سازمان های مردم نهاد زنان (پونه پیل رام)
پونه پیل رام
شکایت کرد که چرا این قدر “کشمش” کم درون شیرینی ها هست و قناد با اعتماد بنفس کامل پاسخ داد که : مگه شما هر وقت شیرینی “ناپلئونی ” می خرید درون هر کدامش یه “ناپلئون ” هست !!
پاسخ قناد یا بهتر بگویم نگرش قناد به صورت مسئله جالب توجه است و شاید بهترین ایده برای توضیح خودباوری زنان در عرصه های اجتماعی این روزها… زنانی که به جد قبول کرده اند سهم شان از مشارکت های مدنی و اجتماعی همان میزان نگاه قناد است و نه بیشتر !!
سهم اندک زنان در مشارکت های اجتماعی را می توان با خودباوری زنان هم اندازه دانست و از آنجایی که همه زنان نمی توانند در سیستم های دولتی و یا وابسته به دولت نقش اجتماعی خود را ایفا کنند و به خودباوری در اجتماع برسند در یک جامعه مردم سالار نیاز به شکل گیری “سازمان های مردم نهاد بوجود می آید .سازمان هایی که پتانسیل تاثیرگذار سیاسی فرهنگی اجتماعی و حتی اقتصادی را می تواند شکل بدهد
واژه سازمان مردم نهاد (Non-Governmental Organization) برای نخستین بار توسط سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ در تبصره ۷۱ فصل ۱۰ اساسنامه این سازمان مطرح گردید و در سال ۱۹۵۰ همزمان با تشکیل شورای اجتماعی ـ اقتصادی سازمان ملل در بیانیه ۲۸۸ این شورا سازمانهای سازمان مردم نهاد به عنوان مشاوران اصلی مطرح شدند.
سازمان مردم نهاد در هر کشور بنابر فرهنگ، استراتژیهای سیاسی و خواست مردم آن منطقه پایه گذاری می شود و استراتژی های خاص محور تشکیل NGO می باشد.
اما بهترین تعریف .تعریفی است که بانک جهانی برای NGO ارئه داده است:«سازمانهای خصوصی که برای رفع گرفتاریها و آلام مردم، ارتقاء سطح زندگی و رفع فقر، حفظ محیط زیست، فراهم آوردن خدمات اساسی اجتماعی و توسعه ارتباطات ایجاد میشوند» .
به طور کلی واژه «سازمان مردم نهاد » به سازمانهایی غیرانتفاعی و مستقل از دولت اطلاق میشود و معمولاً انتظاری که از تشکلهای غیردولتی میرود ارزش محوری در ساختار نظام آن است که اهدافی غیراقتصادی و غیرمادی دارد و از شاخصههای کلیدی اینگونه سازمانها فعالیتهای داوطلبانه و خودجوش افراد جامعه میباشد.
اما سازمان مردم نهاد زنان:
از ویژگیهای سازمانهای مردم نهاد زنان ایجاد اعتماد در بین گروه مخاطبین خود است. به لحاظ ساختار مردمی گروه هدف به راحتی و بدون قیود رسمی که معمولاً در سازمانهای دولتی مشاهده میشود، میتواند با تشکل ارتباط برقرار نماید. سهولت دسترسی و عضویت در یک سازمان مردم نهاد از جمله نکات مثبت و قابل توجه در حوزه کارآیی و ارتباط مستقیم با مسائل و موضوعات جامعه است.
و از آنجایی که در سازمانهای مردم نهاد زنان طیف وسیعی از فعالیتها وجود دارد، گروههای مختلف زنان، از جمله دانشجویان، متخصصین، هنرمندان، خانهدار و…. امکان جذب و تمرین شرکت در مجموعهای سازمانی و هدفمند را پیدا میکنند که در بحث حُضور فعّال زنان در اجتماع و خروج از انزوا میتواند از جایگاه مهمی برخوردار باشد.
چنانچه سازمانهای مردمی تقویت و توسعه یابد میتوانند با جذب جمعیت جویای کار، تحصیلکرده و بازنشستگان در عرصه اشتغالزایی به ابزاری کارآمد برای تبدیلساز کارهای اقتصادی خواهند بود و به مثابه یک تعدیل کننده عرضه و تقاضای نیروی کار عمل نمایند.
از طریق سازمانهای مردم نهاد، مطالبات به حق و منطقی، فرهنگی، اجتماعی و حقوقی زنان به روش کارشناسانه به گوش مسئولین و سیاستگذاران خواهد رسید و زمینه پیشرفت و بهبود وضعیت و رفع مشکلات و مسائل زنان فراهم خواهد آمد.
سازمانهای مردم نهاد در احیاء مباحث و اولویتبندی آنان با ایجاد نظامی هماهنگ و مشخص میتوانند نیازها و خواستهای قشر زنان را با نمود مطلوبتری مطرح و در پی راهکارهای اساسی باشند. حتی در سطحی بالاتر با فرهنگسازی این تشکلها میتوان موضوعات جدیدی را برای بهبود وضعیت و جایگاه زنان ترسیم نمود تا حساسیتها در مرحله انگیزشی، روحی و ذهنی جامعه ایجاد شود.
مبحث دیگری که در چارچوب فعالیتهای سازمانهای مردم نهاد زنان قرار میگیرد، توانمندسازی زنان است. مفهوم توانمندسازی از چند بُعد قابل بررسی است و میتوان ۵ اولویت را برای آن در نظر گرفت: رفاه، دسترسی به منابع اطلاعاتی، افزایش سطح آگاهی سیاسی، اجتماعی و بهداشتی، مشارکت در ساختارهای مدیریتی و خودسازی به منظور رشد معنوی و روحی، در شرایط کنونی، معمولاً تعاریف متعددی برای توانمندسازی ارائه میشود.
توانمندسازی فرآیندی است که افراد مهارتهایی را برای پیشرفت و غلبه برمشکلات کسب میکنند که هر چه توانایی فرد بیشتر باشد تسلط وی بر خود و عوامل محیطی بیشتر شده و میتواند به سطحی از توسعه فردی دست یابد.
منبع : شوشان