اما عید فطر در خوزستان چیز دیگرى است……
عید فطر در میان مسلمانان جهان و به ویژه ایرانیها آداب بسیاری دارد و هر شهری برای این عید آدابی دارد. مثلا در آذربایجان شرقی بزرگترها بعد از رویت هلال ماه رمضان به چهره یک کودک معصوم یا یک فرد مومن و نمازخوان نگاه میکنند. در استان مازندران مردم برخی شهرها با پختن آش دوغ و رشته و توزیع آن در میان مردم بر سر مزار مردگان خود نذر خود را ادا میکنند. طبخ آش معروف به آش حضرت ابوالفضل العباس (ع) و توزیع آن در صبحگاه عید بین مردم از آداب و رسوم قدیمی این روز در بین یزدیها است. در ساوه در روز عید سعید فطر فرستادن عیدی توسط تازه داماد به خانه نامزد خود رسم است و در استان هرمزگان مردم در روز عید فطر با صبحانه عید شامل چای، برنج و گوشت پذیرایی میشوند اما عید فطر در خوزستان چیز دیگری است.
ایران با وجود قومیتهای مختلف مملو از فرهنگها و آداب و رسوم زیبا و اکثرا جالب و ناشناخته برای اقوام دیگر است. آشنایی با آداب و سنن یک قوم و شناساندان آنها باعث نزدیکی و قرابت اقوام کشورمان به یکدیگر و نزدیکی فرهنگها و ارتباط بیشتر آنها میشود. قوم عرب در ایران از اقوامی است که با گذشت زمان و ارتباط با اقوام مختلف مانند لر، بختیاری و کرد و بعضاً ترک و بلوچ در استان و همجواری این استان با استانهایی با زبان و قومیتهای دیگر باز هم آن قسمتی از آداب و سنن خود را که از اجدادشان به ارث بردهاند در طول سال اجرا میکنند و به آنها پایبندند.
اقوام ایرانی آداب و رسوم مخصوص خود معمولاً در مناسبتهای طول سال را که اکثرا مناسبتهای دینی مذهبی هستند برپا میکنند و قوم عرب در خوزستان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و در مناسبتهای مختلف مانند ماه محرم و دهه عاشورا و ماه مبارک رمضان این ارث به جا مانده از اجدادشان را برپا میکنند که این روزها انجام این گونه مراسم فرهنگی و میراثی و آداب و رسوم و سنن قدیمی با وجود تلاش برای احیای آنها خیلی کمرنگ شده اما هستند عدهای که ایرانی و اسلامی و شیعه بودنشان آنها را به برپایی این گونه مراسم مناسبتی وامیدارد.
ماه مبارک رمضان در بین عربهای خوزستان عزیز و گرامی و باشکوه است به طوری که بیشتر آنها معتقدند حال و هوای این ماه با سایر ماههای سال کاملاً متفاوت است. آنها همچنین همت و اهتمام خاصی به عید سعید فطر برای باشکوهتر برگزار کردنش به پاس طاعت یک ماهه، پذیرش عبادت و شکرگذاری، آمرزش و پاکیزگی از گناه و شستن ذنوب و آراستگی به عطر ایمان به کار میگیرند.
قبل از عید فطر شبها و بعد از افطار در ماه مبارک رمضان دور همنشینی در منازل برای عبادت یا جلسات قرآن در میان اکثر جوانان عرب خوزستان رایج است. در این مراسم صرف غذا قبل از سحری به عنوان میان وعده و طرح مسایل دینی و بحث در مورد آنها از کارهایی است که انجام میشود. همچنین از بازی “امحبس” یا همان گل یا پوچ خودمان به عنوان بهانهای برای شادی و تفریح در شبهای این ماه بهره میبرند که به صورت دسته جمعی و شاد همراه با خواندن ترانههای عربی قدیمی این بازی را انجام میدهند و تا قبل از سحر این شب زندهداریها ادامه دارد.
عربهای خوزستان دو روز قبل از عید را “امالوسخ” و یک روز مانده به عید را “امالحلس” مینامند. “امالوسخ” به معنای روز چرکین است. در این روز مردم عرب به نظافت خانههای خود میپردازند تا دستآویزی باشد برای خانه تکانی. این مردم با ایمان پس از یک ماه روزهداری در ضیافت الهی که حال معنوی خود را تغییر دادهاند و خانه دل خود را حسابی تکاندهاند اکنون برای ضیافت مهمانانشان در عید فطر خانهها و منازل خود را برای فرارسیدن عید و اکرام مهمان تمیز و آماده میکنند. در واقع این مردم دلها و خانههای خود را غبارروبی میکنند.
روز بعد از “امالوسخ” را “امالحلس” مینامند. “امالحلس” نیز که نامی محلی و قدیمی است به معنای روز نظافت و رسیدگی شخصی است که در آن جوانان به ظاهر خود رسیدگی میکنند. همه مهیای رسیدن عید میشوند و حالا که بوی عیدی به مشام همه رسیده جوان و پیر، مرد و زن و حتی کودکان به نظافت شخصی میپردازند. البته واژه حلس دیگر کمتر به کار برده میشود. عربهای خوزستان برای خرید عید در روزهای پایانی ماه مبارک روانه بازار شده و از کوچک تا بزرگ لباسهای جدید و نو میخرند.
ریش سفیدان و بزرگان هر خاندان این عید را بهترین زمان برای دور ریختن کینهها و کدورتها میان دو برادر یا آشنایانی که از یکدیگر کدورتی به دل داشته باشند میدانند و تلاش میکنند با آشتی دادن آنها بذر دوستی و محبت را در دلها بکارند و فضا را برای عید مهیا میکنند.
بازارهای این روزهای خوزستان دیدن دارند چراکه پر رونق هستند و کسب و کارشان به راه. در روزهای نزدیک به این عید بزرگ اسلام مردم خوزستان با این که درد و رنج کمرشان را خم کرده و دیگر تاب مشکلات اقتصادی را ندارند اما باز هم در بازارها دیده میشوند. قیمتها روزبهروز و این روزها ساعت به ساعت بیشتر میشوند. حالا که تحریم و مشکلات اقتصادی به مردم فشار میآورد بهتر است که لااقل مردم هوای همدیگر را داشته باشند و این روزهای زیبا را به یکدیگر سخت نگیرند تا طعم شیرین عید با این گرانیها تلخ نشود.
پدر خانواده شب عید فطر فطریه را کنار میگذارد تا نوع دوستی را در شب عید هم فراموش نکرده باشد. همه آماده رؤیت هلال ماه شوال میشوند؛ هلالی که دوری از پلشتیها و زشتیها و نزدیکی و روی آوردن به دوستیها و زیباییها را پس از یک ماه ریاضت و دینداری به ارمغان میآورد.
هلال ماه شوال که رؤیت شد ابتدا اعضای خانواده به یکدیگر تبریک میگویند و بعد از آن پیرمردان، میانسالان و جوانان هر قبیلهای شب عید نزد خانوادههایی میروند که عزیزی را در طول این یک سال از دست دادهاند تا عید را به بازماندگان تبریک بگویند و به آنها دلداری داده باشند.
شب عید نزد مردم عرب خوزستان دیگر مانند شبهای یک ماه پیش نیست. همه زود میخوابند تا فردا صبح اول وقت آماده نماز عید فطر شوند. مرد و زن، پیر و جوان با لباس و رخت نو و مخصوص عید که معمولاً لباس عربی دشداشه، چفیه و عگال است به سوی نماز عید میشتابند تا ندای «اللّهُمَّ اَهْلَ الکِبْریاءِ وَالعَظَمَهِ، وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ، وَاَهْلَ العَفْوِ وَالرَّحْمَهِ، وَاَهْلَ التَّقْوَی وَالمَغْفِرَهِ» سر دهند.
صبح عید فطر مادر خانواده حلوایی با خرما و نوشیدنی داغ دارچین که جایگزین چای شده و موادش را از شب قبل آماده کرده درست میکند و آن را سر سفره آجیل عید فطر میگذارند تا با آن از مهمان پذیرایی کنند و پدر خانه خود را برای آمدن مهمانها و استقبال از آنها آماده میکند.
صبح عید فطر جوانان هر منطقه و قبیلهای با همان لباس عربی دشداشه، چفیه و عگال به تمام همسایگان و آشنایان به صورت دسته جمعی سر میزنند و مهمان سفره رنگینی میشوند که در آن خانهها پهن شده و کام خود را با شیرینی و حلوایی که مادر خانواده صبح روز عید پخته شیرین میکنند. خلاصه در خانهها به روی تمام مهمانان باز است و میآیند و عید را تبریک میگویند.
این جوانان سپس بنا به رسم عشایر خوزستان با «هوسه» و پایکوبی کوچههای محلات را طی میکنند و به منزل ریش سفیدان و بزرگان قبایل میروند و در مضیف (مکانپذیرایی) گرد هم میآیند. برخی در این مجلس به شعرسرایی میپردازند و صدای ترنم شعرهای شعبی به گوش میرسد. قهوه هم که پای ثابت تمام مراسمات و جشنها چه در غم و چه در شادی در میان عربها است. قهوه را برای تمام مهمانان آماده و تعارف میکنند و با آجیل کام خود را شیرین میکنند و تلخی قهوه را همان طور که تلخی زندگی را این روزها از یاد بردهاند از بین میبرند. در پایان عید دیدنی از هر خانهای به کودکان آن خانه عیدی میدهند.
در روز عید فطر در خانهها باز است و همسایهها با گفتن «یا الله» و «عیدکم مبارک یا اهل البیت» وارد خانهها شده و با گفتن جملاتی نظیر «عیدکم مبارک» و «ایامکم سعیده» و «الله ایعوده علیکم بخیر و عافیه» که ورد زبان کوچک و بزرگ و زن و مرد است به خانه همسایهها میروند.
ظهر روز عید هم تمام پسران یا برادران یک خانواده در خانه پدری یا برادر بزرگتر دور هم جمع میشوند و بازار بگو و بخند را گرم میکنند و ناهار را دور هم و سر یک سفره چه پیر و چه جوان، چه مرد و چه زن و چه کودک صرف میکنند. بعد از ظهر هم پدر خانواده پس از تبریک عید به تک تک پسرها عیدی آنها را که از صبح روز عید کنار گذاشته به آنها میدهد.
این روزها علاوه بر روح معنوی که ایجاد شده مردم مشکلات و دغدغههای خود و تمام خبرهایی که آدم را از آدمیت متنفر میسازد رها میکنند. این خود نعمتی از نعمتهای این عید است که یک آرامش روحی و روانی در ذهن و جان و روان این مردم خونگرم جاری میسازد تا به دور از تمام مشکلات اقتصادی، معیشتی و سختیهای روز افزون برای شادی، سرور، برادری، اتحاد و وحدت بیشتر گردهم آیند.
آرزوی هر انسان نیکاندیشی است که مردم تمام جهان و مسلمانان در تمام احوال این گونه برادر، متحد، دوست و عاشق یکدیگر و زندگی باشند؛ نه تنها در عید فطر که در همه مناسبتها. این مناسبتها و این اعیاد آمدنی و رفتنیاند اما برادریها، شادیها و دوستیها است که در میان ما میمانند.