“آقا زاده ای” که خودش “آقا” بود

هورنیوز – در واپسین روزهای پایانی سال یکهزار و چهارصد، تصویر یک روحانی میانسال، فضای اینستاگرام را پر کرد و جامعه خبری را در بهت و حیرت فرو برد؛ سید محسن شفیعی در سحرگاه روز شنبه ۲۸ اسفندماه بر اثر سکته قلبی درگذشت.

 

خبر درگذشت سیدمحسن، من را واقعا متاثر کرد. آشنایی من با سیدمحسن شفیعی به سال ۱۳۸۰ برمیگردد، زمانی که سردبیری روزنامه همدلی را بعهده داشتم.بعد از چندین دیدار با ایشان در حاشیه جلسات رسمی و غیر رسمی، مجذوب منش اخلاقی و ویژگیهای شخصیتی او شدم. من خیلی اهل رفاقت با روحانی و آخوندجماعت نبودم ولی سیدمحسن یک روحانی معمولی نبود، او یک چیز دیگه بود. ادا در نمی آورد، خود واقعی اش بود.مهربان، متواضع، خوشرو و مردمی و در عین حال متفکر و کاریزماتیک…

 

یک روحانی مشتی و نازنین، با تقوا و مومن، ساده زیست و زاهد، دانشمند و فهیم، لوطی مسلک و با وفا و امانتدار…

 

او با وجودی که از یک خانواده شاخص و سرشناس بود و بواسطه جایگاه برجسته ی پدرش در مجلس خبرگان رهبری می توانست مثل خیلی ها از این خوان نعمت و ثروت و شوکت بهره مند شود ولی راه متفاوتی را در پیش گرفت و سهم او از سفره انقلاب، خودروی پیکان قراضه ای بود که بعدا جایش را به پراید داد.

 

او یکی از مفاخر روحانیت شیعه در استان خوزستان بود که مشی اخلاقی اش و رویکرد متعادل و متفاوتش باعث جذب جوانان زیادی به اصول و مبانی اعتقادی و اسلامی شد.

 

زمانی که در عنفوان جوانی و در اوج عصیان فکری و طغیان روحی بودم شبهات فکری و عقیدتی خود رو بدون نگرانی از قضاوت و یا ترس از عقوبت با او در میان می گذاشتم و همین نوع برخورد و مواجهه او با یک جوان عصیانگر و باورهای متفاوتش مرا مجذوب و شیفته او کرد.

 

بی شک فقدان او نه تنها خسران و مصیبتی بزرگ برای روحانیت استان و کشور است بلکه خلاء وجودی انسانهای متعادل و اندیشمندی چون وی برای جامعه امروز ایران، بیش از پیش احساس می شود.
روحش شاد و یادش گرامی باد.

 

داریوش موسوی

https://hoorkhabar.ir/703346کپی شد!
59
 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site is protected by reCAPTCHA and the Google Privacy Policy and Terms of Service apply.