اگر من شهردار بودم! (علی عبدالخانی)
قسمت اول
شهرداری اهواز در اقدامی به ظاهر متفاوت سوالی با مضمون: اگر من شهردار بودم،در ابتدای صفحه اول سایتش حک وشهروندان را دعوت به مشارکت نموده است.ظاهر امر نشان می دهد که هدف از این اقدام، بکارگیری بهینه ایده ها ونقطه نظرات شهروندان در جهت شکوفایی،آبادانی وارایه خدمات بهتر به شهر وشهروندان بوده است!
دررابطه با این طرح شیک وبه ظاهر مشارکت جویانه نکاتی را متذکر می شویم:
قبل از هر چیز باید گفت که صورت سوال از ایراد اصولی رنج می برد وآن اینکه سابقه فعالیت دوسال گذشته شهرداری نشان میدهد که:
اول:مشارکت محور نیست،یعنی تصمیمات تابع روالی متفاوت با اصول اصلی است.
دوم:شهرداری مستمع نیست بلکه متکلم وحده است که این صفت نیز در تضاد با اصول مربوط به همفکری واستماع نظرات مختلف از جمله منتقدین بنظر می رسد.
سوم:شهرداری به یک سیستم مدیر محور تبدیل شده و وقتی از تعامل غیر تبعیض آمیز با بدنه کارکنان متخصص وکارشناس خود عاجز وفرض را بر اعتبار بخشی به مدیران قرار داده است،در چنین حالتی نیز نمی تواند در طرح سوالی به حجم اگر شهردار بودم،صادق باشد.
با این وجود فرض را بر بجا بودن این سوال عاریه ای میگذاریم.پس با اخذ اذن از حلقه های همه فن حریف پیرامونی آن والا مقام،خود را بجای ایشان قرار می دهیم واقداماتی بشرح آنچه در پی خواهد آمد را در دستور کار خود قرار میدهیم:
یکم:در اولین گام سعی در خشکاندن فرهنگ سهم گیری وسهم دهی خواهم نمود،هرچند که می دانم که ورود به چنین حوزه ای ممکن است منجر به خشک شدن درخت مدیریتیم شود.
دوم:نظام واقعی لیاقت را حاکم خواهم کرد.مدیران ومعاونان را براساس توانمندیهایشان از قبیل تخصص،حسن سابقه وخوشنامی،تعهد وحساسیت درتعامل با اموال شهروندان،سلامت وثبات شخصیتی و…بر میگزینم،هرچند که چنین ورودی ممکن است به توقف زودهنگام عمر مدیریتیم منتهی شود.
سوم:نظام صلاح وصرفه در مباحث مالی را حاکم خواهم نمود.قانون مربوط به معاملات که دستخوش دهها تفسیر و تنقیص شده وبا اصل واساس خود فاصله ای طولانی دارد را احیا و مانع از ریخت وپاشهای مدیریتی جاری خواهم شد.از خرد کردن معاملات بقصد دور زدن قانون جلوگیری و با انجام سیستم کارآمد مالی-معاملاتی ،پایان بخش وضع تجربه پس داده وناکارآمد موجود خواهم شد.این پیچیده ترین وظیفه من خواهد بود که با احتیاط زیاد به آن ورود خواهم کرد ودر این بحث خاص به هیچ واسطه ای حتی اگر عنوان مشاورم باشد،اعتماد نخواهم کرد زیرا در ورای آن مفهوم باند ومنافع نمود پیدا میکند.
چهارم:اشرافی گری مدیریتی و پرداخت مزایای هنگفت غیرقانونی وبه ناحق که در دوسال اخیر شکل وقالب بیش از پیش (معوجی) بخود گرفته را اصلاح و سعی در کاهش تبعیض میان کارکنان و طبقه مقربان خواهم شد.هرچند که چنین اتفاقی بدون هزینه نخواهد بود و متضرران از این اقدامات نیز بیکار نخواهند نشست.
پنجم:از آنجا که معتقدم که انسانهای چاپلوس درنهایت انسانهای کوچک و ارزانی هستند و بدلیل دور بودن از ارزشهای اخلاقی وانسانی قابل اعتماد نیز نیستند وقبل از هرکس دیگر به شخص شهردار(که من هستم)ضربه خواهند زدو…تلاش خواهم کرد تا جای آنها را با انسانهای غیرآسیب دیده،مستحکم ومستقل تغییر و محیط کار خود را از این آفتهای خطرناک پاک نمایم.البته میدانم که این قبیل موجودات همچون سایر منتفعان بیکار نخواهند نشست وبه تخریب شهردار(در اینجا بنده) خواهند پرداخت.