اهواز؛ راسته فلافل فروش های لشکرآباد…
وارد محله که میشوی بوی فلافل و ترشی و شیرینی های رنگارنگ میپیچد به هم و میرود تا عمق ریههایت! دو طرف خیابان فلافل فروشهای جوان بساط کردهاند و نشستهاند پشت دکه؛ مشتریها هم همچنان که آب دهان را پایین میدهند، با سرهای خم شده به یک طرف، دهان را به قواره نصف صورت باز میکنند و نصف ساندیچ پرملات فلافل را میفرستند درون معده!
فلافل فروشهای خیابان “انوشه” یا همان “لشکرآباد” خودمان، مشتریهای ثابت دارند؛ آفتاب که غروب میکند، چراغ دکههای فلافلفروشی هم روشن میشود و مشتریها کمکم از راه میرسند. فلافلفروشهای جوان خیارشور، گوجه، کلم، انواع ترشی و هرآنچه میشود کنار قرصهای فلافل، درون ساندویچ جا داد را یکییکی از خانه بیرون میآورند و میچینند روی میز؛ جلوی مثلا رستوران خود را هم آبپاشی میکنند و کمکم آماده میشوند برای استقبال از مشتریها.
فلافلسرای لبنان؛ فلافل ابوحمید؛ هر کدام از دکهها اسم خاصی دارند و با خط درشت آن را کنار بساط خود نوشتهاند. هیچ کدام هم شعبه دیگری ندارند! مشتری ثابت خود را دارند و ذائقه آنها را هم میدانند! مثلا یکی از فلافلفروشها بادمجان را کنار فلافل میگذارد و میگوید: “مشتری دوست دارد!”
هوا که تاریک میشود، مشتریهای گرسنه از راه میرسند؛ هر کدام نانی برمیدارند و شروع میکنند به پر کردن آن؛ میگویند اینجا سلفسرویس است؛ ۱۵۰۰ تومان میدهی و هر چه دلت میخواهد میریزی درون ساندویچ! بعضی مشتریها آنقدر نان خود را پر میکنند که محتویاتش از گوشه و کنار آن میزند بیرون! فلافل، گوجه، خیارشور، بادمجان، انواع ترشی، سس قرمز تند، سس سفید و هرچه روی میز پیدا میشود، تا جایی که نان جا داشته باشد میریزند کنار هم! فلافلفروشهای جوان هم پشت دکه نشستهاند و پا روی پا انداختهاند و به مشتری ها خوش آمد می گویند.
یکی از فروشنده ها میگوید: “اینجا مشتری ثابت داریم؛ فقط هم از بچههای این محل نیستند، خیلیهاشان از بالاشهر میآیند.” راست میگفت؛ سر و کله ماشینهای مدلبالا کمکم پیدا شد و چند جوان با لباسهای عجیب و غریب که شبیه لباس بچههای اهل این محل نبود خود را به دکه پسرک فلافلفروش مهمان کردند.
یکی از مشتریها که به قول فلافلفروش از بالاشهر آمده میگوید: “معمولا با رفقا میآییم اینجا؛ گاهی هم شرطبندی میکنیم که فلافل بیشتری بخوریم!”
سرگرم صحبت با فلافلفروشها هستیم که شیرینیفروشها، بامیهفروشها و قلیانفروشها هم سر و کلهشان پیدا میشود. کنار خیابان بساط میکنند و انواع شیرینی را روی میز خود میچینند؛ زولبیا و بامیهها را که درون تابهای از روغن سرخ میشوند، بیرون میکشند و میگذارند جلوی مشتری.
راسته فلافل فروش های لشکرآباد این روزها شلوغ تر از همیشه است و مسافران نوروزی به محض ورود به اهواز سراغ این محل را می گیرند؛ راسته ای که تا همین چند سال پیش کسی جرات نمی کرد تنها پا به آنجا بگذارد و کلاهت هم اگر آنجا می افتاد، از خیرش می گذشتی؛ حالا همین محل به جاذبه ای توریستی اهواز تبدیل شده و می توانی مهمانان نوروزی را به آنجا ببری و گشتی بزنی و فلافلی نوش جان کنی و در آخر هم سی دی “باشو غریبه کوچک” را از باشو بخری و چند دقیقه ای کنار بساط کوچکش به درد دل هایش گوش کنی.
دکتر محمد سلطانی فر، مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه های وزارت ارشاد و استاد علوم ارتباطات که چندی پیش به اهواز سفر کرده بود، پس از آنکه گشتی در راسته فلافل فروش های اهواز زد، در خصوص ویژگی های این منطقه به خبرنگار ایسنا خوزستان گفت: منطقه لشکرآباد بر اساس اطلاعاتی که از اهالی منطقه بدست آورده ام، تا چند سال پیش منطقه ای ناامن بوده است، ولی اکنون می بینیم که به همت مردم محل، این منطقه به مکانی اقتصادی و گردشگری تبدیل شده که بسیاری از مسافران در سفر به اهواز از این راسته دیدن می کنند.
وی افزود: در این منطقه فلافل که غذای محلی جنوب است عرضه می شود و فروشندگان نیز برخورد محترمانه ای با مشتری ها دارند و بر اساس اعتماد برخورد می کنند، به این صورت که وقتی مشتری به محل کسب آنها مراجعه و غذایی را میل می کند، بر اساس اعلام مشتری وجه آن را دریافت می کنند و این رفتار قطعا تنها یک حرکت تبلیغاتی نیست، بلکه ریشه در آداب و رسوم مردم این منطقه دارد.
این استاد علوم ارتباطات تصریح کرد: نکته حائز اهمیت در مورد لشکرآباد این است که این منطقه به همت مردم همین محل به این صورت درآمده و دولت و نهادهای دولتی نقشی در آن نداشته اند و همین مردمی بودن، موجب موفقیت این حرکت شده است. اعتقاد من این است که دولت و شهرداری نباید در این منطقه به صورت مستقیم وارد عمل شوند و اجازه بدهند که مردم منطقه لشکرآباد خود این راسته را اداره کنند و حتی اگر می خواهند که به رونق این بازار کمک کنند، این کار را با همفکری بزرگان این منطقه انجام دهند. به عنوان مثال می توان گفت که اکنون فروشندگان لشکرآباد به این نتیجه رسیده اند که مثلا اگر نزاعی در این منطقه رخ دهد، خود باید کمک کنند تا به آن پایان دهند تا به کسب و کارشان آسیبی وارد نشود، حال آنکه اگر قرار بود نیروهای امنیتی به این منطقه وارد شوند، نتیجه متفاوت می شد.
سلطانی فر گفت: تجربه منطقه لشکرآباد و اینکه منطقه ای که در گذشته محل مناسبی نبوده و اکنون به منطقه ای تجاری و گردشگری تبدیل شده که توسط مردم خود این منطقه اداره می شود، تجربه موفقی است و باید از آن به عنوان پایلوت برای دیگر مناطق مشابه در کشور استفاده شود. همچنین لازم است که کارهای پژوهشی و دانشجویی برای روی این منطقه انجام شود تا بتوانیم از تجربه موفق لشکرآباد استفاده کنیم. شاهد هستیم که فروشندگان حاضر در لشکرآباد برخورد بسیار خوبی با مشتری ها دارند و با ادب و با رعایت تمام قواعد لازم برای مشتری مداری برخورد می کنند، حال آنکه آنها قطعا در خصوص نحوه برخوردها اطلاعات علمی ندارند و حتی ممکن است بی سواد هم باشند، ولی به تجربه به این نتیجه رسیده اند که اگر با مشتری ها برخورد خوبی داشته باشند، این کار موجب رونق کسب آنها می شود و همچنین بخشی از آن نیز به آداب و رسوم موجود در زندگی مردم منطقه بازمی گردد؛ همه اینها مواردی است که باید به دقت مطالعه شوند تا بتوان از این تجربه موفق در دیگر نقاط کشور نیز استفاده کرد.
راسته فلافل فروش های اهواز هر سال شلوغ تر می شود و رونق بیشتری می گیرد و در تعطیلات نوروز نیز به صورت شبانه روزی فعال است. لشکرآباد حالا دیگر یک منطقه ناامن و آلوده نیست؛ منطقه ای گردشگری است که باید در ردیف جاذبه های شهر اهواز قرار بگیرد و به مسافران نوروزی آدرس بدهیم که: “اهواز، میدان دانشگاه شهید چمران، راسته فلافل فروش های لشکرآباد…”