درگیری مرگ بار مالک قلابی و مرد خریدار

آنها گفتند: رامین چند وقت قبل ملکی را از بنگاهداری در محل خرید. مرد بنگاهدار میگفت بلافاصله بعد از اینکه ملک را قولنامه کردند آن را به نام میزنند اما این موضوع ماهها به تعویق افتاد و بارها و بارها رامین در مورد این ملک صحبت کرد تا سند را به نام بزنند و بقیه پول را بدهد اما مرد بنگاهدار مرتب بهانه میآورد و هربار میگفت کاری برای مالک پیش آمده است. روز حادثه هم او مبلغ پولی را که قرار بود هنگام سندزدن به صاحب ملک بدهد با خودش برداشت و مدارکش هم همراهش بود تا اینکه چند ساعت بعد به ما خبر دادند او جانش را از دست داده است.
تحقیقات مأموران نشان داد شخصی که ملکش به رامین فروخته شده در جریان این فروش نبوده و از مدتها قبل در ایران زندگی نمیکرده است. وقتی مرد بنگاهدار شناسایی و بازداشت شد هرچند در ابتدا تلاش میکرد موضوع را پنهان کند اما سرانجام اعتراف کرد و گفت: مدتی بود ملک رها شده و کسی سراغش نمیآمد، بعد فهمیدیم مالک فردی است که در آن محله زندگی نمیکند. وقتی دوستم شروین پیشنهاد داد ملک را بفروشیم من هم قبول کردم. ما ملک را قولنامه کردیم اما برای سندزدن مشکل داشتیم و به همین دلیل هم مقتول با ما درگیر شده و گفته بود پولش را میگیرد؛ چون پول زیادی باید پس میدادیم با یکی از اقوامم تصمیم گرفتیم اسناد و مدارکی را که دارد، بدزدیم تا او چیزی در دست نداشته باشد.
متهم گفت: به بهانه سندزدن روی پل عابر پیادهای که میدانستم بسیار خلوت است قرار گذاشتیم و به همراه دوستم به آنجا رفتیم. روی پل با رامین درگیر شدیم و با ضربات چاقو او را زدیم و مدارک و پولها را برداشتیم و رفتیم.
اعترافات این مرد منجر به بازداشت همدست دیگرش شد و آنها در شعبه چهار دادگاه کیفری شماره یک استان تهران محاکمه شدند. متهم ردیف اول با درخواست قصاص از سوی اولیایدم به قصاص محکوم و متهم ردیف دوم نیز به ١۵ سال حبس محکوم شد، اما اولیایدم عنوان کردند شخص دیگری نیز در اجرای نقشه به این دو نفر کمک کرده است. به این ترتیب پرونده به دادسرا بازگردانده و نفر سوم نیز شناسایی و بازداشت شد. متهم روز گذشته در جلسه دادگاه درخصوص اتهامی که به او وارد شده بود از خود دفاع کرد. با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.