زی سربازی (عبدالرحمان نیک سرشت)

کلمه ى” زی ” با نصب تشدید بر روى حرف “یا ” به معنى  پارسایى  توامان با عزت , مرام , منش , یا راه و رسم منظم و پایدار در امور فردی , جمعی, صنفی و یا گروهی, مد نظر است که بیشتر کاربرد معنابخشى آن به زینت ظاهرى و باطنی  برداشت مفهومى می شود.
مانند کلمه ی مرکب ” زی طلبگی ” که در اوصاف بایسته و شایسته ى شخصى بکار برده می شود که در لباس و کسوت روحانیت بیان مى شود.
القصه , هدف از طرح این موضوع و ربط آن به آیین سربازى به این خاطر است که در خصوص موضوع فعال شدن مجدد کد پاسداری دکتر محسن رضایی, فرمانده اسبق سپاه پاسداران در دوران انقلاب,  دفاع مقدس و عصر سازندگی منظور نموده ایم که اتفاقااین روزها در افکار عمومى و رسانه ها در باره ی آن به بحٽ و تبادل نظر می پردازند.
به هرحال در این مقاله ; نگارنده مى کوشد تا به مدد خاطرات تلخ و  شیرین خود به اقرار نکات برجسته و واقعى از مرام و منش دکتر رضایى در سلک سربازى بپردازد . که بیرون از طاقت این مقال است که براى مثال به ذکر دو مورد آن بسنده مى نمایم.
آبان سال ٨٣ یعنى دقیقا ده سال پیش, بنده توفیق پیدا نمودم که در ارتباط با نامزدى دکتر رضایى با ایشان همکارى مستقیم داشته باشم
خوشبختانه مى توانم از حیٽ رفتار شناسی سیاسى و اجتماعی به بیان حقایقى مبادرت ورزم  که دانستن شان برای جامعه ایرانى مفید است.
در آن روزگار اغلب دوستان مستقر در ستادهای انتخاباتى ‘ عمده دغدغه شان این بود که سعى نمایند  وجوه علمى و سیاسى  دکتر رضایى را فارغ از شخصیت نظامی ایشان تبلیغ نمایند و بند هم از جمله کسانی بودم که برخلاف راى و نظر اغلب دوستان اعتقاد داشتم که وجوه نظامی دکتر رضایى به شرط آن که هنرى تبلیغ شوند مفید واقع خواهد شد و دلایل تاریخى مستدل خود را داشتم مبنی بر این که اغلب سران و روساى جمهورى موفق در جهان نظامی بودند به طوری که تا نسل های بعدى هم جزو اسطوره ی محبوب کشورشان ماندگار شدند.
دکتر رضایى هم این نظر را داشت و از این حقیقت گریزان نبود. پس خمیر مایه ى کار تبلیغاتى ما ‘که شخصیت آرام ; متین ; با ابهت و پر صلابت دکتر رضایی بود که باید به گونه ای تبلیغ مى شد که وجه سپاهی گری اش هنری می گشت;  آرى همان شخصیتى که نباید بطور کلى نادیده, سانسور و حذف می شد.
براى رسیدن به این هدف ما باید دست به بیوگرافى نویسى مى زدیم که خوشبختانه از یک سرى بیوگرافى نویسى به این مساله رسیدیم که چرا اصولا امام خمینى (ره) از این همه رجال سیاسى , تنها فقط نسبت به فرمانده ی  جوان سپاه  انقلاب اش رفتار خودمانى تری داشته باشد به گونه ای که او را با نام مورد دلخواهش یعنى “آقا محسن ” مانند دیگر فرزندانشان صدا بزند این حقیقت تاریخى باید یک جایى نمایش داده مى شد
آرى, وجود این واقعیت که چرا و به چه دلیلى باید امام خمینى (ره)  او را محترم مى شمرد و گاه و بی وقت به حضور می پذیرفت و این مساله مهم نیز باید حقیقت اش روشن می شدکه چرا  او را به عنوان امین خویش بر  گزید.
آرى آن جوان ٢٣ ساله بختیارى تبار که از حیٽ تجربه و سابقه ی سیاسى و نیز از لحاظ ارتباط  نسبت به سایر یاران امام چندان سبقه ای دیرینه نداشت, و همچنین این جوان  نسبت صنفى و قرابت خویشاوندى  هم با حضرت امام خمینى (ره) نداشته بود!!؟؟
ماموریت ما این بود که باید پاسخ این سوالات را در مى یافتیم که چرا امام خمینى (ره) یک خوانش خانگی از این فرمانده جوان سپاه انقلابش  داشت.
بر اساس این موضوع, استراتژى تبلیغاتى خود را طراحی نمودیم . بنابراین یک سایت تبلیغاتى درست کردیم به نام” آقا محسن دات کام ” که این سوژه هاى عاطفى و ایمانى را منعکس نماییم که نام سایت خبری مورد مخالفت دیگران قرار گرفت .

دلیل شان این بود که ابعاد علمى و سابقه ی دکتر رضایى نباید ذیل این خوانش خانگى محصور و خلاصه شود, که بعد از شور و مشورت دو عنوان به نام های ” سرباز وطن ” و ” فرزند ملت ” انتخاب شدند که اولى فوری رد شد چون بیانگر وجه نظامی دکتر رضایى می شد پس  مورد موافقت قرار نگرفت ولی دومی را با کمى جر و بحث برگزیدند, در ستاد انتخاباتى ما دغدغه ی  عجیبى بود که مبادا نامزد انتخاباتی مان نظامی خوانش شود ولی خود دکتر رضایى از این موضوع ابایى نداشت و ضمن ارائه برنامه های اقتصادی و اجتماعى بیشتر حرف هایش روایت خوانی از جبهه ها,  شهدا و امام راحل و مقام معظم رهبرى بود و درعوض جالب آنجا بود که آن دسته از افراد مخالف ایشان که او را از بابت خروجش از سپاه مورد شماتت و بدگویى قرار مى دادند خود گرد نامزدهای سیاسى جمع می شدند که بیشتر شعارهایشان حول محور افشاگرى ؛ زیر سوال بردن و تخریب دیگر رقیبان  شکل  مى گرفت.

همین که سایت فرزند ملت به مدیریت امید حلالى راه اندازى و مدیریت شد اغلب افراد سیاسى از این نحوه ى تبلیغات جدید استقبال شایانى کردند به گونه اى که دکتر احمدى نژاد که احساس مى کرد از جرگه ى تبلیغاتى عقب مانده است در مصاحبه ای خود را فرزند ملت نامید و گفت این برند انتخاباتی متعلق به من است این در حالی بود که در واقع برند ما همان ” آقامحسن امام ” بود.
آرى همان برند خاصی که هیچ کس نمی توانست امتیاز آن را از حیٽ معنوى و تاریخى مصادره کند زیر در تمام ایران و از بین همه ی یاران امام راحل تنها یک نفر بود که با این نام در انقلاب اسلامی شناخته مى شد.
به خوبى به خاطر مى آورم که در اسفند ماه سال ١٣٨٣ همراه دکتر رضایی برای جلسه پرسش و پاسخ دانشجویی به دانشگاه صنعتی شریف رفتیم, جوانی پشت تریبون قرار گرفت  که در کمال بی ادبی  خطلب به دکتر رضایی گفت: اولا آقاى رضایی ,حماسه ی دفاع مقدس را امام خمینی (ره) رهبری و فرماندهی کرد و همه نیروها مردمی و لشکرى در خلق آن سهیم بودند پس شما  حق ندارید آن را مصادره تبلیغاتى خودتان کنید!
در ضمن این گونه که شما مدعی هستی هم سپاه پاسداران نقش پر رنگى در دفاع مقدس نداشت!
اکنون نتیجه کار و مدیریت شما این است که نیروهاى سپاه مشتى شکم گنده,  بی مصرف و رانت خوار هستند!?

نوبت پاسخ دادن دکتر رضایى که رسید وى در این صحنه ی حساس  ” زی سربازی ” خودش را نشان داد و در پاسخ به آن دانشجو گفت برادر مگر شما چند سال دارید!?آیا شما  چه درک درستی از دفاع مقدس دارید !?
و چه قدر از توان سپاه و نیروهای آن اطلاع دارید! ؟
همان امامی که شما از آن به شایسته گى نام بردىد و واقعا هم فرمانده و رهبری دفاع مقدس را بعهده داشت, و ما هم هرگز دنبال آن نبودیم که تمام افتخارات دفاع مقدس را به نام خود سند بزنیم و حتى خود امام ( ره) هم در صدد چنین کارى هم نبود
همین امامی که شما از آن نام مى برید آیا شما او را خوب می شناسید   مگر ایشان نفرموده بود, ” اگر سپاه نبود کشور هم نبود!
و مگر همان امام نبود که باز فرمود ای کاش من هم یک پاسدار بودم!
شما چه می دانى امروز آن نیروی کارآمدی که شما رانت خوار و شکم گنده به ناصواب نام می برید در خلاء و فقدان بخش خصوصی توانمند, اغلب پروژه های کلان ملی را زیر قیمت پیمانکار خارجى با دقت و کیفیت هر چه تمام تر انجام می دهد.
دکتر رضایی گفت من نمی گویم هیچ نارسایی و تخلف در کشور نیست ولی این قبیل امور به میزان ناچیز در سپاه ممکن است وجود داشته باشد.اما هرگز اجازه نمی دهم کسى ارزش هاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را ناجوانمردانه زیر سوال برد!
آرى ایشان همیشه با این قبیل سوالات مواجه بود با این که این قدر سنگ سپاه را به سینه می زنید ؛ پس چرا  از آن  بیرون زدید! ؟
و نیز در پاسخ به  این سوال که الان که نامزد ریاست جمهورى شدید پس چرا اغلب پاسداران  در انتخابات شما را حمایت نمی کنند!?
و دور دیگران جمع مى شوند آیا عیب کار در کجاست!?
دکتر رضایی  همیشه با متانت جواب سوالات را  این گونه پاسخ  م داد.
[ نقل به مضمون]
من همیشه به سپاه افتخار مى کنم ‘ من سرباز وطن هستم, این شکل قضیه است  لباس رزم نظامی را از تن برنکندم  که باز قادر نباشم آن را نپوشانم !
من احساس کردم جنگ آینده ی ما از نوع نظامی نیست بلکه به گونه ی اقتصادی است.
لذا آن لباس را از تن در آوردم و این لباس را پوشیدم ضمنا انتخابات یک امر اجتماعی_سیاسى است و در آن افراد آزاد و مختارند به هر کسى که صلاح مى دانند رای بدهند انتخابات صحنه مجادله و لشکر کشى نیست من برنامه هایم براى اداره مملکت تنظیم و ارائه شده است مهم گرفتن قدرت نیست مهم آن است بعد از گرفتن قدرت بتوانیم بر مشکلات کلان اقتصادی, سیاسى, اجتماعی و فرهنگی غلبه کنیم.

تمام پرسش و پاسخ ها را دکتر رضایی  با خونسردى و متانت خاصى مدیریت مى کرد    من از این حسن خلق و زى سربازى در یافتم و فهمیدم که چرا حضرت امام خمینى( ره)  این همه علاقه ی پدر و فرزندى به آقامحسن خودش داشت
و امروز که بنده زنده  هستم تا ببینم که  چطور و چگونه یک سرلشکر عالیرتبه ی  لشکری, که معمار و خالق اصلی بزرگترین سپاه در پنج نیروی مجهز و توانمند نظامى و لجستیک در منطقه ی خاورمیانه, خلیج فارس, حوزه ی دریای عمان و اقیانوس هند می باشد  چطور و چگونه مجددا تشخیص مى دهدکه دوباره لباس رزم را که از تن در آورده بود را این بار بدون درجه و رتبه در ‘ زى سربازی” دوباره  بر تن پوشاند.

والسلام

https://hoorkhabar.ir/568164کپی شد!
120
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.