مثلث سرمایه اجتماعی، عزم ملی و رسانه (ابراهیم منصوری)
نامگذاری امسال به «سال حماسه اقتصادی فرهنگی با عزم ملی و مدیریت جهادی» از سوی رهبر معظم انقلاب، چراغ راهی برای ساماندهی امور و ایجاد چشماندازی چند ساله برای حرکت در مسیر تعالی و پیشرفت ایران اسلامی است. تعمق در تک تک مؤلفههای تشکیل دهنده عنوان امسال از سوی نهادها و مراجع زیربط و احساس تکلیف در تحقق آن، موجب شکوفایی و تبلور داشتههای ذاتی سرزمینمان خواهد شد.
در این مجال تلاش شده به عبارت «عزم ملی» مورد اشاره رهبر فرزانه انقلاب به عنوان یکی از پایههای قدرت و اقتدار نظام در عرصه ملی ـ بینالمللی و یکی از شقوق سرمایه اجتماعی و نقش رسانه به عنوان بسترساز تحقق آن نگاهی هرچند اجمالی انداخته شود.
به طور کلی میتوان سرمایه اجتماعی را هنجارها و ارزشهایی دانست که باعث افزایش همبستگی و اعتماد اجتماعی و تسهیل عمل جمعی و ایجاد شبکهها میشود؛ بنابراین، سرمایه اجتماعی دارای دو وجه ذهنی (هنجارها، ارزشها و اعتماد) و عینی (شبکهها و گروهها) است. از منظری، سرمایه اجتماعی یکی از عناصر مهم قدرت جامعه مدنی یا ظرفیت جامعه برای مدیریت خویش از طریق فعالیتهای گروهی غیررسمی، داوطلبانه یا غیردولتی (و غیر انتفاعی) است.
این مفهوم به عنوان ابزاری برای ارزیابی کارکردهای سازمانهای اجتماعی و میزان موفقیت و محبوبیت نهادهای اجتماعی، گروهها و انجمنهاست. در واقع یکی از نقاط قوت انجمنها و گروهها عبارت است از انباشت و تقویت سرمایههای اجتماعی که به نوبه خود، مدیون عوامل متعددی است که در این میان رسانهها سهم ویژهای دارند؛ هرچند سنجش این موضوع با توجه به حیطه و گستردگی سرمایههای اجتماعی، بسیار دشوار است، به استناد برخی دادههای تجربی و شواهد عینی و داوری بزرگان جامعهشناسی و ارتباطات، میتوان حداقل اهمیت و تأثیر رسانهها را در این مبحث بررسی کرد.
رسانهها به عنوان یکی از منابع مهم و تأثیرگذار تشکیل سرمایه اجتماعی هستند و گاهی نیز در حکم ابزار اشاعه این سرمایه که به نوبه خود نیز بر حسب ماهیت و محتوایی که تولید میکنند، میتوانند میزان و انواع متفاوتی از سرمایه اجتماعی را شکل دهند.
سه مؤلفه کلیدی سرمایه اجتماعی شامل؛ «مشارکت»، «اعتماد اجتماعی»، «آگاهی و دانش» است که تحقق هر سه معیار در لایههای مختلف اجتماعی به پیشبرد اهداف دولت ـ ملت خواهد انجامید که نقش رسانه در تبیین و تحقق هر سه مؤلفه، نقشی بیبدیل و تأثیرگذار است. از این روی میتوان ایجاد فضای مناسب و بسترسازی تحقق این سه عامل به عنوان شاکله سرمایه اجتماعی در جامعه را از منظری به رسانهها نسبت داد. مشارکت، شرکت مؤثر افراد جامعه در امور جمعی از طریق بسیج امکانات بالقوه گروهی به منظور استفاده از آنها در فرآیند تصمیم گیری و اجراست.
انتقال آگاهی و دانش در بستر «آموزش» صورت میپذیرد. رسانههای جمعی فراگیرترین ابزارهای آموزش در هر اجتماعی هستند و با استفاده از تکنیکهای متنوع و خاص خود به این امر همت میگمارند. تقویت و گسترش اعتماد اجتماعی میان شهروندان و یا نهادها و گروههای اجتماعی نیز یکی از مهمترین ابعاد سرمایه اجتماعی است، که در این میان رسانه به دلیل ایجاد فضای تمرکز و افزایش قدرت تجزیه و تحلیل مردم از اوضاع، در انتقال و افزایش آگاهی و دانش با ایجاد فضای تعامل سازنده بین مردم و مسئولین و تبلور عزم ملی جهت رفع و فتق مشکلات و انباشت سرمایه اجتماعی نقش بیبدیل ایفا میکند.
اگر به رسانه از منظر واسطگی نگریسته شود، نقش و جایگاهی مدرن دارد که همانا رابط بودن میان محیط سیاسی (شامل حکومت و نیروهای درون حاکمیت) از یک سو و محیط اجتماعی (شامل ملت) از سویی دیگر است. به دیگر بیان، ساماندهی ارتباط دو یا چند سویه میان ملت و حکومت با ابزار رسانه، محقق میشود. در چنین نگاهی، واقعبینانهترین قرائت از رسانه، قرائتی است مبتنی بر شقوق اساسی یک ارتباط بنیادین که از یک طرف معنا و مفهوم تمامی ایدهها و ارزشهای حکومت را برای ملت آشکار و شفاف میسازد و از طرفی دیگر همه دردها، طرحها، آمال و هنجارهای امروز و فردای ملت را به دولتمردان و نهادهای کلان و شاهرگهای تصمیم گیر در مجموعههای سیاسی ـ فرهنگی ـ اقتصادی انتقال میدهد.
در واقع در نگاه مدرن به رسانه، این عنصر پر تحرک به جام جم کهن میماند، که از هر سو بدان بنگریم، ماهیت درونی جهان پیرامون را آشکار میسازد. بهره بردن از رسانه به عنوان بستر ساز، قوام دهنده و تجلیگر عزم و ارداه ملی امکان برنامه ریزی سیستماتیک و مدیریت بحران را فراهم میسازد و در این میان مردم جامعه یکی از عوامل اصلی در این مثلث سه ضلعی نیز ایفای نقش میکنند.
ایجاد حس همیاری بین دولت و رسانهها و تعامل مناسب بین این دو نیز باعث بسط دامنه سرمایه اجتماعی در بین آحاد ملت و همچنین شکلگیری عزم ملی در شعاع جامعه ایرانی و دلبستگان به ایران خواهد شد.
استفاده از فرصت اعتمادساز رسانه در جهت اصلاح و تقویت روابط اجتماعی میان مردم و نیز بین مردم و دولت، بازتاب مطالبات مردم به دولتمردان و همزمان اعلام دستاوردهای نهادهای دولتی به مردم ضمن تقویت روابط بین مردم و مسئولین به تولید سرمایه اجتماعی نیز کمک خواهد کرد.
از سوی دیگر، شکلهای متنوع دستگاههای رسانهای به ویژه در عصر جدید، کار ویژههای ارتباطی میان فرهنگی و بینالمللی را نیز حاملاند. در حقیقت رسانهها که عضوی شاخص از مجموعه متولیان جامعه پذیری کنشگران اجتماعی به شمار میآیند، با بهره گیری از ارتباطات تودهای از امکان ممتازی در اثرگذاری بر انگارهها و ذهنیتهای عمومی برخوردارند که در صورت مدیریت جهادی مورد تأکید رهبر معظم انقلاب و ایجاد بستر و امکان تبلور عزم ملی به ایجاد سرمایه مهم و تعیین کننده اجتماعی خواهد انجامید. تعمیق اعتماد توسط رسانه در بین لایههای جامعه ضمن ایجاد سرمایه اجتماعی، سبب توسعه اعتماد اجتماعی میان نسلی در زمینه حوزههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی خواهد شد.
امید است که نقشه راه طرح شده رهبر معظم انقلاب، چراغ راهی چند ساله در تحقق برنامههای مورد وفاق ملی در راستای تقویت و توسعه روابط مردم ـ دولت مورد استفاده قرار گیرد.