استاد مطهری؛ متفکر آزادی خواه یا انقلابی دشمن نفاق و التقاط؟ (احسان رستگار)

نگارنده اصلا قصد ندارد تا شخصیت استاد شهید آیت الله مرتضی مطهری را ذره ای جز آن چه بوده جلوه دهد، ولی حقیقت امر این است که شهید مطهری واقعی حتی نه بر اساس نقل قول اطرافیان و دوستان ایشان بلکه صرفا بر اساس آثارشان، شخصیتی محسوب می شوند که اصلا در جامعه ی ما به طور عمیق شناخته نشده اند. در این مجال، سعی دارم تا اندکی از آن ابعاد بنویسم:

استاد مطهری معمولا توسط دو طیف متضاد شبه روشنفکر و طیف ضد روشنفکر مورد بهره برداری موردی و مقطعی قرار می گیرد؛ به این ترتیب که مثلا هرگاه از آزادی سخن به میان می آید، می گویند ببینید! شهید مطهری گفته که حتی یک مارکسیست هم بیاید در دانشکده ی الهیات دانشگاه تهران حرفش را بزند! ببینید این مرد چقدر بینش بازی داشته!
به قول خود ادبیات خود استاد، این نوع نقل قول ها درست هست و درست نیست؛ درست است چون استاد چنین سخنرانی ای پیش از انقلاب دارند و در آن می فرمایند که ما باید حتی اگر شده پول بیشتری به استادی مومن به مارکسیزم بدهیم، او را به ایران بیاوریم و همین دانشکده ی الهیات دانشگاه تهران تدریس کند، او حرف خودش را بزند، ما هم حرف خودمان را بزنیم تا حق معلوم شود.
قطعا این نشان از مناعت طبع، شجاعت، حریت، اعتماد به نفس و ایمان بالای استاد دارد، اما دو نکته که اتفاقا اصل داستان است، در این میان به کلی فراموش می شود و آن این است؛ اولا استاد از این کار، هدفشان اثبات حقانیت اسلام بوده تا مثلا طی چندین مناظره در حضور دانشجویان و اساتید با آن استاد خارجی سراپا مارکسیست، ثابت شود که اسلام خیلی فراتر و جامع تر از مارکسیزم است.
ثانیا، استاد نکته ای بسیار مهم را در دل این فراز از صحبت هایشان دارند که البته به طور مبسوط در برخی سخنرانی هاشان آن را شرح می دهند و آن بحث نداشتن نفاق است.
همان قدر که استاد به بحث آزادی بیان و آزادی فکر بها می دادند، از نفاق و التقاط متنفر بودند.
این که می فرمایند استاد مومن به مارکسیزم باید مارکسیزم تدریس کند، دو وجه دارد؛ یکی سلبی و دیگری ایجابی. به عبارتی ایشان از طرفی هیچ مشکلی با متفکری که از صدر تا ذیل افکارش با مکتبی چه مارکسیزم، چه کمونیزم، چه لیبرالیزم، چه سکیولاریزم، چه نیهیلیزم و هر مکتب دیگری گره خورده باشد، مشکلی از حیث مباحثه و مناظره نداشتند، اما شدیدا با ایرانی هایی که می گفتند ما مارکسیست هستیم ولی لا به لای صحبت هایشان، از اسلام ارجاع می دادند، دشمنی خونی بود.
ما عادت کرده ایم که هرگاه بحث مثلا حزب گرایی، فعالیت های سیاسی آزاد، آزادی بیان و امثالهم می شود، این نقل قول از استاد را مطرح کنیم و بعد هم بگوییم: ببینید شهید مطهری گقدر باز می اندیشیده! ببینید حتی به یک نامسلمان مارکسیست این قدر بها می دهد! ای وای! افسوس! صد حیف! اگر بود چقدر فضای سیاسی ما بازتر بود!”
باز هم به سبک خود استاد استدلال می کنم؛ این نتیجه گیری درست است هست و درست نیست!
درست است چون به هر حال استاد در مسائل سیاسی و مبحث آزادی افکار باور داشت که آن چه جمهوری اسلامی ایران را تهدید می کند، کم رنگ شدن آزادی بیان است، نه حضور افکار و مکاتب مختلف. چون ایشان معتقد بودند که هر چه فضا بازتر و اظهار نظرات آزادانه تر باشد، اتفاقا به نفع اسلام و به ضرر تمامی دیگر مکاتب، ادیان و مذاهب است؛ از این رو که اسلام حق مطلق و از هر اندیشه ای جامعیت و قدرت اقناع بیشتری دارد، پس باکی از مقابله و مناظره و محک خوردن ندارد و هر چه بیشتر به مبارزه طلبیده شود، بیشتر قوت و برتری اش به اثبات می رسد.
اما وجهی دیگر از اندیشه ی استاد درباره ی میزان آزادی ها اصلا مورد مداقه قرار نگرفته و آن مبحث التقاط و نفاق است.
همان شهید مطهری ای که می گوید استاد مارکسیست صاحب کرسی شود در دانشکده ی الهیات دانشگاه تهران، چنان مرزبندی و خط کشی جدی و عمیقی بین آزادی بیان و نفاق می کند، که به راحتی می توان تصور کرد که اگر ایشان امروز در میان ما بودند، با برخی التقاط ها، نفاق ها، فریب ها و توطئه ها شدیدا و قویا برخورد می کردند.
شهید مطهری صریحا اعلام می کنند که آن کسی که می گوید مارکسیست است ولی از اسلام نقل قول می کند، حق چنین کاری را ندارد! و می گویند به اسلام چه کار داری؟! چرا از اسلام استدلال و نقل می آوری برای اثبات حقانیت مارکسیزم؟ از اندیشمندان مکتب مارکسیزم استدلال بیاور و نقل قول.
در مورد نفاق هم نظر استاد شفاف است و آن این است که ما با آزادی بیان موافقیم؛ هر کس حرفش را بزند! ولی با التقاط مخالفیم، با توطئه مخالفیم، با فریب کاری مخالفیم. طبیعتا وقتی استاد این گونه ورود می کند به مباحثی از جنس الاقاط و نفاق، شک ندارم اگر امروز ایشان در قید حیات بودند، برخی اقداماتشان ممکن بود توسط برخی برچسب زنی و حتی تجسس محسوب شود، ولی ایشان شاخص هایی داشتند که مبتنی بر آن ها عمل می کردند و کوتاه هم نمی آمدند از آن اصول. موضع سفت و سخت ایشان علیه مجاهدین خلق، آن هم در زمانی که بزرگانی هم چون شهید بهشتی، آیت الله طالقانی، آیت الله هاشمی رفسنجانی و بسیاری دیگر نظرشان اصلا نظر شهید مطهری نبود، گویای نوع نگرش ایشان به التقاط است.
بغضی که شهید مطهری از مجاهدین داشت، تا این حد بود که مشارکت آنان در انقلاب را حتی برای سرنگونی نظام ستمشاهی، روا نمی دانستند. حتی با استراتژی دشمن مشترک هم حاضر نبودند با مجاهدین زیر یک پرچم بروند.
شهید مطهری یعنی این! یعنی حتی پیش از این که هیچ شخصی بفهمد که مجاهدین خلق، منافقین هستند و اقدام به قیلم مسلحانه کنند، ماهیت نفاق و التقاط پرور آن ها را شناخته بود. این یعنی یک دیده بان حقیقی!
و عمیقا معتقدم که بسیاری باید خدا را شاکر باشند که امروز استاد نیست، وگرنه قطعا به نفاق و التقاط متهمشان می کرد و مرتضی مطهری، کسی نبود که کلامش در بین عوام و خواص نافذ نباشد و عالمی نبود که بی دلیل برچسب نفاق به کسی بزند.
کلام آخر؛ گفتمان استاد آن قدر مغفول خواص و به اصطلاح انقلابیون واقع شده که علی رغم تاکید امام بر مداقه در کلمه به کلمه ی آثار ایشان، اما هنوز بعد از سی و پنج سال از شهادت ایشان، بسیاری از دغدغه های اصلی استاد نه تنها در میان عوام، بلکه در بین خواص هم غریب و ناشناخته باقی مانده است.
این قدر شهید مطهری مظلوم است، که برخی به خود اجازه می دهند از ایشان تصویر یک اندیشمند غیر انقلابی و یک متفکر صرف ارائه دهند؛ حال آن که آیت الله مرتضی مطهری، اولین رئیس شورای انقلاب بود نه آیت الله طالقانی و نه آیت الله بهشتی، شهید مطهری رئیس کمیته ی استقبال از امام خمینی (ره) بود و همین متفکر اندیشمند بی نظیر، در زمان تبعید امام، رهبری انقلاب را چه از حیث اندیشه ای و چه اجرایی و عملیاتی پیش می برد.
به عنوان حسن ختام، خاطره ای را نقل می کنم از آقای علی مطهری در دیداری با مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای: در سال ۶۸ و پس از ارتحال حضرت امام، رهبری می روند به دیدار با بیت مکرم استاد. رهبری بعد از سلام و احوال پرسی، اولین جمله ای را که می فرمایند این است: “اگر آقای مطهری زنده بودند، الآن ایشان رهبر بودند.”
https://hoorkhabar.ir/42091کپی شد!
180
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.