چند وقتی است که در شبکه های اجتماعی اخباری در رابطه با علت مشکل اخیر گرد و غبار که برای زندگی مردم استان مشکلات جدی را فراهم کرده دست به دست می چرخند.

یکی نماینده ها، یکی دولت کنونی را و یکی هم کارهای عمرانی صورت گرفته در استان یا مناطق بالادست استان نظیر سد سازی توسط دولت های قبلی را علت این حادثه تلخ می دانند که شاید هر کدام از این علل و اسباب علت این حادثه باشد ولی علت تامه نیست و اگر به بررسی این عوامل بپردازیم و تکه های این پازل را کنار هم بچینیم، در مییابیم که تمامی این عوامل نقشی در این اتفاق نامیمون دارند .

یادم می آید در سال ۸۸ وقتی در جلسه ستاد خشکسالی استان آقای عطارزاده میهمان ویژه جلسه بود و اکثر نمایندگان محترم استان در دوره قبل نیز در جلسه حضور داشتند تماما آقای عطارزاده و وزارت نیرو را مسبب انتقال آب از سر شاخه های کارون می دانستند و وی را به باد انتقاد و اعتراض گرفته بودند. وقتی جناب عطارزاده در پاسخ به این نمایندگان فقط کتاب بودجه سال را بدست گرفته و فقط یک سوال از نمایندگان پرسید، که عزیزان نماینده وقتی که در ردیف فلان بودجه ای برای انتقال آب از سرشاخه ها تصویب شد کجا تشریف داشتند و ما دولت مجری قانون بودجه که مصوب مجلس است میباشیم و الان باید این سوال را از شما نمایندگان کرد که چرا برای اجرای انتقال آب از سرشاخه های کارون بودجه پیش بینی شده است، که با این سوال معاون وقت وزیر نیرو رنگ از رخسار نمایندگان حاضر و آه از نهاد ما برآمد که وامصیبت که ۱۸ نماینده استان که معادل تعداد نمایندگان استان اصفهان هستند، چگونه اجازه دادند که نمایندگان استان اصفهان برای انتقال آب از سرشاخه ها چنین ردیف بودجه ای را مصوب نمایند ( البته از وجود چنین ردیفی در بودجه اظهار بی اطلاعی کردند )!!

 هر چند الان ۱۴ نفر از آن نمایندگان محترم دیگر در مجلس نهم وجود ندارند ولی این را به عنوان نمونه عرض کردم که نمایندگان استان از تمامی ظرفیت خود برای دفاع از حقوق مردم استان استفاده نمی نمایند و چه بسا اختلاف موجود در بین نمایندگان استان که مردم نیز متوجه این اختلاف شده اند باعث می شود که دیگر نمایندگان از این چالش به نفع استان خود استفاده نمایند و موضوعات مورد نظر خود را به تصویب مجلس شورای اسلامی برسانند.

وقتی که متوجه شدیم که نمایندگان استان حاضر در کمیسیون کشاورزی به کاندیدای ریاست این کمیسیون که یک هم استانی این نمایندگان عزیز بود رای ندادند و منافع استان را قربانی اختلاف سیاسی و قومی خود نمودند آه از نهادما بر آمد و باید شاهد این روز باشیم ، زمانی که قسمتی از هورالعظیم را جهت برداشت نفت از میدان های مشترک ایران و عراق خشکاندند تا از نفت موجود در این میدان برداشت نمایند مسئولین و نمایندگان کجا بودند که فریاد برآورند آیا با وجود آب در تالاب نمی شد چاه حفر نمود، در حالی که میبینیم با پیشرفت تکنولوژی صنعت نفت الان در دل دریاها و اقیانوس ها هم چاه حفر می نمایند می شد با هزینه ای بیشتر در همین هورالعظیم حفاری نمود و نفت برداشت کرد و اکوسیستم منطقه را بر هم نزد.

براستی پروژه مالچ پاشی دویست هزار هکتار از بیابان های استان که یکی از مصوبات دولت قبل در سفرهای استانی وی بود به کجا رسیده است ؟ چرا به اتمام نرسید و متوقف شده است ؟ و چرا توسط نمایندگان و استانداری پیگیری نشد، یا اگر شد چرا به نتیجه نرسید ؟

همه می دانیم که اولین پرونده گرد و غبار به بیش از هفت سال پیش بر می گردد.

آیا واقعا برای از بین بردن منشا داخلی این پدیده، منابع طبیعی استان نمی توانست با کاشت گونه های گیاهی مناسب با شرایط اقلیمی و آب و هوایی استان حداقل سالانه یکصد هزار اصله نهال در بیابان های منشا داخلی گرد و غبار این منشا را از بین ببرد.

آیا اگر هر کس به وظیقه اصلی خودش در قبال این موضوع به درستی عمل می کرد امروز شاهد این پدیده با این وسعت بودیم ؟ و شاید امروز هم نیاز نبود که دولت تقصیر را گردن مجلس و مجلس گردن دولت و بعضا برای رفع مسئولیت از خود گردن وقوع خشکسالی بیاندازند.

حال باید همه مسئولین اهم از نمایندگان و استاندار محترم و نماینده محترم ولی فقیه در استان و مسئولین خوزستانی در مرکز جهت رفع این معضل اهتمام داشته و با متقاعد کردن دولت و مجلسیان برای احیا ردیف اعتباری حداقل ۲% از درآمد نفتی ( همانند سال ۸۵ ) و اختصاص آن به این امر برای مدت ده سال که تا با آن بتوان بیابان زدایی و منشا داخلی این پدیده شوم را از بین برد ، به امید هماهنگی و همدلی مسئولین برای احقاق حق مردم شریف و وفادار استان خوزستان در جهت استفاده از بودجه و امکانات دولتی برای رفع تمامی مشکلات استان از جمله مشکل اساسی ریزگردها.

انشالله