توکل، آشنایی زدایی و حرف تازه؛ عناصر مهم فیلمسازی حاتمی‌کیا

ابراهیم حاتمی‌کیا در مقاطع مختلف با فیلم‌هایی که ساخته نشان داده نبض ارتباط با مخاطب را می‌شناسد اما این موضوع عناصری دارد که حاتمی‌کیا با حضور در برنامه راز به آنها اشاره کرد. عناصری که شاید همان‌ها باعث شد تا ابراهیم محبوب‌ترین فیلمساز مردم باشد.

شاید اگر رسانه‌های موافق تفکر و اندیشه ابراهیم حاتمی‌کیا براساس برآیند استقبال مخاطبان از فیلم‌هایش او را محبوب‌ترین فیلمساز جامعه می‌نامیدند، در جریان مخالف اندیشه‌های او که این‌ روزها با تمام توان سعی دارند او را گوشه رینگ قرار دهند کمتر کسی این موضوع را باور می‌کرد. اما وقتی آمار رسمی وزارت ارشاد می‌گوید او را ۲۴ درصد محبوب‌ترین فیلمساز مردم جامعه است اوضاع فرق می‌کند.

همانطور که چند سال قبل او در نظر سنجی که حتی در خبرگزاری فارس نیز نتایج آن منتشر شد به عنوان  سازنده بهترین فیلم پس از انقلاب(آژانس شیشه‌ای) از سوی سینماگران، روزنامه‌نگاران و منتقدان سینمایی شناخته شد. اما این محبوبیت حاتمی‌کیا حتما رازهایی دارد و شاید بهترین فرد برای گشودن این راز خودش باشد.

حضور ابراهیم حاتمی‌کیا در برنامه «راز» تنها یک حضور معمولی نبود،حاتمی کیا در برنامه «راز» چهارشنبه  ۲۰ فروردین درباره وضعیت کنونی سینما،نوع حضور ایران در جشنواره‌های جهانی و موارد دیگری از این دست بحث‌های مهمی را مطرح کرد. بحث‌های مهمی که اگرچه جسته و گریخته در رسانه های مختلف هم منعکس شد اما به قاعده‌ای مهم هستند که چندین بار و از زوایای مختلف به آن مباحث نگاه و بررسی‌شان کرد. یکی از این مباحث نوع نگاه حاتمی‌کیا به اثر و ارتباط با مخاطب. نکاتی که بدون شک رعایت انها در طی ۳۰ سال گذشته باعث شده است او به عنوان محبوب‌ترین فیلمساز مردم شناخته شود؛ هرچند که بسیاری همچنان دوست ندارند این موضوع را بپذیرند.

از امروز و با محور قرار دادن بحث‌های مختلف مطرح شده در این برنامه تحلیل و گفتگو و گزارش‌هایی بر این بحث‌ها خواهیم داشت :

توکل ؛ عنصر گم شده سینمای ما

بعضی چیزها ظاهرا خیلی ساده و بدیهی هستند و از اصول ابتدایی هر کاری به شمار می‌روند.اما گاهی همین اصول مهم و بدیهی به جبر زمانه پشت اجزای فراوان و کم اهمیتی قرار می‌گیرند که  دیگر دیده نمی‌شوند.

شاید در این شرایط تنها بصیرت است که می‌تواند آن اصول را از میان اجزاء فراوان دیگر بازجوید و  دوباره جلایش دهد.اصولی که باعث می‌شوند نویسنده یا کارگردان یا خالق هر اثر راه گم نکند و بسان قطب نمایی مسیر صحیح را به او نشان می‌دهند.

توکل شاید یکی از همین اصول باشد که در مسیر زمان جلوه و حضورش کمتر شده است و اصول بسیار کم اهمیت‌تری جای آن را بگیرند.اصولی مثل مخاطب سنجی،بررسی بازار و سایر مواردی از این دست که همه اگرچه مهم و درست هستند و می‌توانند به حضور بهتر هر اثر کمک کنند اما کم رونق شدن بازار همانها هم و  کم شدن اثرگذاری همان‌ها نیز به‌خاطر از یاد بردن اصول اولیه کار است.اصول اولیه‌ای که شاید توکل یکی از رئوس آن باشد.

حاتمی کیا در پاسخ به این سوال که  آیا به این فکر می‌کنید که فیلم می‌تواند با گروه وسیع‌تری طرف بشود؟ گفت: همیشه آرزوی ما این است که طیف گسترده‌تری از مخاطب با فیلم طرف بشود اما اینکه در عمل چگونه رخ بدهد را خیلی نمی‌توانیم بگوئیم دغدغه همیشگی ما باشد. یعنی باید بتوانیم راحت‌تر عمل کنیم. من همیشه مثل سبدی که به رودخانه نیل می اندازیم به سنت حضرت موسی باید اینکار را انجام دهیم و به خدا توکل کنیم. و با این امید که با توجه به دانش و دانسته هایمان باید این اتفاق رخ دهد ،جذابیت باید باشد، قصه‌گویی داشته باشد و حرف زمان گفته شود و حرف‌های دیگر تا به مرکز برسیم اما چیزی که بحث را ظریف می‌کند این است که ما آمده‌ایم تا چه چیزی را بگوئیم. اینجا بحث‌ها پیچیده تر می‌شود.

یعنی این مرز که محتوا مساله جدی‌تر ما است یا فرم، یا اینکه ابلاغ پیام درست انجام دهد بده بستان‌هایی است که بعضی‌‌وقت‌ها می‌گوئیم امیدواریم و خدا کند این فیلم بر دل تماشاگر درست بنشیند و اتفاق خوبی رخ دهد.

آشنایی زدایی و واکنش‌های احتمالی

اتفاقی که این روزها کمتر کسی توانایی رفتن به این سمت را در خود می‌بیند.اساسا آشنایی زدایی یعنی تغییر دادن نگاه و ذهنیت مخاطب از تصویر،صدا یا واقعه ای که پیش از این به گونه‌ای دیگر در ذهن او تثبیت شده‌است.مثل همین کاری که حاتمی کیا تلاش کرد تا در مورد شهید چمران انجام دهد و نگاهی که درمورد او کلیشه شده بود را تغییر دهد..آشنایی زدایی هم البته در ابتدا یقینا با واکنش‌های زیادی همراه خواهد بود.گروهی که با نگاه کلیشه‌ای شده گذشته خو گرفته‌اند حالا یا نمی‌توانند یا نمی‌خواهند از آن نگاه جدا شوند و شکل دیگری از آن موضوع را بپذیرند.حاتمی کیا در باره کاری که در فیلم چ درباره شهید چمران و شکل تصویر کردن و روایت زندگی او انجام داده‌است می‌گوید :

«یکسری فیلم‌ها است که در لحظه جواب می‌دهد و گیشه را پر می‌کند اما بعضی فیلم‌ها در طول زمان جواب می‌دهد و سینما کالت می‌شود. سینمایی که باید بعدها در مورد آن حرف زد و سردمدار جریانی می‌شود. من وقتی چ را می ساختم چون ریسک بود و در مورد چمران خودم تا حالا چنین تجربه‌ای نداشتم و می‌ترسیدم با توجه به اینکه خیلی‌ها شناخت و تصویر متفاوتی از این شخصیت دارند مهمترین مساله خودم این بود که باید به جنگ این شناخت‌ها بروم. حرف‌های تازه‌تری بزنم، نفوذ کنم تا آن افرادیکه با آقای چمران زندگی کرده‌اند و یا تبلیغاتی که از چمران چهره‌ای ساخته؛ بتوانم در آن نفوذ کنم و حرفی که مستقل است و حرف مستقل خودم می‌شود در چ تعریف را بگویم.

این موضوع خودش خیلی مسایل می‌طلبید که اینجا دیگر دلم نمی‌خواست به این فکر کنم که تماشاچی تا کجا با من خواهد آمد».اما مشخص‌ترین ویژگی حاتمی‌کیا که این روزها باعث شده عده‌ای تمام قد به مخالفت‌ در برابر نظراتش بربیایند این است او حرف خودش را می‌زند. چمران را می‌سازد اما نه آنگونه که دیگران دوست دارند بلکه چمران گذرهایی است برای وارد شدن به یک گذشته‌. گذشته‌ای به نام انقلاب؛ روزهایی که خیلی‌ها از آن فاصله گرفته‌اند و حاتمی‌کیا مصرانه می‌خواهد دوباره ما را یاد روزهای ابتدایی انقلاب کند و حتی از اینکه چمران او وسیله‌ای برای این کار باشد واهمه‌ای ندارد.

https://hoorkhabar.ir/5176کپی شد!
133
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.