فاجعه و رفتار ددمنش سپاه کفر و شرک یزیدی در روز عاشورا علیه سپاه حق و حقیقت حسینی آنچنان اثری در تاریخ بشریت باقی گذاشت که همهی آزاد مردان تاریخ بدان واقع هستند و الگو گیری از آن را برای رفتار و اهداف خود را با افتخار ابراز مینمایند. براین اساس در این نوشتار به بررسی ابعادی از قیام امام حسین علیهالسلام در دو سطح شخصی و حاکمیتی ایشان میپردازیم.
الف) سطح شخصیتی
شخصیت بالا، صبر و تحمل مشکلات و انگیزهی الهی در وجود انسان کاملی چون امام حسین علیهالسلام معنا پیدا مینماید و ظرفی از کمالات الهی به نمایش در میآید. در واقع شخصیت عظیم و بزرگ حسین بن علی علیهما السلام چنان در فنای الهی غرق بود که اطرافیانش همچون زینب سلام الله علیها پس از وحشی گری سپاه یزید، واقعه را به زیبایی و رضایت خدای متعال توصیف مینماید.
چنین وجود و شخصیتی نه تنها در اطرافیانش تأثیرگذار است بلکه الگویی است که میتواند دنیا را تغییر داده و ظلم و ناعدالتی را نابود سازد. اما آفت یک جانبه نگری در شخصیت امام حسین در چند سال اخیرو با وجود دستگاه های مختلف اطلاع رسانی،افزایش یافته و این امام همام را به شخصیتی جنگاور و رزمنده میشناسند.
برخلاف چنین برداشتی نه تنها امام شخصیتی صرفاً دلاور و جنگاور نبود بلکه وجود ابعاد مختلف کمالات از ایشان، انسان کاملی را نشان میداد که عصمت و معرفت را تبلور عینی بخشیده است. انسانی که همچون برادر، پدر و جدش در برابر مستضعفین با کرامت برخورد میکرد و آنان را مورد مهربانی قرار میداد، هیچ شبی سنت پدر و برادرش را رها ننمود و از حال و احوال فقرا و مستضعفین غافل نگردید.
در کنار چنین روحیه ای عبادتهای شبانگاه و مناجات حقیقیاش کار را به جایی رساند که ائمهی بعد از ایشان در وصف عباداتش، لب به توصیفی فراتر از عقول ظاهری نموده و ایشانرا فاتح قلهی بندگی و فنای فی الله برشمردند. شخصیتی که در برابر جباران لحظه ای ذلت را روا نمیدانست و ندای هیهات من الذله اش در تاریخ طنین انداز است شبها همچون بنده ای خاشع در برابر خدای متعال به رازو نیاز مشغول بود.
بر این اساس شناخت شخصیت چند وجهی و گستردهی امام حسین علیهالسلام در همهی ابعاد کاری بسی دشوار بلکه گفته شود محال است. شخصیتی که محبتش به فرزندانش چنان زیاد بود که نقلهای مختلف واقعهی عاشورا نشان از عزمت والای محبت پدرانه و همسری میدهد. که در ذیل به بعضی از آنها اشاره میشود:
۱. برخورد با فرزندان و کودکان
رفتار امام حسین علیهالسلام چه در روز عاشورا و چه در روزهای قبل گواه بسیاری از درسهایی است که هر کدام از آن میتواند مشکلات و موانع سعادت یک ملت راازبین ببرد. مشکلاتی که در عصر جدید دامن خانوادهها را گرفته و سبب سردی و نابودی زندگیها شده است. واکنش پر محبت امام حسین علیهالسلام نسب به رفتن علی اکبر به معرکه و نگاه پرحزن و پدرانهاش، واکنش نسبت به گریهها و بی قراری علی اصغرش و در نهایت لطف و عنایتشان بر بالین زینالعابدین علیهم السلام نشان از اوج همبستگی و علاقهی یک پدر به فرزندان است.
در کنار این روحیهی پر مهر و محبت امام حسین علیهالسلام نسبت به فرزندان خویش، محبت و یتیم نوازی فرزندان برادرش نیز بسیار حائز اهمیت است. محبتی که سبب شد دو فرزند برادر با علاقه و با کمال اشتیاق و مستحکم جان خود را فدای امام خویش نمایند. در واقع شخصیت اباعبدالله علیهالسلام چنان پر مهر و محبت نسبت به فرزندان و اطرافیانش بود که آنان را راغب نمود نسبت به فدا کردن جان خویش در راه اهداف امام خود سبقت بگیرند و هر یک با تمام قدرت و استحکام طول عمر امام زمانشان برایشان مهمتر باشد.
۲. محبت به دوستان و یاران
یکی از درسهای امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا نوع گفتگو و خطاب یاران و همراهانشان است. خطابی که سراسر در آن عشق و محبت موج میزند و هر بندهی پاکی را جذب مینماید. تا جایی که خانوادهی وهب بن عبدالله، پس از شهادت فرزندشان، آنچنان حماسه سرایی نموده و آن را هدیهی الهی در رضایت حسین بن علی علیهما السلام میدانند.
سخنان گهر بار این مرد الهی با خواهر و همسر مکرمهاش، رفتار عجیب و متأثر کنندهی امام در ساعات آخر حیات برادرانش به ویژه علمدار کربلا، همگی گواه وجود حلقهی معنوی و پر محبت اباعبدالله با اطرافیانشان بوده و هست. حلقه ای که با هیچ روشی قابل گسستن و نابودی نیست.
ب) سطح اجتماعی
در جایگاه و شخصیت اجتماعی امام حسین علیهالسلام کتب و نوشته های مختلفی منتشر شده است. اما دو بخش از این شخصیت هیچگاه مورد توجه قرار نگرفته است. روحیهی مبارزه با ظلم و طاغوت در کنار حمایت از مستضعفین و مظلوم،آنچنان در شخصیت و هیمنه ی اباعبدالله وجود داشت که همهی مورخین و سیره پژوه هان تاریخ پس از ایشان به آن گواهی میدهند.
ادامهی سیره ی پدرانشان در خدمت به مسلمانان به ویژه فقرای شهر و قیام برای مظلوم و همراهی تمام خانوادهاش با او در این زمینه میتواند درسی را به همهیانسانها دهد که برای آرمان اصلی بشریت باید از خود گذشت و هیچ چیزی را در آن لحاظ نداشت. پرداختن به سیره ی مدیریتی امام در کربلا خود نشان دهندهی آن است.
توجه به نپذیرفتن وعده های پوشالی دشمنان و ایستادگی در برابر آنان، همراه با تلاش برای مقابله با ظلم همه و همه دلیلی است که اباعبدالله دارای شخصیت عظیم و غیر قابل درکی بود و هست تا جایی که لحظه به لحظهی گفتارش میتواند اساس سعادت بشر تا ابد باشد.
اما آنچه که باید به عنوان نتیجه گیری بیان داشت، نگاه تک محوری به واقعهی عاشورا و نپرداختن به دلایل شکل گیری این واقعهی عظیم و متأثر کننده میتواندآفتهای فراوانی را داشته باشد. لذا توجه بهابعاد شخصیتی امام در مسائل مختلف به ویژه مسائل حاکمیتی میتواند گره های فراوانی را در تصمیمگیران و مدیران سطوح مختلف نظام اسلامی باز کند که سالها برنامه ریزی و هزینه توانایی آن را ندارد.
توجه به این مسئله در کنار الگو گیری از سبک زندگی حسینی و ظلم ناپذیری در عین حال پرمحبت بودن و محترم دانستن اطرافیان، راهبردی مشخص و اثر گذاری است که قابلیت آن را دارد تا جامعهی اسلامی از هر بیماری اخلاقی و اجتماعی رهایی یابد و سعادت وعده داده شده را دست باید. بر این اساس بایستی قرائت درست، هدفمند و قابل توجهی نسب به واقعهی عاشورا داست تا بتوان برنامه ریزی مناسبی را پیاده سازی و درسهای آن به ویژه امر به معروف و نهی از منکر را اجرایی نمود.