نگاهی به معضل اشتغال در خوزستان

خوزستان، این جلگه ثروتمند این روزها رنگ بیکاری جوانان آن پر رنگتر از همیشه خودنمایی میکند، اما دیگر وقت دست روی دست گذاشتن گذشته، و دولتی بر مبنای تدبیر و امید بر روی کار آمده و قرار بر آن است که امیدی به جوانان منطقه داده شود.
خوزستان از شمال به استان لرستان، از شمال شرقی و شرق به استان چهارمحال و بختیاری، از شمال غربی به استان ایلام، از شرق و جنوب شرقی به استان کهگیلویه و بویراحمد، از جنوب به استان بوشهر و خلیج فارس، و از غرب به کشور عراق محدود میشود که از تمام این مناطق مهاجرین بسیاری را در خود جای داده است.
این استان با داشتن جمعیتی بالغ بر ۵ میلیون نفر دارای یک میلیون و ۱۰۰ هزار خانوار است که این تعداد شامل ۷۹۳ هزار و ۲۸۹ خانوار شهری و ۲۹۰ هزار و ۵۲ خانوار روستایی است.
خوزستان از جمله استانهایی است که در طول جنگ هشت ساله دچار آسیب و خسارات فراوانی شد، اشغال طولانیمدت برخی مناطق استان، موشکباران دائمی برخی شهرها و حملات هوایی و زمینی به شهرهای دزفول، بستان، هویزه، سوسنگرد، اهواز، شوش، شوشتر، شادگان، اندیمشک و بسیاری از مناطق دیگر، همه و همه باعث آسیبهای فراوان به سرمایههای طبیعی و انسانی و زیرساختها فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن شد.
به همین دلیل تعداد زیادی از مردم خوزستان و اقوام اصیل این استان پس از جنگ تحمیلی به دلیل آنچه را که ترک منزل و ماوای خویش میدانستند و از دست رفتن داشتههایشان در جنگ عنوان میکردند حاضر به بازگشت به شهرهای خود نشدند، در عوض مردم استانهای همجوار با آغاز بازسازی به سوی شهرهای جنگ زده این استان از جمله آبادان، اهواز و خرمشهر هجوم آورده و در این شهرها سکنی گزیدند.
این استان به عنوان قطب اصلی و در واقع یگانه معدن استخراج نفت کشور، دارای منابع بیکران نفتی است که به واسطه وجود این منابع، کشور ایران بخش اعظم اقتصاد خود را مدیون این خاک زرخیز است.
نخستین جرقههای وجود نفت در شهر مسجد سلیمان توسط کارشناسان انگلیسی بیش از یکصد و ۲۰ سال پیش زده شد، و پس از آن این استان با داشتن عظیمترین پالایشگاه خاورمیانه در آبادان، دو مجتمع نفتی بیدبلند در بهبهان و همچنین شرکتهای حفاری پراکنده در استان و شرکت نفت مسجد سلیمان، به عنوان نقطه عطف و بیبدیل منطقه به شمار میرود که منابع نفتی و گازی فراوانی در آن یافت میشود.
خوزستان غیر از نفت در صنایع پتروشیمی نیز دارای منابع کلانی است و با داشتن منطقه ویژه بندر امام خمینی (ره)، عظیمترین مجتمع صنایع پتروشیمی خاورمیانه را در اختیار دارد، همچنین پتروشیمی آبادان نیز از جمله این کارخانجات تولید مواد شیمیایی است که تا پیش از انقلاب از بزرگترین کارخانجات تولید مواد شیمیایی در خاورمیانه بود.
همچنین این استان در بحث بنادر نیز حائز رتبه اولینها و کلانترین هاست، به گونهای که این استان به واسطه امکان دسترسی به آبهای آزاد دارای بنادر مهم تجاری با موضوعیت صادرات مواد نفتی و غیر نفتی و همچنین واردات است که در این حیث میتوان به بنادر عظیم امام خمینی در جنوب خوزستان، بندر خرمشهر و آبادان در جنوب غربی این استان اشاره کرد.
این جلگه از جمله مناطقی است که کشاورزی در آن رونق فراوانی دارد و دارای درجات بالای جهانی نیز در این ارتباط به شمار میرود، خوزستان به واسطه وجود شهرهای آبادان، خرمشهر و شادگان که از تولیدکنندگان اصلی خرما در خاورمیانه و حتی در دنیا محسوب میشوند، صاحب کشت عظیم انواع خرما در منطقه به شمار میرود.
کشاورزی در این استان به موضوع خرما خاتمه نمییابد و این استان در اقصی نقاط خود، محصولی را سنبل تولیدات شگرف خود دارد که میتوان به برنج آن در شمال این استان، سبزیجات در غرب و جنوب و صیفیجات شرق این استان اشاره کرد که هر کدام در منطقه و حتی در کشور زبان زد مردم ایران است.
همچنین عظیمترین مزارع کشت نیشکر خاورمیانه نیز در این استان و در شیرین شهر واقع شده است، این مزارع که دارای تولیدات فراوانی هستند، بزرگترین مجموعه کشت نیشکر و تولید شکر و سایر محصولات در ایران است.
شش شرکت کشت و صنعت نیشکر امام خمینی (ره)، امیرکبیر، دعبل خزاعی، سلمان فارسی، حکیم فارابی و دهخدا از شرکتهای فعال کشت نیشکر در این استان به شمار میروند که حد فاصل شهرهای آبادان شادگان و اهواز در حال فعالیت هستند.
جدا از محصولات اصلی این مزارع که شامل قند و شکر میشود، کاغذ، خوراک دام، فیبر صنعتی امدیاف، الکل و خمیرمایه خشک از دیگر محصولات این مجموعه است، مجموع سطح زیر کشت نیشکر در این شرکتها بیش از ۷۰ هزار هکتار است که از آن سالانه ۷ میلیون تن نیشکر به دست میآید، ظرفیت تولید شکر در این مجتمع ۷۰۰ هزار تن در سال است.
مواردی که عنوان شد، تنها بخشی از توانمندیهای این استان سراسر ثروت بود که امروز جوانان بیشماری از آن سهمی از این منابع را برای خود نمیبینند و در دریایی بیکران بیکاری و سردرگمی به سر میبرند.
هفته گذشته آماری از جانب مسئولان استان خوزستان ارائه شد و در آن از رتبه سی و دوم این استان در بحث اشتغالزایی در کشور پردهبرداری شد که انصافاً جای تأمل بسیاری دارد که این سرزمین آغشته با نفت و طلا و برکت خداوندی، و دارا بودن منابع متعدد خدادادی، چرا در اشتغالزایی برای جوانان خود اینگونه با ضعف و چالشهای ناشی از بیتوجهی به جوانان بومی منطقه و بها دادن به افراد غیر بومی رنج میبرد.
امروزه استان خوزستان، به عنوان نبض تپنده و شاهرگ حیاتی کشورمان مطرح است و سودآوری این استان موجب پیشروی بسیاری از برنامههای دولتها به شمار میرود، اما در زمینه اعطای خدمات به مردم منطقه و ایجاد اشتغال برای مردم آن از جمله جوانان جویای کار، تاکنون تصمیمات فراتر از ایجاد کارگروهها و مصوبات فراتر نرفته و هر روز افراد زیادی برای گذران معیشت خود وارد این استان شده و در مواردی به سرعت کار و کسبی را دست و پا کرده و مشغول به کار میشوند و باز هم این دست جوانان بومی منطقه است که از بازار کار خودی کوتاه است.
استاندار خوزستان در نشستی که با کارگروه اشتغال در استان داشت، ضمن گلایه فراوان از این کارگروه، خواستار عزل این مجموعه شد، حال این سئوال مطرح است که نقش دولت و سیاستهای آن و عوامل اجرایی این سیاستها در استان چیست؟ آیا کارگروهها اختیار تام برای به خدمت گرفتن جوانان جویای کار در خوزستان را داراست؟
در این بین، پاسخ کارگروهها نیز به نظر قانع کننده میرسد، وقتی سیاستهای دولت در استان مبنی بر افزایش اشتغالزایی نباشد، سودآوری کارگروهها در اشتغالزایی نیز کاهش خواهد داشت.
بدون شک در این مدت که این استان حائز پایینترین رتبه ممکن در بحث اشتغالزایی شده است، فلسفه و سیاست اشتغالزایی در رأس حرم تصمیمگیری دارای اشکالات و ایراداتی بوده که این رتبه برای این استان کسب شده است.
با آماری که در بالا ارائه شد و وجود چنین منابعی در یک استان با چنین جمعیتی و تعداد خانوار، فراخواندن این تعداد به بازار کار این استان کار سختی به نظر نمیرسد و در ذهن هیچ محاسبهگری این آمار فاحش نخواهد گنجید که چنین منطقهای با داشتن چنین امکاناتی از فقر و بیکاری و ویرانی رنجهای بسیاری را میبرد.
همچنین در این بین صحبتهای مدیرکل اداره کار، تعاون و رفاه اجتماعی خوزستان نیز جای بسی تأمل دارد، هوشمند صفایی در صحبتهای خود، نمکی بس شور را بر زخمها پاشیده و عوض ایراد توضیحات درباره این آمار تأسفبار، سرمایهگزاران را تشویق به عدم حضور در این استان کرده است.
وی در سخنان خود از فرار سرمایهگزاران از خوزستان پرده برداشته و چاره آن را تأسیس بنگاههای زود بازده و تعاونیهای کوچک دانسته، حال که چنین مرحم زخمی وجود دارد، چرا تاکنون از آن استفاده نشده است، جای بسی سئوال وجود دارد که چرا امروز فریاد فرار سرمایهگزاران بر آمده است.
در اینکه نقش تعاونیهای کوچک و زود بازده کتمان ناشدنی است بحثی نیست، اما وقتی این تعاونیها از وجود کیفیت بیبهره باشند، چگونه میتوان از تولید داخلی توسط مردم حمایت کرد؟
دیگر وقت دست روی دست گذاشتن گذشته، و دولتی بر مبنای تدبیر و امید بر روی کار آمده و قرار بر آن است که امیدی به جوانان ناامید منطقه داده شود، از انداختن تقصیرات بر گردن هم اجتناب ورزیده و داستان «کی بود کی بود من نبودم» را این بار در این حیث حساس به کار نباید برد که این استان تشنه عمران و آبادی است و کمی همت برای هماهنگی نیروی انسانی آن نیاز است.
آقایان، جوانان منطقه را دریابید و به آنان فرصت دهید، خوزستان جایگاه بزرگان زیادی است که نوادگان آنان هم اکنون در خانههای خود، و در همین آب و خاک در انتظار فرصتی برای خود نمایی هستند، تا دیر نشده و این استان خالی از سرمایه عظیم و غنی نیروی کار بلد انسانی نشده است، این عاملان زنده ماندن این آب و خاک را در آغوش گرفته و آنان را به بازار پر رونق کار در خوزستان فرا خوانید.
و در آخر باید گفت، این بار را به دید تحلیل و تشویق پای پیش نهادیم و برای حل این معضل حاضریم که همه دست در دست هم دهیم، به امیدی که حرکات مثبتی صورت گیرد، اما جامعه خوزستان، خسته از بیمهریها و غرق ناملایمات است و پس از این با سختتر شدن شرایط اقتصادی، فقر عجیبی جو این استان را فرا خواهد گرفت، و مشخص نیست مردان زحمت کش این سرزمین برای امرار معاش و گذاران معیشت خویش از چه راهی باید وارد شوند، پس لطفا آن راه را شما به آنان واگذار کنید زیرا اینجا خوزستان است و ما همه بیکاریم.