این فرزندان مشهور، نامزد مجلس میشوند؟
در مطلب روزنامه آرمان آمده است: فرزندان در راه ساختمان هرمیشکل میدان بهارستان هستند. نمای این ساختمان گویای اهمیت آن است؛ اهمیتی که برای امروز و دیروز نیست و آن ساختمان مستطیل شکل در خیابان امامخمینی تهران هم پیش از این اهمیتی کمتر از ساختمان مثلثیشکل بهارستان نداشت و شاید خاطرات آن ساختمان بیشتر و با اهمیتتر از خاطرات ساختمان احداث شده در بهارستان باشد!
افرادی هم که به این ساختمان راه پیدا میکنند باید مسیری را با انتخاب مردم طی کنند و اینطور نیست که هر فردی که اراده حضور در این ساختمان را داشته باشد فرش قرمز در مقابلش گسترانیده شود. در سالهای نخست آغاز به کار در این ساختمان افراد جوان یا کمی میانسال به آن ورود داشتند که امروز از مقامات و بزرگان کشور هستند؛ از جمله آیتالله هاشمی یا حجتالاسلام ناطق نوری و … . بر سر در این ساختمان نوشته شده است: «مجلس شورای اسلامی» و آنهایی میتوانند به مجلس راه پیدا کنند که آرای کافی در حوزه انتخابیه خود را کسب کرده باشند.
گاه شاهد رسم نانوشتهای در سیاست هستیم و آن هم پسرانی است که مسیر پدرانشان را میپیمایند؛ حال چه در اخلاق و رفتار و سلوک باشد چه در پستهای اجرایی و قانونگذاری. در مجلس هم مواردی دیده میشود که پسران پس از پدران و برادران که نماینده مجلس بودند بر کرسی خانه ملت نشستهاند از جمله محمدرضا باهنر که برادر شهید باهنر است یا حجتالاسلام ابوترابیفرد که پدر مرحومش هم نماینده مجلس بود و معروفتر از همه، فائزه هاشمی فرزند آیتالله هاشمی که در مجلس ششم حضور داشت.
اما در دوره دهم انتخابات مجلس شورای اسلامی به نظر میرسد پسران و دختران زیادی بخواهند بر کرسیهای خانه ملت بنشینند و میراث پدران خود را حفظ کنند که در ادامه به تعدادی از این موارد اشاره خواهد شد؛ البته تاکید میشود نامهایی که مطرح خواهد شد، تنها یک گمانه است و شاید فرسنگها با واقعیت فاصله داشته باشد.
فرزندان هاشمی در کمیسیونهای عمران و بهداشت
محسن و فاطمه هاشمی: از چندی قبل نامهای این دو فرزند آیتالله هاشمی بر سر زبانها و رسانهها افتاده و میگویند قصد حضور در انتخابات مجلس را دارند. محسن این ادعا را رد نمیکند و آن را به زمانی نزدیکتر به موعد ثبتنام موکول میکند. به نظر میرسد محسن با توجه به سالها حضورش در شرکت مترو تهران علاقهمند به حضور در کمیسیون عمران مجلس باشد. فاطمه هم که همانند محسن سابقه امور اجرایی را دارد تاکنون شایعات را رد نکرده و به نظر میرسد آنچه ضعف در سیستم قانونگذاری بخش بهداشت و درمان مینامد، او را به سمت حضور و عضویت در کمیسیون بهداشت و درمان سوق دهد.
پسر ساکت در کمیسیون سیاست خارجی
سیدعماد خاتمی: او فرزند رئیس دولت اصلاحات است و متولد فروردین ۱۳۶۷٫ برخلاف پدر و پدربزرگش، به کسوت روحانیت درنیامده، مدرک کارشناسی کامپیوتر اخذ و این روزها در مقطع کارشناسی ارشد رشته مطالعات منطقهای تحصیل میکند. عماد خاتمی همچون خواهرانش، نه چهرهای سیاسی است و نه حضوری در رسانهها و مناصب دولتی دارد اما یک اتفاق سبب شد که نگاهها برای مجلس دهم به سمت او بچرخد و آن هم حضورش در کنگره حزب اتحاد ملت ایران و کاندیدا شدنش برای حضور در شورای مرکزی این حزب است که البته موفق هم شد. عماد خاتمی بسیار آرام و شخصیتش همانند پدر است یعنی تمایلی به حاشیه ندارد. بهطور طبیعی اگر صلاحیت عماد برای مجلس دهم تأیید شود او را از هماکنون باید یکی از نمایندگان تهران در مجلس دهم دانست که احتمالاً عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس خواهد شد.
فامیل همهطرفه در کمیسیون فرهنگی
ظهیر توکلی: او فرزند احمد توکلی است؛ گمانه ثبتنام ظهیر در انتخابات مجلس دهم، آنجا تقویت میشود که احمد توکلی چندی است چنان سخن میگوید که گویی قصد کاندیداتوری برای انتخابات مجلس را ندارد. ظهیر تنها فرزند احمد توکلی نیست و داماد صادق زیباکلام هم است. از سوی دیگر خودش به آرمان گفت که «مادر برادران لاریجانی، خاله مادرم است؛ یعنی برادران لاریجانی، پسرخالههای مادرم هستند و از طرفی هم این خالهجان عزیز ما که خدا بر عمر پربرکتش بیفزاید، از طرف پدری هم خاله مادربزرگم میشوند چون مادرم و مادرشوهرش (یعنی مادربزرگ پدری بنده) دخترخاله ناتنی همدیگر بودند. بنابراین، حضرات اخوان لاریجانی از دو طرف، خویشاوند ما هستند.» اما ظهیر چه فعالیتی میکند؟ وی در اینباره اظهار میکند: «بنده سالهای زیادی در مدارس غیرانتفاعی تهران تدریس میکنم. در کنار آن، کار مطبوعاتی هم کردهام؛ روزنامه فردا، روزنامه جوان، هفتهنامه سیاست، خبرگزاری فارس، روزنامه همشهری، هفتهنامه پنجره و هفتهنامه مثلث … کتاب هم مینویسم.» با این حساب از هماکنون باید یک صندلی در کمیسیون فرهنگی برای آقا ظهیر رزرو کرد و توقع نداشت او وارد مباحث سیاسی شود چون از آنجا که پدر همسرش اصلاحطلب و باقی اقوام اصولگرا هستند، اظهارنظر برای او سخت خواهد شد!
حدادعادل دیگری در کمیسیون فرهنگی
فریدالدین حدادعادل: غلامعلی حدادعادل در اولین سال دهه ۵۰ شمسی صاحب فرزند پسری شد که او را به یاد عارف بزرگ خراسان «فریدالدین عطار نیشابوری»، فریدالدین نام نهاد. انتخاب در مورد او نوشت: «حدادعادل پسر بیآنکه در دکان عطاری زمانه مسحور درویشی شود، رسم سیاست و مشق ارتباط را در خانه پدر آموخت و بزرگ شد و رشد کرد تا که امروز در گذر ایام که ۴۰ سالگی را رد میکند از مشهورترین و متنفذترین آقازادههای سیاست ایرانی شود. آقازادهای که نامش مترادف با رسانههای جریان اصلی سیاسی ایران امروز یعنی اصولگرایان است.» فریدالدین حدادعادل را باید مرد پشت پرده نامید چون نه مانند پدر علاقه به حضور در جمع غیرنزدیکانش دارد و نه مانند اصولگرایان انتقاداتش را فریاد میزند. او ترجیح میدهد بنویسد و حوزه فعالیت علنی خود را مطبوعات و رسانه بداند. خواهر او همسر حاجآقا مجتبی خامنهای است و رابطه خود با داماد خانواده را اینگونه تعریف میکند: «خیلی دید سیاسی ما نزدیک است. چون ایشان نگاه و بینشش کاملاً با رهبری همگون و همسو است و ما از این حیث احساس آسودگی خاطر و اطمینان صددرصد داریم. هرجا تکلیف باشد و دستور رهبری، ایشان به وظیفه خود عمل میکنند.» فریدالدین اگر به مجلس دهم وارد شود احتمالا در کمیسیون فرهنگی بر صندلی کناری ظهیر توکلی خواهد نشست.
چه کسانی به خانه ملت میروند؟
اما در نهایت باید ارزیابی کرد که چه کسانی در خود لیاقت و شایستگی حضور در خانه ملت را میبینند؟ بهطور طبیعی قانونگذاری امر خطیری است که هر فردی توانایی انجام آن را ندارد و اغلب در شهرهای کوچک و حوزههای انتخابیه که رای دهندگان زیادی ندارند افرادی برای حضور در انتخابات مجلس نامنویسی میکنند که از معتمدان آن محل باشند یا قبلا مسئولیتی داشتهاند که طی آن توانسته بودند شایستگی خود را به مردم آن منطقه نشان دهند اما در شهرهای بزرگ علاوه بر معتمد بودن چند ویژگی دیگر نیز برای حضور در مجلس مدنظر است. پر بیراه نیست اگر اذعان شود سیاست بر تخصص در شهرهای بزرگ غلبه دارد یعنی چندین دوره است که لیستهای مباحث انتخاباتی نه بر محور تخصص و توانایی بلکه بر اساس اصلاحطلب با اصولگرا بودن تنظیم و ارائه میشود و تخصص رتبه دوم را دارد و اکنون باید یک معیار دیگر هم افزود و آن هم فرزند چه کسی بودن است!