تحلیلی بر سرنوشت توافق هسته ای
(تحلیلی هورنیوز)
آمریکا و شوروی دولبه یک قیچی هستند،که برای نابودی مستضعفین به حرکت در می آیند می مانند. (شهید مرتضی مطهری)
تاریخچه ای از فرآیند هسته ای کشور
برنامه هستهای ایران در سال ۱۳۲۹ آغاز شده و در سال ۱۳۵۳ با تأسیس سازمان انرژی اتمی ایران وهمچنین امضای قرارداد ساخت نیروگاه اتمی بوشهرشکل جدی به خود گرفت.
این فرایند در دوره حکومت دست نشانده پهلوی با کلنگ زنی نیروگاه بوشهر بعنوان بزرگترین نیروگاه هسته ای درآسیا کلید خورد،ولی با بوقوع پیوستن انقلاب شکوهمند اسلامی مردم ایران درسال ۱۳۵۷ عمر این رژیم برای افتتاح این نوآوری قرن کفاف نداد و با سقوط این رژیم تا مدتی این بحث به فراموشی سپرده شد.
در تاریخ ۹ بهمن سال ۱۳۸۱ دکترسید محمد خاتمی،رئیس جمهور وقت ایران،خبر از تهیهٔ سوخت هستهای توسط متخصصین ایرانی برای نیروگاههای هستهای خبر داد و در اردیبهشت سال ۱۳۸۴ دکتر محمود احمدینژاد رئیسجمهور وقت،اعلام کرد که موفق به غنیسازی اورانیوم به میزان ۳٫۵ درصد شده ایم.
در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۹۰ (۱۵ فوریه ۲۰۱۲) ایشان از ساخت میله سوخت هستهای ۲۰ درصد غنی شده و بارگذاری آن در رآکتور تحقیقاتی ۵ مگا واتی تهران خبر داد.
با انتشار اخبار پیاپی از فعالیت های هستهای کشورمان و پس از دامنه دار شدن اختلافات میان ایران و نهادهای بین المللی نظیر شورای امنیت سازمان ملل متحد که منجر به صدور چندین قطعنامه برعلیه برنامه هستهای صلح آمیز کشور عزیزمان ایران درزمینه غنی سازی گردید.
تحریمهای وسیعی برعلیه کشورمان از سوی سازمان ملل، امریکا، اتحادیه اروپا و سایر کشورهای جهان اجرا گردید.
به نظر اینجانب باتوجه به مسائلی که در ادامه متن اشاره خواهد شد،توافق هسته ای به این زودی ها صورت نخواهد گرفت.
در دنیای بظاهر دوقطبی که همیشه یک قطب آن مقابل کشورهای دارای منابع و یک قطب دیگر آن برای غارت سرمایه کشورها در کنار آنها صف آرایی می کند،توافقات به این سادگی شکل نخواهد گرفت.
این دوقطب جهانی شامل قطب اول کشورهای آمریکا و قاره اروپا و کشورهای وابسته و همچنین قطب دوم کشورهای چین و شوروی و کشورهای همراه،می باشند.
این دو قطب با دردست داشتن ابزارهای بین المللی مثل سازمان ملل و شاخه مختلف آن و دارا بودن از امتیازاتی بالاتر از سایر کشورها(حق وتو) و استفاده ابزاری برای رسیدن به اهداف خود می باشند.
این ترکیب معمولا در سیاست بین الملل بصورت ثابت بوده،ولی استثناهایی هم وجود خواهد داشت.
در این بازی شطرنج که قطبها دردوطرف میز نشسته اند،هیچکدام بدون رضایت دیگری قادر به خاتمه بازی نیست.
درصورتی بازی تمام خواهد شد،که هرکدام به منافع توافق شده خود برسند،در این بازی شطرنج قانون کیش ومات وجود نداشته و برای بازی گردانان،بازی برد-برد بوده و این مهره های شطرنج!هستند که آلت دست بوده و بازی باخت-باخت را انجام می دهند و تمام حرکات آنان در جهت منافع بازی گردانان می باشد.
به دلیل همین قاعده بازی تا زمانی که برای کشورهای ذینفع مانند چین و روسیه منافعی در کشور ما و یا در دنیا تعریف نشود،این بازی ادامه خواهد داشت و باید بیندیشیم که گروههای واحزاب داخلی (موافق و مخالف قطعنامه)چرا در مواضع خود اصرار بیش از حد می ورزند؟
با شکست تحریم ها و آزاد شدن بازارهای جهانی،آیا کشورچین راضی خواهد بود بازار پردرآمد خود را از دست بدهد؟ بازار سودآورتری برایش مهیا خواهد شد؟ و یا بجای ارائه کالاهای بی کیفیت موجود در بازار،اقدام به فروش لوازم و تجهیزات ابتدایی نیروگاه هسته ای و یا فروش سوخت و دفع پسماندهای هسته ای به این کشور واگذار خواهد شد؟
آیا روسیه می تواند با فروش تسلیحات هسته ای خود به کشورها خسارات از دست دادن درآمد منافع بازار ایران را جبران کند؟
این معادلاتی جهانی است که در جامعه بیان نمی شود و پافشاری ومخالفت مقطعی دلواپسان بعنوان دلسوزان مملکت و اصرار بیش ازحد اصلاح طلبان بعنوان وطن فروش درنظر گرفته می شود.
مطمئنا اگر منافع این دوکشور تامین گردد،همین فردا مقدمات نهایی توافق برقرار خواهد شد و درغیر اینصورت تا مدت ها در تحریم باقی خواهیم ماند.
ظاهرا پافشاری دولت دهم بصورت ناخواسته موجب بازاریابی هسته ای برای کشورهای دارای این تکنولوژی گردید و اینگونه بیشتر و بهتر وسیله ای برای معرفی جنس آنها به کشورهای پولدار منطقه شد.
بدلیل محدویت وسعت جغرافیایی بیشتر کشورهای ثروتمند منطقه امکان احداث ضرابخانه ها بزرگ جهت نگهداری وهمچنین اقتصادی نبودن تولید این سلاح های حجیم،برای سازندگان مقرون به صرفه نبوده و بهترین جایگزین جهت سودآوری کارتل های اقتصادی چندملیتی فروش سلاح های هسته ای(که نیاز به فضای چندانی نداشته و سود سرشاری نصیب شان می کند)به کشورهای خلیج می باشد.
با مطرح کردن کشورمان،بعنوان دشمن هسته ای و به این ترفند اقدام به فروش تسلیحات هسته ای به کشورهای ثروتمند خلیج،که از این طریق پول و سرمایه هنگفت جهان اسلام را در جهت خرید این تکنولوژی کشتار دسته جمعی سوق داده تا در زمان مناسب نسبت به استفاده آنها برعلیه هم اقدام کنند.
چرا باید دوگروه اصلاح طلب و اصوالگرا با اصرارهای غیرمنطقی خود،دولبه قیچی ایی شوند که با دستان دشمن برای قطع کردن ریشه های نظام مقدس و جهان اسلام به طور ناخواسته آنان را همراهی کنند؟!
البته پیشنهاد می شود بجای پافشاری بی دلیل روی مواضع خود،با اتحاد و همفکری،کشور را که دچار این مشکل بزرگ شده،نجات دهند و با لجبازی از بازی باخت-باخت بپرهیزند.
راستی چرا این موضوع در جغرافیای دیگر مثل آفریقا یا اروپا یا آمریکای جنوبی و…….. که با نژاد ها و فرهنگ ها و ادیان متفاوتی ساکن هستند ولی سرمایه ملی و پول ندارند اتفاق نیافته است؟؟؟
زمان بابادی شوراب