مردم بهترین داور هستند (دکتر برات قبادیان)
احساسم این است که در جامعه ای با انسانهای فرهیخته و افکار توسعه یافته، می توان دیدگاههای متفاوت داشت، با منطق و استدلال بحث کرد و در عبن حال باهم دوست بود و زندگی مسالمت آمیز نیز داشت.
چه بپذیریم یا نپذیریم امروز جامعه ای بلحاظ تفکر سیاسی دو قطبی داریم، گرچه بشدت معتقدم هر یک نیز بشدت متکثرند. به عبارتی هر کدام به نوبه خود نیز یک طیف گسترده هستند.
باز چه بپذیریم و چه نپذیریم، و هر اسمی نیز می خواهید به این دو قطب و دو گروه بگذارید: چپ و راست، اصلاح طلب و اصولگرا و ……. کتمان این دو، کتمان آفتاب در ساعت ١٢ ظهر یک روز غیر ابری است.
این را نیز عرض می کنم که تفکر حذفی نیز تفکری بیهوده است. به باور اینجانب هیچکدام نخواهند توانست دیگری را حذف کنند. از طرفی متاسفانه و صد متاسفانه آنچنان هم خط و مشی مشخصی وجود ندارد که برای مردم عادی پیوستن به هر یک از این دو طرز تفکر بمنظور رفاه حال خود و آینده فرزندانشان آسان باشد، گرچه نسل جوان و تحصیلکرده گفتمان این دو را و تجربه ١۶ سال اخیر اداره امور اجرایی کشور توسط آنها را خوب می فهمد و تجزیه و تحلیل می کند.
هر کدام از این دو طرز تفکر ٨ سال قوه مجریه را در دست داشتند. ٨ سال دوران خاتمی و ٨ سال دوران احمدی نژاد. البته تجربه ۴ سال مجلس ششم توسط اصلاح طلبان و تجربه ١٢ سال سه مجلس هفتم، هشتم و نهم توسط اصولگرایان نیز برای مردم روشن و نیز تجزیه و تحلیل عملکرد آنها توسط نسل جوان و تحصیلکرده کار سختی نیست.
اما دوستان عزیز خوب می دانند که کدامیک واقعیات جهان پیشرفته امروز را باور دارد و برای پیشرفت جامعه و هدایت آن به سمت کمال مادی و معنوی برنامه دارد. به گفته حداد عادل از نظریه پردازان اصولگرا در ابتدای دولت احمدی نژاد قرار بوده است ایران را در آن ٨ سال ژاپن اسلامی کنند.
به عبارتی ٨ سال کشور دربست(قوای مجریه، مقننه و قضاییه) در اختیارشان بوده است و هیچ کسی هم مانعشان نبوده است.
حال آقایان شاخصهای یک جامعه پیشرفته را گزارش کنند. مشکلات متعدد فرهنگی امروز. چه بلایی بر بنیان خانواده آمده است. تعداد طلاقها در مقابل ازدواجها، دروغ، دورویی، چاپلوسی، عدم التزام به قانون، پول دار شدن یک شبه و از هر راهش، عدم آگاهی از حقوق شهروندی، بیکاری، اعتیاد، گشوده شدن روزانه پرونده های جرم و جنایت در دادگاه ها.
تحولات دو کشور ترکیه و مالزی در ١٠ سال گذشته از نظر علمی، اقتصادی و فناوری با کشور خودمان از نظر رونق کسب و کار، کاهش تورم، رشد اقتصادی، پیشرفت صنعتی، رشد فکری، اشتغال جوانان جویای کار، جلوگیری از خروج نخبگان از کشور، ارتقاء سطح رفاه اجتماعی، امید به آینده، امید به زندگی و …. را مقایسه کنید.
البته این نکته رانیز باید متذکر شوم که بنده به عنوان یک ایرانی و یک دانشگاهی مسلمان شیعه مرتضی علی(ع)، دیدگاهها و نظریه خاص خودم را دارم و بدون شک هم دیدگاههای راست افراطی و چپ افراطی (پایداری از هر دو طبف) را قبول ندارم اما اعتقاد راسخ دارم که این کشور زمانی سامان خواهد گرفت که بازیگران سیاسی معتدل عاقل و دلسوز مردم و کشور از هردو طیف یک بازی منطقی پذیرفته شده و امتحان پس داده دمکراسی و رجوع به آراء مردم را بپذیرند که مردم بهترین داور خواهند بود.
دکتر برات قبادیان
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس