اجرای مراسمهای ۱۷ مرداد زیر خط توجه اداره کل ارشاد خوزستان

با نزدیک شدن به ۱۷ مرداد روز خبرنگار، برنامهها و مراسمهایی زیر نظر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان در حال تدارک هستند که حتی برای حضور قشر خبرنگار هم جای تعلل و درنگ دارد.
این روزها باز هم همهمه و زمزمههای روز خبرنگار شنیده میشود و ۱۷ مردادماه با همه اما و اگرهایش فرا میرسد.
بوی هدایای خوش رنگ و لعابی شنیده میشود که کنار گذاشته شده تا شاید در طول یکسال بتواند اخبار پرزرق و برق یک ارگان و سازمان را چنان پوشش دهد و تبلیغات و تمجیداتی را برای آنان به همراه بیاورد که بیمهای تکمیلتر از تکمیلی باشد.
جلسات این روزها مملو از خبرنگار است و صدای تلفن مسئولان از پرسش و پاسخهای بیوقفه خبرنگاران بیامان. این روزهای نزدیک به ۱۷ مردادماه، تعداد خبرنگاران به طرز عجیبی زیاد شدهاند و علاقهمندان به این عرصه پر زیر و زبر فراوان.
دعواست بر سر پوشش اخبار جلسات و دیده شدن در چشم و نگاه مسئولان. روزهای جالبیست و جالبتر از آن اینکه مسئولان هم چشمایهشان را بر روی این قشر از خبرنگاران آب دیده بستهاند؛ یا شاید هم میخواهند چشمانشان بسته باشد تا بدون درک و انعکاس حقیقتی مطلق از عملکرد دستگاههای اجراییشان، روز و شب بگذرانند.
آگهی بگیران هم این روزها نام خبرنگار بر خود نهاده و آهنگ بدنواز فریاد و جرسشان گوش عالم واقع را کر کرده است. منتسبان به عرصه خبر و مزدبگیران این مسیر سهل و ممتنع، همه و همه در انتظار ۱۷ مردادی رنگین و چنین و چنانتر از سال گذشته هستند تا شاید شکمشان را از سفره پهن شده «خبر» پر کرده و چون هر سال دلی از عزا درآورند.
بد نیست… اصلا خوب است که ۱۷ مرداد به نام خبرنگار شهیدمان صارمی برگزار میشود و به کام بسیاری بر فنا، خوب است که رنج و زحمت و محنت آن را خبرنگاران واقعی بر دوش میکشند و آفرین و تشکر و قدردانی و نعمت آن را خبرنگارنماها؛ اصلا رسم دنیا همین است و در استان ما بنا به پایبندی دیرینه بر این رسم، با ساز ناکوک عدهای فرصت طلب باید رقصید، سکوت اختیار کرد و نشست و نظارهگر بود.
از طرفی دیگر روی سکه، مسئولان هستند؛ در مقابل این قشر هزاران هزار نفری خبرنگار، برخی مسئولان هستند که با گلچین کردن گل از باغ گلها، در رحمت و لطف را بر روی دوستان میگشایند و همسفره میشوند با این و آن…
اختیار برگزاری مراسمهای مرتبط با ۱۷ مرداد را به دست عدهای میدهند که از شان و شانیت خبر خردی نداشته و تنها اسم آن را به یدک میکشند، افرادی که با سوابق چند سطری در جایگاهی میایستند که سخن گفتن در این عرصه برایشان سخت است چه برسد به تهیه و تدارک برنامههایی اینچنینی.
کم لطفیها بهمناسبت روز خبرنگار کم نیستند و دلها پر؛ اما به واقع تا کدامین روز باید دید و شنید و لمس کرد و لام از کام باز نکرد؟ پس نقش اداره ارشاد در این میان چیست؟ آیا خبرنگاران برای گرفتن حق و حقوشان باید به نهاد و یا اداره دیگری رجوع کنند و به اشتباه به توهم حمایت ارشاد از خود دچار شدهاند یا اینکه مسئولان این اداره چه در شهرستانها و چه در بعدی وسیعتر استان، خواهان چنین وضعیتی هستند؟ واقعا تا چه زمان باید نخبگان، پیشتازان و پیشکسوتان عرصه خبر مورد کمتوجهی قرار گیرند و آب هم از آب تکان نخورد و تنها برای این رویه سر ابراز تاسف تکان داد؟
به راستی با همه این تفاسیر کدام قشر باید مورد تحسین بیشتر قرار گرفته و کدامشان را باید در جامعه کنج عزلت نشاند؟ حق با کدامین است و ناحق با کدام؟!
امروز خبرگزاریهای خوزستان که منبع و تغذیه اصلی نشریات استان و حتی کشور هستند رها شده و چشمها همه معطوف به نشریات گاهنامه و هفتهنامههای ریز و درشتی است که شاید در طول سال مجموعاً چند ده نسخه هم فروش نداشته باشند.
خبرنگاران استان از اداره کل ارشاد استان بهویژه مدیریت جدید انتظار حمایت و توجه نظر دارند، انتظار کوتاه کردن دست نابلدان از عرصه خبر و اطلاع رسانی را، انتظار هدیه و پاداش نه بلکه انتظار بکارگیری اهل خبر در زمینه برگزاری مراسمهای ۱۷ مرداد را تا با انتقال تجربیات این افراد بتوان تلنگری قاطع بر وضعیت مطبوعات و رسانههای استان زد و اینکه این بخش را به سوی جایگاه واقعیاش هر چه بیشتر رهنمون ساخت.