده، در حالیکه حجت مظفرى هم در کنار خود داشتند. پس مسایل باید بسیار واقعى مورد تحلیل قرار گیرند تا همگان در انجام کار شورایى در هاله اى از توهم ، دشمنى و تخاصم مبتلا نشویم.
و اما تابو شکنى بانو صالحپور
اصل این واژه یعنى کلمه ى “تابو” مربوط به زبان اهالی جزایر پولینزی در جنوب اقیانوس آرام است. مردم این جزایر این واژه را برای برخی ممنوعیات آیینی و نسبتا مرموز به کار میبرند. یا شاید بشود گفت دربارهی آن دسته ممنوعیات عرفى است که نمی توانستند علت آن را حتی برای خودشان به درستی توضیح دهند.
و اما شکل تابو در اهواز
ما در شهر اهواز بر خلاف شهرهاى دیگر خوزستان و ایران ، با یک تابوى بزرگى روبرو بودیم مبنى بر این که ریاست زنان بر نهادهاى و مراکزى که تعداد مردان از زنان بیشتر است به طور عرفى ، کار لایتچسبک و کراهت آور تلقى مى شود و غلظت این مساله آن چنان بالا بود که تبدیل به یک اکراه ذاتى شده بود که کم کم علاوه بر مردان، خود نسوان هم باورشان شده بود که این قاعده را لاجرم باید بپذیرند.
در جریان انتخابات هیأت رئیسه اول چهارمین دوره ى شوراى شهر اهواز سرکار خانم زیبا صالحپور ، خود را نامزد تصدى ریاست شورا نمود که با اختلاف زیاد از رقیب همتبار خود دکتر رامى علاسوند باز ماند و باز در دومین سال انتخابات با این که از اقبال خوبى براى انتخاب شدن برخوردار بود ولى چون فضاى حاکم برشوراى شهر اهواز تحت تأثیر تقابل اکثریت و اقلیت حامى و مخالف شهردار رقم خورده بود درنتیجه کسانى که باید پشت نامزدى صالحپور بایستند از ایشان به دلیل غیر عرفى بودن ریاست زنان بر مردان عبور کردند و با جمع کردن یازده رأى، با حمایت از نامزدى اسکندر زنگنه به مصاف رقابت فراکسیون حامى شهردار به رهبرى حجت مظفرى و نامزدى دکتر رامى علاسوند رفتند که با توجه به پیروزى قطعى، در واپسین لحظه انتخابات، زیرکانه با جذب رأی شیخ قربانعلى سعادت نیا به شرط اعطاى تصدى ریاست شوراى شهر ، روند طبیعى بازى فراکسیون مخالفان شهردار را نقش برآب کردند و به پیروزى رسیدند که علت موفقیت آن فراکسیون ، تدبیر مظفرى و گذشت علاسوند و نیز وجود پاشنه آشیل در اتحاد فراکسیون مقابل بود که سبب گشت تا سعادت نیا به ریاست شورا برسد و شکاف عمیقى در فراکسیون مخالف شهردار بوجود بیاید که البته به نظر مى رسید که نوع آن تقابل بر علیه شهردار هم از یک دستى و تجانس خالصى، که ماهیت براندازنه اى داشته باشد در حقیقت نبود زیرا بیشتر اعضاى فراکسیون زنگنه، علت تقابل شان با شهردار بیشتر بر مبناى تجدید سیطره ى نفوذ اعضاى شاخص در فراکسیون متحد با شهردار بود و صرفا أز زمره مخالفان استیضاح گر شهردار موسوى نبودند.
آرى ریاست سعادت نیا، محصول وجود علل ناهماگونى مطالبه در اتحاد فراکسیون زنگنه بود، به هرحال شاخصه ى نظم سیاسى شورا و شهردارى در دومین انتخابات هیأت رئیسه، ماحصلش این شد که شهردار شهر مطمئن گشته که هیچ اراده ى محکم براندازنه اى در تقابل هاى درون شورا بر علیه وى دیگر وجود ندارد و از طرفى چون شهردار موسوى قصد کاندیدا تورى در انتخابات مجلس را داشته ، بنابراین نهایت اعتماد سازى و تنش زدایى را با اعضاى فراکسیون زنگنه که در تقابل خود بود به عمل آورد و مدیریت حساب شده اى را به موقع انجام داد.
وى به گونه اى قدرت سیاسى متحدان تأثیر گذار اعضاى شاخص در فراکسیون حامى خود را تقلیل داده که نظر آن دسته أز مخالفان خود در شوراى شهر که منشاى براندازنه اى در تقابل با خودش را نداشتند تأمین کند.
این مهم در سال دوم تابدانجا ادامه یافت که شهردار به آخرین وقت مهلت استعفاى قانونى خود جهت کاندیداتوریش به مجلس نرسیده بود، ولیکن به محض رسیدن به لحظه موعد باز نیروهاى درون شورا که به نوعى از امضاء این استعفاى نامه متضرر و بهره مند مى شدند به طور مسلم ، فعال شدند آن طورى که هم حامیان و هم مخالفان شهردار در این صف بندى به گونه اى عوض شدند که نهایتا عدم امضاى استعفاى نامه به نفع شهردار شده بود و اهمیت ماندگاریش به عنوان یک ضرورت تلقى گردیده و به طور کل، هم به لحاظ ذهنى و هم از حیث عینى و واقع گرایانه، ابقایش توجیه گردید، و همین مساله انگیزه اى شد که شهردار موسوى ماندن را بر رفتن ترجیح دهد و غایت سیاسى اش را در انتصابى بودن قدرت از این به بعد جستجو کند.
و اما این وضعیت جدید، در نهایت چه تأثیر در مرزبندى های درون شورا گذاشت .
۱-بخش عمده ى مخالفان آرمانگراى وضع موجود سرخورده شدند و نهایتاً در مناسبات مواهب جویانه قدرت وارد شدند و نسبت به هسته ى اولیه آرمانخواهانه خود فاصله گرفتند و در تعامل با شهردار و در نتیجه درتقابل هاى جدید درون شورایى فعال شدند، اما انرژى هسته ى اولیه ى آرمانگرایان از بین نرفت.
تارسیدن به سومین انتخابات چهارمین دوره شوراى شهر اهواز آرایش نیروهاى درون شورا، در حالى شکل مى گرفت که فاقد پتانسیل بسیج اتحاد فراکسیونى حول محور تقابل با شهردار بود!!
نامزدى رضوى در سال سوم ، صرفا با مطالبه ى اصلاح ساختار ادارى وضع شوراى شهر شکل مى گیرد که وى روى ارتقاى کیفیت سطح نظارت شوراى شهر، آرمانگریانه تاکید مى ورزید وى در نهایت توانسته فراکسیون متلاشى شده را نصف و نیمه جمع کند در این تدارک بود که رضوى و حیدرى ،تحت تأثیر بازی ماهرانه مظفرى که با برگ نامزدى صالحپور به میدان رقابت ها آمد مواجهه شوند.
تحلیل بازى ماهرانه مظفرى تحت فرضیه ى توهم توطئه یک خطاى استراتژیک است ، زیرا مظفرى در سال سوم، نیاز مبرم به مشروعیت بخشیدن به کنش سیاسى خود بود. او در کنار صالحپور توانست اولاً نوک تیز پیکان تقابل درون شورایى را از خود دور کند و در واقع صالحپور را در گزینه انتخاب فراکسیونى بیاورد که در واقع کل تضاد منافعى اعضای شورا را به نمایش بگذارد ابتدا، این حرکت مظفرى در راستاى فرضیه توهم توطئه ارزیابى شد.
اغلب کارشناسان حرکت او را یک تاکتیک و پلتیک بر علیه فراکسیون حیدرى و رضوى برآورد کردند اما این تحلیل تا آخر کار درست از آب در نیامد چون زنگنه و ناصرى حسن نیت مظفرى را در حمایت از صالحپور باور کردند و حمایت سلحشور أز صالحپور که به خاطر شرکت در انتخابات ایذه نیاز به حمایت او داشته بود هم نقطه ى قوتى بود که حیدرى و رضوى را مجاب کنند که تن به ایثار فراکسیونى بدهند، همان ارزشى که علاسوند آن را تبدیل به فرهنگ کنشگرى در کار شورایى نمود.
این همان بارقه ى امیدى است که قانونگذار و حامیان کار شورایى انتظار آن را داشتند. واقعا افرادى مثل این بزرگواران وجودشان در شوراى شهر نعمت است. افرادى که توسعه شخصیتى و مدنى را به شهروندان إعطاء مى کنند.
با یک آنالیز أز راى داده شده به صالحپور به نکات مهمى مى رسیم از جمله علت عدم همراهى بانوان شوراى شهر نسبت به مساعدت همجنس خود، یعنى صالحپور !؟
که علت آن را نباید سیاسى ارزیابى نمود باید علت آن را در ضعف تنظیم روابط منطقى نسوان شوراى شهر با هم جستجو کنیم ،که لاقل باید یکى یا دو نفر از آنان به صالحپور رأى مى داد.
۲_ بر خلاف ادعاى سعادت نیا ، این انتخابات تحت تأثیر قوم گرایى واقع نشد زیرا ، اعضاى عرب تبار شورا تقسیم بر دو راى دادند و خورشیدى و سلحشور و زمانپور أز لحاظ قومى به صالحپور نزدیک بودند ولى به علاسوند رأى دادند.
۳ _ بیشتر مردان شورا به صالحپور رأى دادند تا بدین سان تابوى رأى ندادن مردان به ریاست زنان در اهواز شکسته شود و براى همیشه بعنوان یک کار فرهنگى آن را دستاوردى در راستاى تبعیض زدایى جنسیتى در کار شورایى محسوب نمائیم.
۴_ از آنجایى که کار شورایى باید به استقلال رأى مردمى، یعنى تقویت مدیران انتخاباتى بیانجامد لذا تدابیرى پیشگیرانه در خصوص زدودن پاد فرهنگ مواهب خواهى رسوا، آن چیزى که در دغدغه اى ناصرى ، حیدرى و رضوى نهفته است .
۵ _ ابهت بخشى به کار شورایى و مدیران انتخابى و حمایت از استقلال شوراى شهر بعنوان خانه ى شهروندان در مقابل زیادخواهى هاى بازیگران انتصابى أمرى ضرورى است . که البته باید در تعامل با نهاد دولت این امر محقق شود و نباید اهتمام به این امور افراطى و تفریطى پیگیرى شود.
۶- نکته قابل توجه شوراى چهارم وفامندى فراکسیونى رامى علاسوند و حسین حیدرى است که در این دوره ى شورا به مزرعه نهادینه گى رسیده است.
والسلام