اگر آقا محسن می‌خواست جواب احمدی نژاد را بدهد به او چه می‌گفت؟ (اسکندر صالحی)

شاید آن زمان که «آقا محسن» در سن ۲۷ سالگی و در نخستین ماه‌های جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۰، به فرمان رهبر کبیر انقلاب به فرماندهی سپاه پاسداران منصوب شد، کمتر کسی از خصوصیات فکری و شخصیتی وی آگاه بود و یا شاید اعتماد بی بدیل حضرت امام (ره) به محسن رضایی برای برخی قابل هضم نبود. اما با گذشت سال ها از آن رخداد، امروز بهتر از هر زمان دیگری می توان تصمیم راهبردی امام خمینی (ره) را تحلیل کرد و ویژگی های فکری و شخصیتی رضایی را مورد کنکاش قرار داد؛ ویژگی هایی که باید طی یک فرآیند و در یک دوره ۳۷ ساله بررسی شود.
بسیاری امروزه محسن رضایی میرقائد را در بعد کلان به «آینده نگری»، در عرصه سیاست به «فراجناحی بودن»، در عرصه مدیریت به «جهادگری»، در عرصه اقتصاد به «دغدغه مندی»، در متن جامعه به «اخلاق مداری» و گفتمان سیاسی وی را به عنوان «گفتمان انقلابی» می شناسند. مصادیق مزبور نه در یک بازه زمانی کوتاه مدت، بلکه از زمان مبارزات او در زمان رژیم پهلوی و همراهی در ایجاد یک نظام سیاسی جدید و پس از آن در دوره پر افتخار دفاع مقدس و جنگ تحمیلی و نقش راهبردی وی در سمت دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام و در سال های اخیر در جریان مبارزات انتخاباتی اش تا به امروز ایجاد شده است. ویژگی هایی که کمتر کسی از جامعیت آن برخوردار است.
واقعیت این است که ویژگی های بارز محسن رضایی به عنوان «پرچم دار دفاع مقدس» از زمان شروع جنگ تحمیلی نمودی عینی یافت و مدیریت جهادی وی که مبتنی بر یک مدل مدیریتی جدید تعاملی بود، به طور قابل توجهی به چشم آمد. وی که اکنون نیز بر حاکم شدن مدیریت جهادی در مشی مسئولان سخن می گوید، با این مدل مدیریتی بسیاری از جوانان گمنام پاسدار آن زمان (سرداران صاحب نامی همچون شهید باقری و شهید همت) را به سطح و درجه ای از فرماندهی رساند که گاهاً عدم وجودشان در میدان جنگ می توانست تحولات میدانی را به ضرر ایران تمام کند.
آقا محسن پس از کسب نمره قبولی در دفاع مقدس این بار در کسوت یک مدیر استراتژیک پا به میدان گذاشت. مدیری که با در نظر گرفتن کلیه شرایط محیطی و انسانی، با آینده نگری، دغدغه مندی و نگاه راهبردی، میدان خدمت به انقلاب را تغییر و ظرفیت های خود را در عرصه اقتصاد و معیشت مردم فعال کرد. در خاطرات شهید باقری نقل است که روزی در اوایل جنگ، فرمانده محسن سخنرانی کرد و موضوع سخنانش تهدیدات پس از جنگ بود. گویا رضایی دغدغه خود را اتحاد منطقه ای اعراب و محاصره و تحریم اقتصادی ایران بعد از جنگ عنوان می کند. به قرینه این خاطره رضایی پس از جدا شدن از سپاه به سراغ اقتصاد رفت و سیاست های اقتصادی را پی گرفت. مهم اینکه در سال های اخیر محرز شد که جنگ اقتصادی همه جانبه غرب علیه ایران همان چیزی است که آقا محسن پیش بینی کرده بود.
اگرچه رضایی اقتصاد را به طور آکادمیک خواند، اما اکنون به عنوان یک استراتژیست به مساله اقتصاد ایران نگاه می¬کند. طرح مساله فدرالیسم اقتصادی از سوی محسن رضایی در جریان مبارزات انتخاباتی، که با هدف تبدیل چالش های وحدت شکن و قومیت گرای کشور به فرصت شکوفایی اقتصادی از طریق توسل به ظرفیت های اقتصادی هر منطقه ارائه شد، نمونه ای از تفکر اقتصادی او است. همچنین تلاش های او در مجمع تشخیص و تدوین سند چشم انداز و سیاست های کلان مورد نیاز کشور، باعث شد تا برخی تدوین سیاست های کلان از سوی مجمع تشخیص را در چارچوب شاخص های اقتصادی یک «فرا رییس جمهور» یعنی محسن رضایی تحلیل کنند.
این البته تنها یکی از ابعاد آینده نگری و دغدغه مندی محسن رضایی است؛ او در جریان رقابت انتخاباتی سال ۱۳۸۸ پیش بینی دیگری داشت مبنی بر اینکه تداوم ریاست جمهوری احمدی نژاد کشور را به سوی پرتگاه می برد. پس از آن بود که با تداوم سیاست های دولت دهم کشور در ابعاد مختلف با مشکلات عدیده رو به روشد.
نمونه فعلی آینده نگری محسن رضایی نیز بازگشت وی به سپاه به دلیل بحرانی دانستن تحولات ده ساله آینده می باشد. بسیاری از کارشناسان و تحلیل گران نیز با توجه به قدرت گرفتن نیروهای تکفیری- وهابی داعش و حمایت برخی کشورهای منطقه و غرب از آنها، با رضایی هم عقیده هستند. لذا بازگشت وی به سپاه در جهت انتقال تجربیات می تواند عرصه دیگری برای او در خدمت به نظام و انقلاب مبتنی بر آینده نگری وی تلقی شود.
تاکید محسن رضایی بر اسلام اجتماعی و ابعاد مختلف زندگی از ویژگی های بارز فکری محسن رضایی است. به اعتقاد رضایی «مسلمانان امروز از لحاظ اقتصادی، فناوری و زندگی عقب افتاده هستند و دلیل این امر آن است که اسلام وارد زندگی ما نشده است؛ اینکه دروغ، ریا و عوام‌فریبی وجود دارد به این دلیل است که اسلام وارد زندگی ما نشده است، اگر این اتفاق می‌افتاد امروز شاهد فقر، بیکاری و اعتیاد نبودیم». به گفته او «وقتی اسلام را در سیاست خود وارد کردیم به انقلاب ختم شد و وقتی آن را در امنیت خود وارد کردیم، توانستیم جنگ هشت ساله را بدون اینکه یک وجب از خاک‌مان را واگذار کنیم پایان دهیم، امروز هم نیاز به جامعه‌ توحیدی داریم، اگر ارزش‌های الهی رعایت شود فقر، بیکاری و گرانی نخواهد بود، بلکه صداقت و برادری جای آن را خواهد گرفت». اینجاست که محسن رضایی در شعارهای انتخاباتی خود شعار سلام بر زندگی را بر می گزیند و در تشریح آن می گوید: «من یک شعار ساده دارم “سلام بر زندگی” و این یعنی سلام بر اشتغال، آرامش و آنچه که یک زندگی آرام را برای جوانان شکل می دهد». شعاری که تنها یک هدف داشت و آن بهبود زندگی مردم در تمام ابعاد بود.
اما نگاه منطقی آقا محسن به سیاست و سیاست ورزی و نگاه علمی به سیاست، محسن رضایی را به یکی از سیاستمداران به زعم سیاسیون «میانه رو»، «مستقل» و «فراجناحی» تبدیل کرده است. وی با «استقلال رای» با هر دو طیف سیاسی کار می کند و بیش از هر چیز بر انقلابی بودن، شایستگی و توانمندی افراد تاکید دارد. لذا از حواشی دوری می کند و همچون اقدام وی در جریان اعلام نتایج انتخابات سال ۸۸، اعتراض خود را از طریق قانون پی می گیرد. او از افراطی¬گری در در هر جناح و گروهی بیزار است و آنچنان که گفته «افراط گرایی فعلی ارکان جمهوری اسلامی را که شامل قانون، اخلاق و ارزش¬های انقلاب اسلامی است را هدف گرفته و قصد دارد پایه های نظام را به لرزه درآورد».
در این چارچوب می توان به خصوصیت برجسته رضایی یعنی اخلاق گرایی گریزی زد و به مناظره داغ وی با یکی از نامزدهای انتخاباتی در سال ۸۸ اشاره کرد که در برابر درشتی وی، با رعایت اخلاق و ادب از خود الگوی متانت و اخلاق مداری بر جای گذاشت*. این تنها یک نمونه از رعایت اصول اخلاقی از سوی محسن رضایی است. به اعتقاد آقا محسن «ما در کشوری زندگی می کنیم که ملت آن مردمی اخلاقی و فرهنگی هستند؛ از این رو، در اولین قدم باید اخلاق و ادب را به فضای سیاسی کشور بازگرداند».
موارد پیش گفته در کنار پایبندی محسن رضایی به ارزش های انقلاب و نظام، توجه او به رهنمودهای مقام معظم رهبری و تاکید بر بازگشت به اصول اوائل انقلاب و دوران دفاع مقدس، اکنون تصویری انقلابی از او ساخته است. تصویری که مروج «گفتمان انقلاب» در جامعه و در میان جناح ها و گروه های سیاسی است. گفتمانی که پایبندی به آن، با حفظ اصول و آرمان ها و تداوم راه استقلال، آزادی، ظرفیت حل مشکلات فعلی را دارد. تصویری که اکنون با استناد به آن می توان اعتماد امام خمینی (ره) به او را هضم و به ظرفیت شناسی و تصمیم آن زمان رهبر کبیر انقلاب افتخار کرد.
با این اوصاف، محسن رضایی اکنون متعلق به گروه و جناح خاصی نیست؛ او متعلق به مردم ایران و پرچم دار پاسداری از انقلاب و الگوی یک سیاستمدار کارکشته و دغدغه مند است.


*«اگر آقا محسن اون جمله احمدی نژاد را جواب می داد چی می شد؟» این پرسشی است که دوستی وقتی خاطره مناظره را شنید پرسید.
مناظره آقایان رضایی و احمدی نژاد را در سال ۸۸ همه به یاد داریم. در جایی از آن، آقای احمدی نژاد از آقای رضایی پرسیدند: «یعنی مملکت را شما اداره می کردید؟» آقای رضایی اما به این طعنه پاسخی با نگاه داد؛ گویی داشت فرو می خورد آن چه را که به ذهن‌اش رسیده تا بر زبانش جاری نشود. در جلسه وقتی که بحث از مناظره پیش آمد، یکی از حاضران از آقای رضایی خواست تا آن چه را که فرو خورده بود بازگوید. ایشان گفت از خاطرم گذشت که بگویم: ««نه، پس گمان می کنید مملکت را … اداره می کرد». جوابی تند و شبیه به ادبیات آن زمان مشهورِ اقای احمدی نژاد. دوستم می گفت اگر آقای رضایی آن پاسخ را به آقای احمدی نژاد می دادند شاید وضع تفاوت پیدا می کرد. از خاطرم گذشت که آن وقت دیگر رضایی رضایی نبود! همان به که رضایی خشم خود را فرو خورد و آن پاسخ تند را فرو برد.

https://hoorkhabar.ir/569402کپی شد!
58
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.