راهی که شوش را به ثبت جهانی می‌رساند

«محوطه‌ی شوش اگر به تنهایی برای ثبت جهانی معیار قرار گیرد، آن پرونده ناقص است و ارزش چندانی برای ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو ندارد.»

وحید عسگرپور – استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه هنر اسلامی تبریز – در یادداشتی با عنوان «شوش و میراث جهانی» پرونده‌ی ثبت جهانی شوش و امکان پذیرفته شدن این پرونده در یونسکو را مورد بررسی قرار داده است.

وی در یادداشت خود آورده است: « چند سالی است که بحثی گسترده و مفصل درباره‌ی تعیین عرصه و حریم «مجموعه‌ی باستانی شوش» که یکی از کهن‌ترین شهرهای جهان محسوب می‌شود درگرفته و به مجادله‌ای کشدار تبدیل شده است.

صد البته که بخش قابل توجهی از این بحث میان دو طیف مطرح است؛ یکی مدیران تکنوکرات و سرمایه‌دار مسلک که با طیف سرمایه‌دار و توسعه‌محور شهری همسو بوده و در پی فعالیت‌های اقتصادی افزون‌تر هستند و دیگری، طیف کارشناسان و عالمانی که دغدغه‌های عالمانه بر منافع مادی‌شان همچنان می‌چربد.

حالا هم که در این گیرودار موضوع ثبت جهانی این محوطه بر سر زبان‌ها افتاده و مسؤولان ثبت جهانی در سازمان میراث فرهنگی، احتمالاً با توجه به این‌که برای امسال گزینه‌ی مطلوب‌تری در اختیار ندارند، سخت مترصد هستند تا پرونده‌ی شوش را به هر ضرب و زوری به سازمان یونسکو «بقبولانند»؛ اما پرسش اصلی اینجاست که آیا خود محوطه‌ی شوش و عرصه‌ی ادعایی آن از جانب طیف نخست، که بسیار کمتر از آن وسعتی است که متخصصان در نظر دارند، می‌تواند بازتاب‌دهنده‌ وجهه‌ میراثی آن باشد و ارزش‌های فرهنگی آن را به تمامی بازگو کند؟

اصلاً چرا ثبت جهانی یک اثر تاریخی و فرهنگی برای کشورهای عضو سازمان ملل متحد تا این حد مهم است؟

 با نگاهی به ضوابط سازمان یونسکو در ثبت جهانی یک اثر به‌سادگی می‌توان دریافت که آنچه در این نهاد بیش از همه مهم است، جایگاه منحصربه‌فرد، چشمگیر، برجسته و بی‌همتایِ یادمان‌ها و بقایای باستانی در نشان دادن نبوغ انسانی، توانایی‌های والای وی و از همه مهم‌تر مراحل و بزنگاه‌های فرهنگی است که بشر در طول تاریخ خود آن‌ها را پشت‌سر گذاشته است.

 یک یادمان، محوطه یا اثر تاریخی-فرهنگی باید به اندازه‌ی یک جهان ارزشمند باشد و بخشی از تجربه‌های بی‌بدیل انسانِ جهان‌شمول، تا بتواند در فهرست میراث جهانی ثبت شود و پاسداری‌اش یک جهان خواهان داشته باشد.

محوطه‌ی باستانی شوش و قطاع‌های آن، یعنی شهر «شاهی»، شهر «صنعتگران»، «آکروپل» و بقایای سکوی بلند، حتی اگر در فهرست میراث جهانی ثبت شوند، به تنهایی و به خودی خود هرگز نمی‌توانند اهمیت میراث بشری و جهانی شوش را منعکس کنند.

 شوش در هزاره‌ی چهارم پیش‌ از میلاد نقشی قابل توجه در شکل‌گیری نخستین حکومت‌های خاور نزدیک و جهان بر عهده داشته است، حتی مدت‌ها پیش از نمایانی جوامع پیچیده در میانرودان جنوبی.

 در این میان، نه تنها جایگاه پس‌کرانه‌های این محوطه و محوطه‌های پیرامونی آن در این رویدادِ مهمِ انسانی و فرهنگی کمتر از خود شوش نیست، بلکه خود این محوطه تنها یکی از بازیگران فعال در صحنه‌ی پیچیدگی‌های اجتماعی و شهرنشینی آغازینی محسوب می‌شود که خوزستان را در همه‌ی جهان (دست‌کم به لحاظ قدمت زمانی) پیشتاز ساخته است.

 بنابر تعاریف و اصولی که پیش‌تر در رابطه با مواریث جهانی و ارزش آن‌ها در فرهنگ‌های امروزین بیان شد، مشخص است که عرصه‌ی باستانی محوطه‌ی شوش باستان به تنهایی و به خودی خود نخواهد توانست ارزش‌های جهانی مستتر در منظر فرهنگی آن منطقه را متجلی کند.

 این‌که از شهر باستانی شوش سخن به میان می‌آید بیش از همه از آن روست که بسترهای محیطی لازم برای پیشرفت‌ها و افزایش پیچیدگی‌های حوزه‌ی رودخانه‌ی «شائور» در هزاره‌های چهارم و سوم پیش از میلاد مهیای تحقق رویدادی بوده که به مثابه‌ی «شهرنشینی» در آن محوطه نمایان شده است.

 نه تنها رودخانه‌ی «شائور»، بلکه همه‌ی محوطه‌های اقماری پیرامون شوش بخشی از منظر فرهنگی شکل‌گیری و تداوم حیات آن محسوب می‌شوند؛ در واقع، بخشی جدایی‌نا‌پذیر از «هویت» قابل پاسداشت آن هستند.

محوطه‌ی شوش اگر به تنهایی برای ثبت جهانی معیار قرار گیرد، آن پرونده ناقص است و ارزش چندانی برای ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو ندارد؛ بخصوص که این‌روزها از حذف و نادیده گرفتن بخش بزرگی از عرصه‌ِ باستانی آن در پرونده‌ی ارسالی به یونسکو هم سخن گفته شده است!

 به هر رو، با نگاه کردن به ضوابط ثبت میراث جهانی یونسکو می‌توان چنین گفت که شوش تنها یک محوطه نیست، مجموعه و منظری است و «نمونه‌ای برجسته از منظره‌ای که نمایان‌گر مرحله یا مراحلی در سرگذشت انسان باشد.» محیط جغرافیاییِ دربرگیرنده‌ی شوش در حقیقت بستر و خاستگاه یکی از بنیادی‌ترین دگرگونی‌های انسانی است: آغاز شهرنشینی و تمدنِ توأم با پیچیدگی‌های اجتماعی که سرنوشت انسان‌ها را برای همیشه دستخوش دگرگونی کرد.

 اکنون بحث بر سر این میزان یا آن مقدار هکتار نیست؛ یا دست‌کم نباید باشد. این‌که عرصه‌ی باستانی شوش «۳۹۰ هکتار» است یا حریم آن فلان هکتار، نباید موضوع اصلی باشد. موضوع محوری معطوف است، یا باید معطوف باشد به اینکه ما در شوش با چه چیزی مواجه هستیم؟ آیا یک قلعه فرانسوی؟ مجموعه‌ای از بناهای هخامنشی؟ بقایای معماری عیلامی؟ آیا بحث بر سر حفظ این بقایای فرهنگی است؟ آیا حفظ این‌ها به تنهایی می‌تواند به آن‌ها ارزشی جهانی ببخشد؟ مسلم است که پاسخ منفی‌ست.

 محوطه‌ی باستانی شوش به تنهایی هرگز نخواهد توانست ارزش دستاوردهای انسانی را که در آن خطّه از کره‌ی خاکی محقق شده نمایان کند. میراث شوش، میراث مدنیتی است در مقیاسی جهانی و زمانی خود را متجلی می‌کند که در منظر فرهنگی خود در نظر آید. به‌طور حتم، رودخانه‌ی «شائور» و همه‌ی محوطه‌های باستان‌شناختی کوچک و بزرگ پیرامون آن، همگی از یک‌سو جزو جدایی‌ناپذیر شوش هستند و از سوی دیگر بر سازنده‌ی شبکه‌ای فرهنگی و پیچیده که در نهایت موجب نمایانی نخستین نمونه‌های مدنیت در جهان انسانی شد.

 منظر شوش نماینده‌ای بی‌بدیل برای رویداد جهانی مدنیت انسان است و این نکته‌ی کوچکی نیست. هرگونه تعجیل و بی‌مبالاتی در تدوین پرونده‌ی ثبت جهانی این میراث گرانقدرِ جهانی به‌منزله‌ی تخریب معنوی آن است؛ نه چندان متفاوت از اینکه با کلنگ و بیل مکانیکی به جانش افتاده و آن را با خاک یکی کنیم!

 مسأله‌ی قابل توجه در این زمینه، مقیاس و اندازه نیست؛ آن است که چگونه می‌توان به بهترین وجه شواهد ملموس و مادّی نخستین گذارهای انسان را به ساحت مدنیت مورد حفاظت و پاسداشت قرار داد؛ امری که به حق و از اساس خصلتی جهانی دارد.

انتظار می‌رود که مسؤولان مرتبط با نهاد میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشورمان بیش از نگریستن به ابعاد، اندازه‌ها و چانه‌زنی اقتصادی و توسعه‌ای بر سر زمین‌ها، یک بار دیگر و به‌دور از هرگونه تعجیل و شتابزدگی بنشینند و بر آنچه منظر فرهنگی شوش در اختیار می‌گذارد مداقه کنند. اسناد و مدارک و کتاب‌های متعدد باستان‌شناختی در این زمینه موجود است که می‌تواند در این امر به آن عزیزان کمک کند.

 در نهایت، هرگونه سهل‌انگاری در تدوین و تکمیل پرونده‌ی ثبت جهانی شوش نه تنها کمکی به شناسایی مطلوب‌تر آن به جهانیان نخواهد کرد، بلکه احتمال زیاد وجود دارد که به نادیده‌انگاشتن و جاانداختن بخش قابل توجهی از ارزش‌ها و دستاوردهای بشری گردآمده بر محور و مدار این مجموعه و محدوده‌ی باستانی بیانجامد و نقض غرض کند!

 باید مراقب بود که شوش تنها یک محوطه‌ی باستانی در سطح محلی یا ملّی نیست؛ شوش از معدود مواریث پر سابقه‌ی مدنیت بشری هم هست؛ یک منظر و زمین‌سیمای (Landscape) رویداد عظیم تمدن انسانی نیز هست!»

https://hoorkhabar.ir/315685کپی شد!
121
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.