پشت پرده عدم حضور ایران در ائتلاف ضد داعش (محمود ملکی)
ایالات متحده در روزهای اخیر تلاش گستردهای سازماندهی کرده تا بتواند آنچه ائتلاف جهانی علیه داعش مینامد، ایجاد کند؛ ائتلافی که البته نام ایران به مثابه یکی از کشورهای عضو آن به چشم نمیخورد. این در حالی است که هم دولت عراق و هم اقلیم کردستان عراق، کمکهای ایران در متوقف کردن پیشروی داعش را به صراحت در محافل گوناگون، آشکارا و نهان تشریح کردهاند.
با وجود این، اکنون این پرسش برای افکار عمومی ایرانیان مطرح شده که آیا ایران نخواسته در این ائتلاف شرکت کند و یا آمریکا اجازه نداده ایران در ائتلاف ضد داعش شرکت کند؟
* آیا آمریکا اجازه نداد ایران در ائتلاف ضد داعش شرکت کند؟
برخی از تحلیلگران داخلی و خارجی که اطلاعات دقیقی از فعل و انفعالات شکل گرفته در جریان ایجاد این ائتلاف ندارند، در مطالبشان میگویند که آمریکا و برخی کشورهای حاضر در ائتلاف، علاقهمند به رسمیتبخشی به نقش و جایگاه ایران، آن هم در آستانه مذاکرات حساس هستهای نیویورک نیستند؛ بنابراین، طبیعتا طراحان سیاست خارجی و البته برخی متحدان منطقهای آمریکا، علاقهمند به حضور ایران در چنین ائتلافی نبوده و نیستند.
اما بنا بر اطلاعات موجود، این تحلیل، تحلیل درستی نیست، زیرا بنا بر اطلاعات موثق از منابع آگاه مقامهای مختلف آمریکایی مدتها پیگیر جلب مشارکت ایران در ائتلاف ضد داعش بودند، به گونهای که از همان آغاز بحران داعش، مقامات آمریکایی برای جلب همکاری ایران، تلاش گستردهای برای ارتباطگیری با سفرای ایران در دیگر کشورها کردند و حتی تلاش برای این ارتباط گیری را به سطوح بالاتر از سفرای ایران رساندند، ولی نهایتا نتوانستند موفق به جذب ایران در ائتلافی پر حرف و حدیث ـ چه از لحاظ مشروعیت و چه از نظر کارایی برای مقابله با داعش ـ شود.
در کنار تلاشهای ایالات متحده برای ارتباطگیری با ایران برای شرکت در ائتلاف، سخنرانی مهم هفته گذشته اوباما ـ که مشکل اعراب سنی را نه ایران شیعه، که تروریستهای سلفی دانسته بود ـ از دیگر اقدامات ایالات متحده برای مشارکت ایران در ائتلاف علیه داعش بود؛ سخنرانی که البته آن هم در جلب مشارکت ایران در ائتلاف ضد داعشی به رهبری آمریکا ناکام بود.
پس از ناکامی چنین تلاشهایی بود که مقامات ایالات متحده، «نعل وارونه زدن» را آغاز و اعلام کردند که آنان نخواستهاند ایران در ائتلاف باشد و در این زمینه گفتند، ایران شرایط حضور در ائتلاف را ندارد. وزیر خارجه آمریکا حتی پیشتر هم رفت و گفت، چون ایران خود حامی تروریسم است، نمیتواند در ائتلاف ضد تروریسم شرکت کند. جان کری اما هیچگاه از تلاشهای کشورش برای جلب حمایت و مشارکت ایران نگفت و نخواهد گفت، ایران بود که به دلایلی حضور در این ائتلاف را نپذیرفت.
* چرا ایران نخواست در ائتلافی به رهبری آمریکا علیه داعش شرکت کند؟
نخستین دلیل شرکت نکردن ایران در این ائتلاف، رویکرد ایران به حاکمیت ملی عراق بود که بر این باور است، هر کمکی که ایران میتواند در اختیار حاکمیت سیاسی در بغداد و مقامهای اقلیم کردستان قرار دهند. ایران همواره بر این باور است که بحرانهای داخلی کشورهای منطقه و مصافشان با تروریسم لازم است با مدیریت حاکمیت داخلی کشورهای منطقه و کمک همسایگانی که پیوندهای عمیق فرهنگ و سیاسی دارند، حل و فصل شود و از باز کردن پای قدرتهای غربی به کشورهای اسلامی همیشه دوری کرده است.
در مقابله با بحران داعش هم آنچنان کمکهای ایران کارآمد و تعیین کننده بود که مقامات حکومت مرکزی در بغداد و همچنین مقامات اقلیم کردستان نتوانستند به تأثیر این کمکها در توقف و شکستهای بعدی داعش اعتراف نکنند.
دومین دلیل ایران برای شرکت نکردن در چنین ائتلافی به مواضع دوگانه کشورهای عضو ائتلاف در قبال داعش برمیگردد. بیشتر کشورهای عضو ائتلاف مستقیم و غیر مستقیم از داعش و فعالیتهای آن حمایت کردهاند یا دستکم تا هنگامی که خطر داعش متوجه شهروندان و امنیت خود آنان نبود، مخالفتی هم با آن نمیکردند. ایالات متحده مشخصا تا زمانی که داعش دو خبرنگار این کشور را سر نبریده بودند، مخالفتی با داعشیها به صورت جدی نداشت.
نکته بسیار قابل توجه اینکه مخالفان دولت بشار اسد در سوریه ـ که از حمایت آمریکا بر خوردارند ـ دو خبرنگار آمریکایی را که به دست داعش سربریده شده بودند، دستگیر کرده و در نهایت در ازای چند هزار دلار به داعشیها فروختند. مخالفان معتدل بشار اسد، همان تروریستهایی هستند که آمریکا پول و سلاح در اختیار آنان قرار میدهد! حال اینکه توقع داشته باشند که ایران در چنین ائتلافهایی ـ آن هم به رهبری آمریکا باشد ـ دور از تعقل و خردورزی حداقلی است.
سومین دلیل ایران برای شرکت نکردن در این ائتلاف، گمان ایران بر نمایشی بودن چنین اقدامی از سوی ایالات متحده آمریکاست؛ ظنی که به مرور اقدامات مشابه آمریکا در عراق و افغانستان قریب به یقین مینماید. آمریکا نه در افغانستان جدیتی برای مبارزه واقعی با طالبان و القاعده از خود نشان داد و نه در عراق با القاعده و سران باقی مانده حزب بعث وارد درگیری جدی پس از سقوط صدام شد و از این گروهها مستقیم و غیر مستقیم، با علم به فعالیتهای تروریستی آنان، برای ایجاد توازن با دولت شیعی در عراق استفاده کرد.
در همان آغاز بحران داعش هم برخی تحلیلگران غربی، بحران داعش را نبرد انسانهای بد نامیدند و از اینکه دشمنان آمریکا همدیگر را در عراق و سوریه میکشند، استقبال کردند.
جمهوری اسلامی ایران هر گاه نیت جدی و نه نمایشی با تروریسم بوده، عزم جدی خود را نشان داده است؛ اما اکنون و زمانی که مستقیم با حاکمیت عراق در ارتباط است، چه انگیزهای برای حضور در این نمایش باید داشته باشد؟
همه این مباحث البته به معنای سیاست انزواگرایانه در قبال بحرانهای منطقه نیست، چنانکه برخی گمان میکنند چون داعش خطری را متوجه امنیت و مرزهای ایران نمیکند و نیروهای نظامی توانمند برای مقابله با آنان وجود دارد، ایران وارد مسائل مربوط به عراق و ائتلاف نشود.
توصیه این است، ایران به عنوان قدرتی که امنیت منطقه برای او ارزشی بنیادین است، با حساسیت بحران عراق را دنبال کرده و در کنار کمک به حاکمیت مرکزی و اقلیم در عراق، در راستای ائتلاف سازیهای واقعیتر ـ که هدف جدی مبارزه با تروریسم را داشته باشد ـ پتانسیل خود را بالفعل کند.