چرا اهل سنت خلیفه خودخوانده را تحویل نگرفتند؟

خلافت خودخوانده ابوبکر البغدادی در آستانه به پایان رساندن اولین ماه خود است. با وجود تصرف بخش‌هایی از خاک عراق و سوریه توسط نیروهای خلیفه و ایجاد برخی نهادهای حکومتی، خلیفه نتوانسته برای خود مشروعیتی کسب کند و در نگاه عموم مسلمانان بیشتر سرکرده یک گروه خونخوار و ظالم دانسته می‌شود تا حتی یک خلیفه ظالم.

 از اعلام خلافت ابوبکر البغدادی به عنوان خلیفه در «دولت اسلامی» در آخرین روزهای ماه ژوئن نزدیک به یک ماه می‌گذرد. ظهور و قدرت گرفتن گروهی مانند داعش و ایجاد دولت خودخوانده توسط آن در دنیای امروز پدیده‌ای معمولی به نظر نمی‌رسد.

داعش اکنون سرزمین قابل توجهی را از شرق حلب در سوریه تا شهرهای واقع در غرب بغداد پایتخت عراق و تا موصل در شمال عراق به تصرف خود در آورده است و از جنوب نیز به مرزهای عربستان رسیده است. داعش برای خود دادگاه و پلیس ایجاد کرده است، مدارس و امور شهری را اداره می‌کند و حتی پلاک خودرو و پاسپورت نیز صادر می‌کند. برخی منابع حتی از تشکیل اداره حمایت از حقوق مصرف‌کننده در رقه برای نظارت بر کیفیت مواد غذایی هم خبر می‌دهند. رسانه‌های زیادی نیز سرگرم بحث بر سر کیفیت کار رسانه‌ای و تبلیغاتی این گروه تکفیری هستند که ارتباط نزدیکی هم با بازماندگان رژیم بعث برقرار کرده است.

محمود سالم تحلیل‌گر مصری اگر چه با توجه به مسائلی از این دست، فرضیه مقایسه داعش با حکومت طالبان در افغانستان را مورد بررسی قرار می‌دهد ولی برای غلط بودن چنین تحلیلی دلایل قابل توجهی دارد. طالبان به تدریج بر افغانستان به عنوان کشوری مسلط شد که مرزهایی شناخته شده داشت و جهان خارج نیز ان را به عنوان یک کشور باور داشت، این در حالی است که داعش حداقل در مطالب منتشر شده به وسیله اعضایش نشان داده به مفهوم مرزهای بین‌المللی اهمیت چندانی نمی‌دهد و اگر روزی توانایی ان را داشته باشد، قصد به هم زدن مرزهای اردن و لبنان و فلسطین را نیز خواهد داشت.

ممکن است مرزهای کشورهای عربی در خاورمیانه به دلیل کشیده شدن ان‌ها در یک قرن اخیر به وسیله قدرت‌های استعماری مشکلات زیادی را به وجود اورده باشد، ولی آیا این دلیلی برای مشروعیت خلافت البغدادی و پذیرش آن از سوی بخشی قابل اعتنا از جهان اسلام خواهد بود؟

خلافت همواره رویایی قابل توجه برای بخشی از تفکر سیاسی نزد اهل سنت بوده است. برای برخی در جهان اسلام، خلافت یادآور دوره‌ای تاریخی است که در ان قلمرو مسلمانان در حال گسترش بوده و در جریان آن ادبیات، دانش و تمدنی ایجاد شد که بر دنیا تاثیر گذاشت.

تحولات سالهای اخیر در جهان عرب اگر چه در ابتدا امیدهایی را برای این تفکرات ایجاد کرد ولی تحقق خلافت در سوریه و عراق، بیش از این که برآورده شدن یک رویا باشد، به باور نویسنده روزنامه السفیر لبنان ظهور یک کابوس است.

خلافه مورد انتظار اهل سنت بیش از این که از یک ملت و کشور منسجم سر برآورده باشد، بر خرابه‌های سوریه و عراق ایجاد شده است. خلافت به جای این که با سخاوت و بخشندگی و حمایت از اقلیت‌ها شناخته شود، نماد گستردن قدرت خود با ترس و وحشت است.

به علاوه خلیفه بیش از این که مدافع دنیای اسلام در برابر هجوم قدرت‌های خارجی باشد، در نزد بسیاری ابزاری در دست سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه و حکومت‌های پادشاهی منطقه دانسته می‌شود.

دنیای اهل سنت البته به این توجه دارد که به باور بسیاری از اندیشمندان سیاسی اهل سنت، اگر چه نهاد خلافت پس از پیامبر به شکل مذهبی آغاز شد ولی سرانجام به سلسله‌های ستمگری مانند امویان و عباسیان نیز کشیده شد. چنین واقعیتی و مسائلی که این روزها جهان اسلام با آن دست به گریبان است، بسیاری را به این نتیجه رسانده است که تجدید خلافت حتی در شکل قدیمی و پرمساله آن نیز امکان‌پذیر نیست.

احمد کریمه استاد دانشگاه الازهر مصر به همین سبب می‌گوید وقتی جهان اسلام مانند اروپا یک بازار مشترک اقتصادی بشود، ارز واحدی داشته باشد، ابزارهای مشترک نظامی و سیاسی داشته باشد و مرزهای بین مسلمانان برداشته شود، تازه می‌توان از امکان خلافت اسلامی سخن گفت.

این در حالی است که ناتوانی در حل این مشکلات سبب شده که عده‌ای تلاش کنند توهمات تاریخی خود را به زبان امروزی اجرایی کنند و نتیجه این کار فاجعه‌بار است. وقتی گروهک‌های مسلح با چنین وضعیتی طبق منافع قدرت‌های بزرگ اعلام خلافت می‌کنند، نتیجه فجایعی است که شاهد ان هستیم.

شاید خشونت، قتل و ظلم به مسلمانان مهم‌ترین دلیلی باشد که مرزی پررنگ را بین جهان اسلام و داعش کشیده است.

این موضوع خود را در سخنان مولوی عبدالحمید نیز نشان داده است. امام جمعه اهل سنت استان سیستان و بلوچستان ضمن بیان دیدگاه خود نسبت به گروه داعش تاکید کرده که من پیش از این هم گفته‌ام که با هر نوع تندروی و خشونت مخالفم و معتقدم که راه حل همه مسائل و مشکلات گفتمان است و باید گروه‌های مختلف با هم بنشینند و مشکلات خود را از راه گفتمان و تشکیل دولت فراگیر و ملی حل کنند.

چنین نظری نه تنها در بخش‌های معتدل‌تر جهان اسلام در مورد داعش و اعلام خلافت آن حاکم است، بلکه گروه‌های تندروتر و حتی سلفی‌ها نیز اقبال چندانی به خلافت البغدادی نشان نداده‌اند.

یوسف القرضاوی که پیش از این از گروه‌های تروریستی در سوریه حمایت کرده بود و ناآرامی‌ها در عراق را “انقلاب” خوانده بود نیز اقدام داعش در اعلام خلافت را از نظر شرعی باطل دانسته است.

عصام البرقاوی معروف به ابو محمد المقدسی از رهبران معنوی القاعده و جریان‌های سلفی در اردن نیز، اقدام داعش در اعلام خلافت را خشن، اجبارامیز و نامشروع دانسته است. این متفکر جریان‌های سلفی و جهادی که از وی به عنوان مرشد معنوی چهره خشنی مانند ابومصعل الزرقاوی نام برده می‌شود در مخالفت با داعش تنها نیست. شیخ حمزه المنصور رهبر شاخه سیاسی اخوان المسلمین در اردن نیز نظرات مشابهی در باره اعلام تشکیل دولت توسط داعش دارد.

اگر چه شاخه‌هایی از القاعده از جمله القاعده در مغرب عربی به نوعی از اعلام خلافت در عراق و سوریه اعلام حمایت کردند، ولی حتی مرکزیت القاعده به رهبری ایمن الظواهری و شاخه ان در سوریه با نام جبهه النصره نیز دارای روابطی پرتنش با داعش هستند و در برخی مناطق سوریه کار آنها به درگیری نظامی نیز کشیده شده است. ابومحمد الجولانی رهبر النصره حاضر نشده است با داعشی همراهی کند. القاعده که در نزد بسیاری از مسلمانان به دلیل خشونت شدید جایگاهی ندارد، داعشی‌ها و خلیفه خودخوانده را به خشونت شدیدتر متهم می‌کنند. هشدارهای تند الظواهری به ابومصعب الزرقاوی در پرهیز از خشونت ظاهرا تاثیر چندانی نداشته است و داعش خشونت را نه تنها مضر و غیرشرعی نمی‌داند بلکه به کارامدی نظامی و سیاسی ان نیز اعتقاد دارد.

https://hoorkhabar.ir/159725کپی شد!
201
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.