آیا ۱۸۰نماینده ای که انتصاب رحیمی رادرسال ۸۸تبریک گفتندحاضربه عذرخواهی هستند؟
ظریف و دستیارانش ماهها است به صورت شبانهروزی برای دفاع از منافع ملی مملکت و اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران تلاش میکنند. هیچ کس و ای بسا شخص وزیر محترم امور خارجه هم مدعی نیست که تمام اقداماتی که انجام داده است، فاقد ایراد است. اما وضعیت امروز حاکم بر فضای مذاکرات را با زمان دولتهای نهم و دهم که کاملا به بنبست رسیده بود و به قول آقای دکتر علیاکبر ولایتی در آنها «بیانیه قرائت» میکردند، قابل قیاس نیست. تیم مذاکرهکننده هستهای طی این مدت حداقل دو بار به صورت علنی مورد حمایت مقام معظم رهبری قرار گرفتهاند.
فراموش نکنیم که دکتر محمدجواد ظریف و همراهانش به نمایندگی از یک حزب و جناح سیاسی از ایران در مذاکرات شرکت نمیکنند، اینان نماینده تمام ملت ایران از هر دین و مذهب و گروه سیاسی هستند. این تیم در نبردی بسیار پیچیده و حساس با شش قدرت جهانی دست و پنجه نرم میکند. منطق حکم میکند در هنگامه و کشاکشی این چنین سخت،حامی آنان باشیم. کشاندن وزیر خارجه به مجلس چه سودی برای مملکت دارد؟ چرا آن هنگام که قطعنامه پشت سر قطعنامه علیه جمهوری اسلامی صادر میشد و تحریمها روز به روز تشدید میگردد، چنین برآشفته نمیشدند؟ آیا آزاد شدن بخشی از داراییهای کشورمان و توقف قطعنامهها و پیشرفت در مذاکرات، خلاف مصالح ملت است؟ آیا حمله به وزیر خارجه توانا و با تدبیر کشورمان تضمینکننده منافع ملی است؟
آیا بهتر نبود این دوستان عزیز این روزها به آسیبشناسی اختلاسهای چند هزار میلیاردی دولت محبوبشان در هشت سال دولتهای نهم و دهم بپردازند؟ آیا بهتر نیست طرح تحقیق و تفحص درباره عملکرد دولت «مهرورز» که بخشی از منتقدان دولت تدبیر و امید، آن را معجزه هزاره سوم نام نهادند، ارائه و تصویب نمایند؟ آیا بجا نبود و نیست که علل به وجود آمدن زمینه زندانی شدن معاون اول رئیسجمهور محترم سابق را پیگیری نمایند؟ آیا منطقیتر نبود تا پیرامون سرانجامبخشی از درآمدهای نجومی دولتهای «نهم» و «دهم» بررسی نمایند؟ آیا جا نداشت تا نمایندگان محترم اصولگرا پشت سر هم نوبت میگرفتند و از دستگاه قضایی برای برخورد قاطع و قانونی با اختلاس کنندگان از بیتالمال تشکر کنند؟ آیا نباید به بخشی از افکار عمومی حق داد تا در نیت برخی از مخالفان آقای ظریف تردید کرده و آن را تلاشی برای سرپوش گذاشتن بر بار روانی حکم صادره علیه معاون اول دولت مورد حمایت آنها برآورد نمایند؟ حتما برخی از منتقدان امروز آقای دکتر ظریف به یاد دارند که در مهر ماه سال ۱۳۸۸ طی نامهای به آقای احمدینژاد رئیس جمهوری محترم وقت نامه نوشتند و از انتصاب آقای محمدرضا رحیمی به خاطر «سابقه درخشان ایشان در استانداری کردستان، دیوان محاسبات و به ویژه معاونت حقوقی رئیس جمهور بر اهل انصاف و مروت مکتوم نیست» به سمت معاون اولی تقدیر نمودند. باز هم حتما به یاد دارند که طی چند روز گذشته آقای احمدینژاد تخلفات آقای رحیمی را به قبل از دوران معاون اولی ایشان مربوط دانستهاند، آیا بهتر نیست برای یکبار هم که شده آن دسته از نمایندگان محترمی که آن بیانیه را امضاء نمودهاند، از تریبون مجلس شورای اسلامی از موکلین خویش «عذرخواهی» کنند؟
آنانی که با اقشار مختلف مردم حشر و نشر دارند، بدون تعارف اذعان دارند که یکی از وزرای دولت آقای دکتر روحانی که مورد احترام و قبول اکثریت آحاد مردم است، همین آقای دکتر محمد جواد ظریف است. هرگاه به خارج میرود برایش دعا میکنند، هرگاه بر صفحه تلویزیون او را مشاهده مینمایند، به وجود این فرزند برومند ایران و انقلاب اسلامی افتخار میکنند. مخالفان دولت سخت در اشتباه هستند چون علیه کسی موضعگیری میکنند که مردم او را دوست دارند. در همه جای دنیا محبوبیت سیاستمداران یک سرمایه ملی است اما در منظر بخشی از سیاسیون کشور ما متاسفانه به عنوان گناه بزرگ به آن نگاه میشود.