آیا مقتدایی توانسته با مشی اصلاح طلبانه اعتدالی و واقع گرایانه خود حداکثرخوزستانی ها را گردهم بیاورد؟

یا اینکه گروه های فرصت طلب برای رسیدن به اهداف خود اقدام به سیاه نمایی وضعیف نشان دادن مدیریت ایشان دراستان نموده اند؟

متاسفانه تاکنون هیچ نقد اصولی ومنطقی ازعملکرد مقتدایی صورت نگرفته،به نظراینجانب،مدیریت فعلی استان به مانند کلیه مدیریت ها دارای نقدهایی(بخصوص در حوزه معاونت سیاسی) می باشد که این بنده حقیر در آینده خواهم نوشت،اما معتقدم بیشتر نقدها،سهم خواهی و قدرت طلبی می باشد تا نقدهای سازنده.

متاسفانه برخی از نمایندگان وگروههای سیاسی اقلیت ضرورتی بر بومی بودن استاندارنمی بینند و با یک استاندار غیربومی که منافع آنها را تامین کند -ولو اینکه برای خوزستان مفید واقع نگردد – مشکلی ندارند.

آیا منافع مردم ومصلحت استان،درحمایت ازاستاندارفعلی(دکتر مقتدایی) و یا انتخاب گزینه بومی دیگری که همچون استاندار فعلی با دلسوزی و پیگیری های متعددخود،گام هایی برای توسعه استان بردارد نیست؟

امیدواریم وزارت کشور،با تعیین معاونت سیاسی خود وهمکاری بعضی نیروهای سیاسی ناراضی درون استان،نسخه یک استاندارغیر بومی برای خوزستان محروم نپیچد.

براستی آیا این نیروهای سیاسی ناراضی درون استانی باخودزنی استانی وحذف نیروهای فعال بومی جوابگوی فرصت سوزی های تاریخی خود برعلیه مردم خواهند بود؟

و یا بازهم پس ازشکست ونرسیدن به اهداف،درلاک خویش فرورفته تا درفرصتی مناسب،دوباره خود را آشکارنمایند؟

(مقایسه بین خوزستانی تبارها و اصفهانی تبارها درمدیریت استان خوزستان)

اکثراستانداران خوزستان،اصفهانی بوده‌اند،آیا دراستان اصفهان تاحالا یک خوزستانی استانداربوده است؟

چرا مردم آن سامان،پذیرش یک خوزستانی را بعنوان استاندار نداشته اند؟ ولی خوزستان درهردوره ای،حداقل یک یا دواصفهانی،سکانداری مدیریت سیاسی استان را داشته اند؟

درنامه ای که با امضای تعدادی از مدیران و مسئولان اصفهانی به رییس جمهوردرخصوص لزوم انتقال آب کارون نوشته شده است نام دو استاندارسابق خوزستان یعنی احمد خرم و فتح الله معین نجف آبادی دیده می شود . آیا این خود نشانه دلسوزی وداشتن دغدغه نسبت به توسعه جغرافیای خود نمی باشد؟

اگراین دوستان وهمفکران شان دوباره سکانداری سیاسی استان را بدست آورند،روند موضوع انتقال آب را به نفع مردم کدام استان دنبال خواهند کرد؟

 قابل ذکرست که با تصدی مدیریت استان خوزستان توسط رجال غیربومی ، شاهد این نتایج خواهیم بود:

۱-رشد و مطرح شدن مدیران میانی جغرافیای غیربومی (غیرخوزستانی)

۲-انجام سیاست های مناسب آن مناطق(ایجاد فضای رکود و ناامنی در استان)جهت سوق دادن سرمایه های این خطه به سوی دیار خود انتقال آب کارون برای هموطنان اصفهانی یک مسئله حیثیتی است.

آنهایی که با جا دادن به افرادغیربومی دراستانداری خوزستان دردوره اصلاحات اول،به انتقال آب کارون کمک کردند،نمی توانند خود را دوستداراین مردم ومدافع حق آنان بدانند،متاسفانه این تفکر و طیف وابسته به آن،هنوزهم به دنبال پست دادن به یک فتح الله معین دیگری(شایدهم خودش) برای استان هستند.