ارزشهای دفاع مقدس را باید از مصادره یک عده خارج کرد
آیین نکوداشت عکاسان دفاع مقدس شامگاه گذشته (هشتم مهر ۹۳) در موزه هنرهای معاصر اهواز در ادامه اجرای برنامههای جشنواره فرهنگی ـ هنری نکوداشت دفاع مقدس دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار شد.
این آیین پس از برگزاری کارگاه عکاسی توسط محسن راستانی، عکاس خوزستانی دفاع مقدس، در تالار اجتماعات موزه هنرهای معاصر اهواز شروع شد.
ابتدا منوچهر جوکار، مدیر امور اجرایی دانشگاه شهید چمران و دبیر اجرایی جشنواره فرهنگی ـ هنری نکوداشت هفته دفاع مقدس، ضمن عرض خیرمقدم به حاضران و تسلیت شهادت امام محمدباقر (ع) گفت: جشنواره فرهنگی ـ هنری نکوداشت هفته دفاع مقدس که به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه شهید چمران اهواز و با حمایت چند ارگان دیگر برگزار میشود امروز وارد هفتمین روز خود شد و بخشهای مختلفی از آن تا امروز اجرا شده است.
وی افزود: تاکنون چهار فیلم سینمایی و ۱۳ فیلم مستند و داستانی پخش شدند و این برنامه تا ۱۲ مهر ادامه خواهد داشت. همچنین دو نمایشگاه عکس که به مدت هفت روز است برپا هستند تا ۱۲ مهر در معرض دید علاقهمندان قرار دارد.
او ادامه داد: برنامههای دیگری نظیر “شب منور” ویژه خاطرهنگاران دفاع مقدس و “شب زیتون” ویژه مقاومت مردم فلسطین برگزار شدند و این برنامهها تا ۱۲ مهر ادامه خواهند داشت. ۲ نمایش خیابانی هم ۱۰ و ۱۲ مهر ۹۳ اجرا خواهند شد که تمام این برنامهها با موضوع دفاع مقدساند.
جوکار اظهار کرد: برنامهای جهت نکوداشت شهیدعلی هاشمی شامگاه ۱۲ مهر برگزار خواهد شد. برنامه امشب هم نکوداشت زحمات سه نفر از عکاسان دفاع مقدس است. آقای کیانوش عیاری هم در جمع ما هستند تا از مهرزاد ارشدی، جاسم غضبانپور و محسن راستانی که تمام این هنرمندان خوزستانی هستند تقدیر کنیم.
سپس محسن راستانی، عکاس دفاع مقدس، بیان کرد: خوشحالم که بار دیگر به سرزمین مادریم پناه آوردهام. وقتی میخواهیم به این اصالت فکر کنیم به وطن و سرزمین مادری فکر میکنیم. داستان عکاسی من از همین سرزمین آغاز شد و مانند هر جوانی به لحاظ عرق ملی میخواستم کمک کنم که رو به عکاسی آوردم و تنها چیزی که در خاطرم بود همان عکسهای داوران کودکی است و چیزی که تکرار میشد این بود که تکان نخور، لبخند بزن و از این قبیل کلمات بود.
وی افزود: به این فکر میکردم که این عکسها قشنگتر شوند و وقتی دیدم این تصاویر در دست پدرها و مادرها بوسه میخورند و خیلیها جسد را رها میکردند و به عکسها بوسه میزدند متوجه شدم که چه کار بزرگی کردم و آخرین لبخند دنیای شهیدان را در عکسها ثبت کردم. آنها در عکسها با آرامش و رضایت لبخند میزدند و به ما یاد دادند که در عکسها بخندید.
او ادامه داد: خوشحالم که موضوع عکاسی برای ما سیب و گل و پروانه نبود بلکه برای ما عکاسی از کسی بود که در فاصله نزدیک تکهتکه میشد. من به گرفتن این عکسها در خرمشهر معروف شدم و وقتی کسی به من میگفت عکس فلانی را داری تمام تنم میلرزید.
این عکاس دفاع مقدس خاطرنشان کرد: ما راجع به حسین فهمیده اطلاعات کمی داشتیم. فقط یک جملهای داشت که جنگ را دگرگون کرد اما در خصوص بهنام محمدی من کلی اسناد داشتم و فیلم و عکس گرفتم. من یادم هست صحنهای را از بهنام در فیلمی تهیه کردم که یک هفته قبل از آزادی خرمشهر از تلویزیون پخش شد و من نویدی دادم که ما این شهر را پس میگیریم.
وی بیان کرد: یادم هست حسین حقیقی از سینماگران که آن زمان مسؤول تلویزیون ایران در جنگ بود این فیلم را دید اما هنوز تصویر و صدای آن تطبیق داده نشده و تدوین نشده بود و نمیشد آن را پخش کرد اما او گفت این فیلم باید پخش شود. این فیلم تکهتکه بود و پر از تکان و برفک. من حس کردم این فیلم متعلق به میلیونها سال آینده است و مال امروز نیست. جنس این برفکها جوری بود که توهم عجیبی داشت.
راستانی اظهار کرد: امروز یک تاثر در این تجلیلها و تکریمها که اتفاق میافتد. در این روزهای سال دل ما بیشتر میگیرد اما نه به خاطر رفقا و سنگرها و جبهه. آن زمان همه چیز حرمت داشت اما امروز به این فکر میکنم که چرا این ارزشها با نسل امروز رابطه برقرار نمیکنند. این ایثار و این جنگ عظیم، این همه آدم و جوان. ما از جوانی گذشتیم اما چرا امروز در محاصره تکریمها و تجلیلها مانده است و نتوانسته برای ما ایجاد فضای اجتماعی درست، رفاه و نشاط کند و الگوی اخلاقی را بیان کند.
راستانی گفت: من تاسف میخورم و حس میکنم این ظلم بزرگی به دفاع مقدس، مدافعان و معتقدان به دفاع است و اگر کسی اینها را هشدار ندهد ما این ارزشها را از دست خواهیم داد. وقتی داستان جنگ را میبینیم و میبینیم که چه اتفاقی برای همه افتاد متوجه میشویم که چه ظلم بزرگی شده است. نسل ما از این ارزشها استفاده نکرده است. تصور میکنم رسانهها و مسؤولان نظام این روزها با این تجلیلها حجاب سنگینی کشیده است بر همه این ارزشها. ما انتظار داشتیم این ارزشها به ما آزادی نشاط و انرژی بیشتری بدهد.
وی با بیان این که تصور میکنم که ارزشهای دفاع مقدس را باید از محاصره و مصادره یک عده خارج کرد افزود: این اسناد باید توسط نخبگان علمی ما تحت عنوان اسناد اجتماعی معاصر ایران شناسایی شوند. بابت این مدیا جانها و فرصتها رفت. باید با انعطاف بیشتری تعریف شود و باید این روزها ظرفیتمان بیشتر شود. برای پاسخگویی به سوالها قرار نیست ما فقط از افتخاراتمان صحبت کنیم. افتخارات این نیست که من اشک شما را در بیاورم و بگویم چه روزهایی بود. این بیشتر شبیه روضهخوانی است. بعد از این روضهخوانی چه اتفاقی در زندگیمان افتاد؟ واقعیت این است که این ارزشها در فضای تجلیلها و تکریمها دارد از دست میرود.
این عکاس دفاع مقدس اظهار کرد: ما مخاطبان ارزشهای دفاع مقدس نیستیم چراکه ما عادت کردهایم به آن چیزی که برای ما آشنا است. این دگرگونی باید اتفاق بیفتد. این ارزشها باید دست نخبگان ما بیفتد. ما باید برای این تکریم کنیم که نتایجی داشته باشد. باید برای دانشگاهیان و نخبگان علمی ما فرصتی به وجود بیاید تا با این ارزشها آشنا شوند. این ارزشها میتواند یک رشته تحصیلی باشد.
راستانی با اشاره به این که عکاس جنگ بزرگترین سرمایه جنگ ایران است بیان کرد: بابت این سرمایه جان میرود. باید ظرفیت خود را بالا ببریم. به خصوص به رسانهها اجازه دهیم سوال کنند که این جنگ چه عایداتی و چه خساراتی داشت. امروز سرداران ما نباید فقط از افتخاراتشان بگویند بلکه باید این جسارت را داشته باشند که از اشتباهات هم حرف بزنند. با شعار و با حس و گریه گرفتن از مردم نمیتوان ارزشها را بیان کرد.
سپس جاسم غضبانپور، دیگر عکاس دفاع مقدس، گفت: ما هیچ وقت به فکر این تکریمها نبودیم نه آن زمان که عکس میگرفتیم در جنگ و نه الان. من همیشه میگویم برد برای آنهایی است که رفتند و نیستند و من جاسم غضبانپور یک بازندهام که ماندم.
مهرزاد ارشدی، دیگر عکاس دفاع مقدس، نیز پس از پخش مستندی درباره او و آثارش در دفاع مقدس اظهار کرد: در انقلاب تنها کسی بودم که در درگیریهای انقلاب عکاسی کردم و بعد از آن درگیر کارهای فرهنگی بودم تا در محاصره آبادان ارتش عراق در چهلمین روز جنگ سنگینترین شکست خودش را توسط مردم آبادان متحمل شد. دوباره حس در درونم حرکت کرد و احساس کردم باید در آینده حرفی برای گفتن داشته باشیم و تا پایان جنگ عکاسی کردم.
وی افزود: تا پایان جنگ در آبادان بودم و عکاسی میکردم. در فضای زندگی مردم و فضای زندگی زیر آتش قطعا یکی از جذابترین لحظات زندگی در آن زمان بود. جنگ چهره زشت و زیبا دارد. چهره زشت همان تجاوز و کشتار است و چهره زیبا دفاع است. همان که مردم از خانه، کاشانه، ناموس، میراث و همه چیزشان دفاع میکنند و آن قدر زیبا است که صحنههایی را به یادگار میگذارد.
او ادامه داد: خوشحالم که بعد از ۳۰ سال در استان خودمان صدایمان کردند و گفتند حالت چه طور است. تمام بچههای استان که در سطح ملی کار کردند دل شکستهاند چراکه تمام استانها آنها را دعوت میکنند اما در سرزمین خودمان غریبایم. یک گسست بزرگ فرهنگی بعد از جنگ در استان ما ایجاد شد. به خاطر ندانم کاریها، کوته فکریها و کوچک بودن بعضی از دستاندکاران فرهنگی این گسست ایجاد شد.
این عکاس دفاع مقدس اظهار کرد: امروز پیشکسوت و نیروی جوان ما یا با هم ارتباطی ندارند یا ارتباط بسیار کمی با هم دارند. در این فضای پیشکسوتی است که تجارب منتقل میشود و تمام دانشی که یک فرد دارد و دوست دارد به استان خودش عرضه کند. این گسست باعث شد نتوانیم این کار را بکنیم؛ هر چند انتقاداتی هم کردیم و بعضیها تحملمان نکردند.
ارشدی ابراز امیدواری کرد: روزی استان ما از این خواب غفلت بیدار شود و سرمایههای بزرگی که در کشور دارد را به استان متصل میکند. این تجاربی که خوزستانیها چه در سطح ملی و چه فراملی دارند میتواند استان ما را حداقل در بخش فرهنگی به سطح قابل قبولی برساند. مراسم امروز را به فال نیک میگیریم و امیدواریم روزی بیاییم خوزستان و ببینیم که بچهها قدرتمند، پیشکسوت و دارای دانش بالای هنری در استان هستند و دست بچههای جوان را میگیرند.
در پایان این مراسم با حضور خسرو نشان، کیانوش عیاری، منوچهر جوکار و حسن دادخواه از عکاسان دفاع مقدس حاضر شامل مهرزاد ارشدی، محسن راستانی، جسام غضبانپور، علی هویسی، برنا قاسمی، سیدمدیار شجاعیفر، امیر عبیداوی، امین نظری، میلاد اسماعیلی، زینب روستایی، مصطفی غلامنژاد و نازلی عباسیاهوازی قدردانی شد.