تقابل آمریکا و داعش در عراق و سوریه / واشنگتن، بازیگر بی‌خرد یا دروغگو؟

حملات آمریکا علیه تکفیری‌های داعش در شمال عراق، بار دیگر توجهات را به نوع تعامل واشنگتن با گروههای تروریستی حاضر در منطقه جلب می‌کند؛ در مورد داعش آیا مقابله جدی در جریان است یا آمریکا اهداف بالاتری را از این مجری دنبال می‌کند؟

تلاقی این روزهای آمریکا با تروریست‌های داعش در شمال عراق، سؤالات متعددی را در اذهان ناظران ایجاد کرده است. داعش و ایالات متحده آمریکا در چه نقطه‌ای ایستاده و از چه منظری همدیگر را می‌بینند؟ رفتار دولتمردان واشنگتن در قبال داعش را چگونه باید تحلیل کرد؟

ایجاد گروههای تندرو در منطقه خاورمیانه و سپردن نقش نیابتی به آنان برای پیگیری اهداف آمریکا از سیاست‌های همیشگی واشنگتن در این منطقه بوده است. ایجاد و تجهیز گروهک‌های موسوم به جهاد اسلامی در افغانستان برای مقابله با شوروی و تولد گروهک تروریستی القاعده از درون همین گروهها، بارزترین سابقه تاریخی در این مورد است.

اما بحث در مورد داعش و کیفیت ایجاد و مأموریتی که بر عهده آن گذاشته شده است کمی پیچیده‌تر به نظر می‌رسد.

تروریست‌های داعش در جهت پیشبرد اهداف آمریکا و حمایت از موجودیت رژیم اسرائیل به وجود آمد.

«اسکات ریکارد» از کارشناسان اطلاعاتی سابق آمریکا در این مورد می‌گوید: «داعش این سناریوی مد نظر آمریکا و متحدانش را به وجود آورد که به موجب آن یک هرج و مرج و جنگ دائمی در منطقه وجود خواهد داشت.»

وی در گفت‌و‌گو با شبکه پرس تی‌وی ادامه می‌دهد: «آمریکا القاعده دیگری را به وجود آورد چون آنها گفته‌اند که القاعده را از بین برده‌اند اما داعش نیز همان غول مشابه (القاعده) است.»

همچنین پایگاه خبری آمریکایی «ورلد نت دیلی» در ماه ژوئن گذشته به نقل از مقام‌های اردنی اعلام کرد، ارتش آمریکا در سال ۲۰۱۲ در یک پایگاه مخفی در اردن به شبه‌نظامیان داعش آموزش داده بود.

این سایت خبری در ادامه از آگاهی مقامات امنیتی آمریکا از آموزش نیروهای داعش در ترکیه خبر می‌دهد.

از سوی دیگر «ادوارد اسنودن» کارمند سابق آژانس امنیت ملی آمریکا و افشاگر اطلاعات سری، در مورد شکل‌گیری داعش توسط آمریکا می‌گوید: سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل در شکل‌گیری گروه موسوم به دولت اسلامی در عراق و شام (داعش) نقش داشتند و در عملیاتی با نام «لانه زنبور» گروه داعش را تشکیل دادند.

وی که تاکنون دردسرهای بسیار زیادی برای دولتمردان آمریکایی ایجاد کرده است، به نقش دیگر داعش در این مورد اشاره می‌کند و می‌افزاید: گروه داعش برای حمایت از اسرائیل تشکیل شده است و هدف عملیات «لانه زنبور» تشکیل گروهی با شعارهای اسلامی است که تندروها را از سراسر جهان جذب کند و بر اساس اندیشه‌های تکفیری، سلاح خود را به‌سوی کشورهای مخالف موجودیت اسرائیل نشانه بگیرد.

اما اگر تمامی این افشاگری‌ها را نیز نادیده بگیریم، از کنار یک مورد نمی‌توان به راحتی عبور کرد و آن هم اعتراف صریح «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب خاطرات خود به نام «گزینه‌های دشوار» می‌نویسد: «… توافق شده بود تا دولت اسلامی(داعش) در روز ۵ / ۷ / ۲۰۱۳ اعلام شود و ما منتظر اعلام تاسیس آن بودیم تا ما و اروپا هرچه سریعتر آن را به رسمیت بشناسیم.»

این موضوع باعث اعتراض شدید «جبران باسیل» وزیرخارجه لبنان به «دیوید هیل» سفیر آمریکا در بیروت شد و وزیرخارجه لبنان از سفیر آمریکا خواست تا کاخ سفید در این مورد توضیح دهد.

در تحلیل اوضاع منطقه نیز ما داعش را کاملا در خدمت منافع آمریکا دیده‌ایم، از جمله ایجاد سد دفاعی در مقابل اسرائیل و همچنین ایجاد موج اسلام هراسی که هر دو از اولویات سیاست خارجی آمریکا محسوب می‌شود.

حال بازگردیم به مطلب اولیه نوشتار و آن هم مقابله آمریکا با داعش در عراق است که گفته شده ممکن است به سوریه نیز تسری یابد.

در این مورد دو فرضیه مطرح است:

۱) آمریکا پس از ایجاد و تجهیز داعش، حال این گروهک را بر ضد منافع خود دیده و در صدد مقابله با آن برآمده است.

در این مورد باید گفته شود که طبق اصول روابط بین‌الملل بازیگران صحنه جهانی عاقلانه رفتار می‌کنند و طبق این فرضیه ناچار باید گفته شود که آمریکا بعنوان یک بازیگر عمده در صحنه جهانی عاقلانه عمل نکرده و با ایجاد و تجهیز تررویست‌های داعش، ابتدا منافع منطقه و سپس منافع خود را به خطر انداخته است.

ناعاقلانه رفتار کردن آمریکا یک موضوع دیگر را نیز پیش می‌کشد و آن هم اینکه، آمریکا با چنین خطایی به هیچ وجه صلاحیت رهبری جامعه بین‌المللی را  – آن‌گونه که خود مدعی آن است – نخواهد داشت.

۲) مقابله‌ای در اصل وجود ندارد و به قولی رویارویی آمریکا با داعش، جنگ زرگری است و اهداف خاصی را دنبال می‌کند.

در این رابطه بر طبق نظریه واقع‌گرایی «مورگنتا» نظریه پرداز آمریکایی می‌توان تحلیل واقع‌بینانه‌ای ارائه کرد، بنا بر نوشته‌های مورگنتا، بازیگران صحنه بین‌الملل در صحنه بازی جهانی سه هدف را دنبال می‌کنند.

الف: به دست آوردن قدرت ب: حفظ قدرت ج: نمایش قدرت (پرستیژ)

در مورد گزینه الف و ب باید گفت، آمریکا در رویاروی با داعش در شمال عراق در پی ایجاد هرچه نفوذ بیشتر در منطقه است و دخالت دوباره نظامی در این خطه، با توجه به موقعیت ژئوپلتیک و همسایگی ایران، ترکیه و سوریه در پی بسط هژمونیک آمریکا صورت گرفته است.

همچنین چاههای نفتی اربیل در این منطقه، بار دیگر میزان اهمیت نفت برای ایالات متحده آمریکا را نشان می‌دهد.

در حال حاضر سیاسیون و افکار عمومی عراق این سؤال را از مقامات واشنگتن دارند که چرا زمانی که تررویست‌های داعش در شهر موصل شروع به غارت و آدم کشی می‌کردند، آمریکا به بهانه بحران سیاسی دست روی دست گذاشته بود و حال که ترویست‌های داعش به چاههای نفتی نزدیک شده‌اند، ارتش آمریکا نیاز به مداخله دیده است؟

درباره نمایش قدرت و ایجاد پرستیژ نیز، داعش بهانه‌ خوبی برای ژست ضد تروریستی آمریکاست و این را می‌توان از پوشش همراه با اغراق رسانه‌های غربی از حملات هوایی آمریکا بر ضد مواضع تروریست‌های داعش مشاهده کرد.

در انتها باید گفت با توجه به شواهد و قرائنی که گفته شد، مقابله آمریکا با تکفیری‌های داعش یک جنگ زرگری برای رسیدن به اهدافی که است در سطور گذشته بر آن اشاره شد.

دولت آمریکا به عنوان تروریسم سازمان یافته، چگونه می‌تواند داعیه مبارزه با تررویسم را داشته باشد. دولتی که در راه سد اراده مردم، دهها کودتا و دهها جنگ در مناطق مختلف دنیا راه انداخته و در مواردی چون داعش به جنگ نیابتی روی آورده است.


https://hoorkhabar.ir/228595کپی شد!
158
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.