به مناسب روز شوراها (گردآورنده هورنیوز)

تاریخچه شوراها
تاریخچه شورا در اسلام :
اصل شورا به عنوان شیوه ای قابل اجرا در مدیریت سیاسی جامعه اسلامی پذیرفته شده و بر آن تاکید شده است . در اهمیت شورا در اسلام همین بس که سوره ای در قرآن با ۵۴ آیه به نام (شوری) نامگذاری شده است . قرآن شورا را به دو صورت معرفی می کند . یکبار، با تبیین خصایص مؤمنان و رهروان راه مکتب ، اصل شورا را به عنوان یک خصوصیت جوشیده از ایمان و جامعه اسلامی معرفی می کند چنانکه در سوره شوری آیه ۳۸ آمده است : « افراد شایسته با ایمان کسانی هستند که اجابت نمودند ندای پروردگارشان را و امورشان را بین خود به شوری می گذارند .» قرآن مجید در جای دیگر شورا را به صورت یک فرمان و دستور الهی بیان می کند ، التزام به نظام شورا را بر پیامبر مقرر می دارد ، بر احترام به دیدگاهها و نظارت پیروان مکتب تأکید می ورزد و آن را یکی از خصیصه های رهبری و از رموز پیروزی می شمارد . در همین زمینه آیه ۱۵۹ سوره آل عمران تصریح می دارد : « پس به سبب رحمتی از خدا با آنان نرمی نمودی و اگر تندخوی و سخت دل بودی البته از دورت پراکنده می شوند ، پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در امور با آنان مشورت کن ، پس چون تصمیم گرفتی باید بر خدا توکل کنی زیرا خدا ، توکل کنندگان را دوست می دارد .» بحث شورا در قرآن و اسلام جزو ذات دین مبین اسلام می باشد که هم قرآن و هم اسلام سرسختانه با استبداد مقابله می کنند به همین لحاظ افراد نسبت به یکدیگر برتری ندارند . از سوی دیگر شورا در چهارچوب نظریه حاکمیت مردم می گنجد که در آن هر یک از افراد مردم مساویند و بدون سلطه یکی بر دیگری ، در تعیین سرنوشت خویش حسب السهم نقش تعیین کننده دارند . در سیره و سنت پیامبر بزرگ و عظیم الشان اسلام نیز شاهد اجرای اصل مشاوره در امور مختلف به خصوص در زمان جنگ ها هستیم ، به عنوان مثال در زمان جنگ احد شورای تشکیل شده نظامی با اصرار جوانان انصار که اکثریت را داشتند پیامبر به رای و نظر آنان احترام گذاردند و در بیرون از شهر مدینه به رویارویی با مشرکان پرداختند . یا در آستانه جنگ خندق به دستور پیامبر گرامی «شورای دفاع» تشکیل شد که در آن بنا به پیشنهاد سلمان فارسی قرار شد که دور شهر مدینه خندقی حفر گردد تا جلوی تهاجم دشمن گرفته شود و پیغمبر هم این نظر را پذیرفتند . علاوه بر پیامبر سایر ائمه معصومین نیز قول ها و احادیثی در خصوص مشورت و شورا بیان نموده اند . اما لازم به ذکر می باشد که بحث مشورت و شورا در چهارچوب مسایل حکومتی و مسایل دنیوی افراد می باشد نه در اموری که مربوط و خاص خداوند است زیرا در هیچ کجا نقل نشده است که مثلاً پیامبر در خصوص کیفیت چگونگی نماز،روزه ،حج و سایر امور دینی با مردم مشورت نمایند یا شورا تشکیل دهند که محل قبله کجا باشد؟!
تاریخچه شورا در جهان :
یونان باستان یکی از عمده ترین سرچشمه های شورا و حکومت شورایی به شمار می آید . این مرز و بوم به سبب شرایط جغرافیایی و تاریخی خود ترکیبی از مدینه های گوناگون یا «دولت شهرهای» کوچک بود . به قرار مدارک تاریخی ، هر کدام از این مدینه ها برای خود قانون اساسی خاص خویش را داشته اند . لکن این دولت شهر از دو جهت با دولت به معنای امروزین کلمه تفاوت دارد : نخست ابعاد جغرافیایی آنها، دولت شهر مجتمعی بود از شهروندان که از رهگذر گونه ای دموکراسی مستقیم اداره می شد . مردم در میدانهای عمومی اجتماع می کردند تا ازراه انتخابات یا قرعه کشی ، فرمانروایان را منصوب یا معزول دارند . همچنین برای بررسی سیاست ها و گرفتن تصمیمات مهم به طور منظم گرد هم می آمدند ! به این ترتیب ، هر شهروندی خود هم فرمانروا بود و هم فرمانبر ، مسئولیت ها به مدت کوتاهی به افراد برگزیده مردم واگذار می شد . یعنی ادواری بودن حکومت که بعداً در حکومت های مدرن به عنوان اصل پذیرفته می شود در این دولت ، شهر اصل بود . در ایران باستان و در زمان حکومت اشکانی ها مجلس سه گانه ای به نام های «شورای خانوادگی» ، «شورای بزرگان» که اجتماع آن رو به نام «لهستان» نامیده می شود وجود داشت و در واقع ترکیبی از اعضای خانواده سلطنتی و نمایندگان آریستوکراسی بود . با گسترش شهر نشینی و افزایش جمعیت دیگر امکانی برای اعمال این گونه دموکراسی های مستقیم وجود نداشت وبه تدریج اندیشمندان و سیاستمداران به فکر ایجاد نظام دموکراسی غیر مستقیم و نظام نمایندگی مردم از طریق انتخابات برآمدند این نظام اولین بار در انگلستان اجرا گردید و در عمل نمایندگان رعایا یا شهروندان انتخاب شدند ، تا سهمی از قدرت سلطان را نظیر تصویب مالیات ، وضع قانون ، نظارت بر عملکرد مأموران اجرایی ، از آن خود کنند و از آنجا که از اعتماد مردم برخوردارند به نام آنان بخواهند و به نام آنها عمل نمایند . بعد از وقوع انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ نظام نمایندگی و شورایی چه به صورت نظام پارلمانی چه به صورت شورای شهر گسترش و رواج زیادی در کشورهای مختلف جهان نمود و امروزه تقریباً اصل شورای شهر در اکثر کشورهای توسعه یافته و کمتر توسعه یافته پذیرفته شده و جزء اصولی از قانون اساسی آنها گردیده ، هر چند که از لحاظ کمیت و کیفیت کار با هم تفاوتهایی دارند .
تاریخچه شورا در ایران :
پس از مشروطه و تصویب قانون اساسی به صورت جدی ، فکر زندگی شورایی در ایران به فعلیت رسید . به عبارت دیگر یکی از دستاوردهای بسیار حائز اهمیت ، نهضت مشروطه خواهی جدا از به رسمیت شناختن تفکیک قوا ، تقسیم قدرت سیاسی و اداری کشور بین حکومت مرکزی و حکومت های محلی بود . چهار اصل ۹۲،۹۱،۹۰و ۹۳ متمم قانون اساسی در خصوص انجمن های ایالتی و ولایتی تلاشی بود برای شناسایی زندگی شورایی و تعیین حد و حدود قانون آن ، به موجب اصل ۹۰ متمم قانون اساسی «در تمام ممالک محروسه انجمن های ایالتی و ولایتی» بر طبق نظامنامه خاصی تشکیل خواهد شد . هدف از تاسیس انجمن های ایالتی و ولایتی با « اختیارات تامه» شرکت دادن افراد در اداره امور محلی خود و انجام اصلاحات برای تامین منابع اهالی است . (اصل ۹۲) ضمن اینکه طبق اصل ۹۳ «صورت خرج و دخل ایالات و ولایات از هر قبیل توسط انجمن های ایالتی و ولایتی طبع و نشر می شود» . از اولین و مهمترین تصمیمات مجلس شورای ملی پس از استقرار مشروطه تهیه و تصویب قانون انجمن های ایالتی و ولایتی و قانون بلدیه مصوب ۲۰ ربیع الثانی ۱۳۲۵ ه.ق بود . با تصویب این دو قانون که تاییدی بود بر ضرورت زندگی شورایی و سیستم عدم تمرکز ، اداره امور محلی و شهرداری ها به انجمن های ایالتی و ولایتی و بلدیه که منتخب اهالی بود ، واگذار می شد . به موجب ماده ۲ فصل اول قانون انجمن های ایالتی و ولایتی در مرکز هر ایالتی انجمنی موسوم به انجمن ایالتی از منتخبان ایالت و توابع آن و نمایندگان که از انجمن های ولایتی فرستاده می شوند ،تشکیل می شود . تشکیل انجمن های ایالتی و ولایتی به منظور پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی ، اقتصادی ، عمرانی ، بهداشتی ، فرهنگی و آموزشی در استان ، شهرستان ، شهر، بخش و روستا انجام می گیرد. انجمنهای ایالتی حق اظهار نظر در وصول مالیات به هر عنوان که موافق باشند را دارند و می توانند در کلیه شکایاتی که از حاکم ایالات و ولایات می رسید رسیدگی کرده ، هر گاه رفتار حاکم بر خلاف قانون باشد به او تذکر بدهند . مادامی که ادارات عدلیه تشکیل نشده ، در صورتیکه کسی از حکمی که درباره او از یکی از محاکم عرفیه صادر شده باشد به انجمن شکایت کند ، انجمن می تواند در همان محکمه امر به استیناف و تجدید رسیدگی نماید ، هر ایالت یا ولایت دارای بودجه خاص خود است که در خرج و دخل آن در امور امنیت آبادی اختیار کامل دارد. در همان تاریخی که قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی از تصویب مجلس گذشت ، قانونی درباره شهرداریها تحت عنوان (قانون بلدیه) به تصویب نمایندگان مجلس رسید . وظایف انجمنهای شهر و شهرداری طبق ماده ۲۰ این قانون عبارتست از : اداره تمامی امور مربوط به شهر اعم از پاکیزگی و روشنایی و سایر امور خدماتی و رفاهی ، تأسیس و سرپرستی کتابخانه ها ، موزه ها ، مرمت مساجد و مدارس و همکاری با حکومت در راه اندازی نمایشگاهها و میادین ، تقویت و حمایت حرفه های مختلف و سرانجام اداره کردن اموال منقول و غیر منقول و سرمایه هایی که متعلق به شهر است . قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی و قانون بلدیه مصوب ۲۰ ربیع الثانی ۱۳۲۵ ه.ق (۱۲۸۶ ه.ش)بیش از ۴ سال اجرا نشد، چرا که به علل مختلف از جمله به دلیل بی ثباتی و تشنجات سیاسی داخلی و فشارها و تهدیدهای روز و انگلیس دولت در سال ۱۳۲۹ ه.ق ضمن تقدیم برنامه خود به مجلس شورای ملی ، به طور ضمنی اجازه انحلال انجمن ایالتی ولایتی و شهرداریها را از مجلس شورا اخذ کرد و وزارت کشور وظایف شهرداریها را به عهده گرفت . ابتدا در سال ۱۳۲۸ اداره شهرداریها و در سال ۱۳۲۹ اداره شهرستان و استان با تصویب قوانینی به عهده اهالی محلی واگذار شد . در چهارم مرداد ۱۳۲۸ کمیسیون کشور قانون جدید شهرداریها و انجمن شد و قصبات را به تصویب رساند . این قانون چندین بار در سالهای ۱۳۵۳، ۱۳۵۴ و خرداد ۱۳۵۵ اصلاح شد . در سالهای سلطنت محمد رضا شاه مخلوع ، قانونی در خصوص انجمن های شهرستان و استان در ۳۰ خرداد ۱۳۴۹ از تصویب مجلس گذشت که دو بار ، بار اول در ۱۷ تیرماه ۱۳۵۱ و بار دوم در ۲۶ خرداد ماه ۱۳۵۵ برخی از موارد آن اصلاح و مواردی نیز به آن الحاق شد . به موجب قانون انجمنهای شهرستان و استان به منظور مشارکت اهالی هر محل در اداره امور محلی و در اجرای اصل سپردن کار مردم به مردم و تهیه موجبات آبادانی و عمران شهری و روستایی و تشخیص و تعیین نیازمندیهای محلی و تامین آن ، در مرکز هر شهرستان به استثنای پایتخت تشکیل می شود . هر یک از انجمن های شهرستان و استان دارای بودجه ای مستقل بوده که از درآمد حاصل از آن عوارض و اموال و تاسیسات متعلق به انجمن و کمک های حکومتی تامین و در راه تحقق وظایف هزینه می شود .
تلاش برای تحقق قانون شوراها :
بعد از شهریور ۱۳۲۰ که بار دیگر موقتاً فضای باز سیاسی بر جامعه حاکم شد ، مساله خودگردانی شهرها و شهرستانها و شرکت دادن مردم در اداره امور خود مورد توجه واقع شد و به همین دلیل از طرف دولت لوایحی تهیه و تقدیم مجلس شد و تلاش گردید نظام عدم تمرکز و زندگی شورایی جامه عمل به خود بگیرد . حتی در سالهای پس از پایان جنگ تحت تاثیر شرایط رقابت انگیز قدرت های جهان و بی ثباتی سیاسی داخلی و فعالیت های نهادهای مشارکت ، دستورالعمل های اجرایی مهمی توسط نخست وزیرانی چون ابراهیم حکیمی ، احمد قوام و حاجی علی رزم آرا صادر شد ، ولی هیچگاه و در هیچ زمانی انجمن های ایالتی و ولایتی به طور واقعی تشکیل نشد . در واقع بیشترین فشار برای تشکیل انجمن های ایالتی و ولایتی از جانب فرقه دموکرات آذربایجان بود . روز ۱۲ شهریور ۱۳۲۴ توسط اعضای فرقه دموکرات آذربایجان به انتشار بیانیه ای مشتمل بر ۱۲ ماده که حاوی دیدگاههای اساسی این فرقه بود ، رسماً تاسیس شد . در این بیانیه بر ضرورت تحقق قانون اساسی و یکی از اصول اساسی آن یعنی زندگی شورایی و مشارکت مردم از طریق فعال کردن انجمن های ایالتی و ولایتی تاکید شده بود . همچنین در بیانیه ذکر شده بود که بزرگترین وظیفه آزادی خواهان ، مبارزه برای ایجاد انجمن های ایالتی و ولایتی است ، بنابراین «باید به زودی انجمن های ایالتی و ولایتی انتخاب شده و شروع به کار نمایند ، این انجمن ها ضمن فعالیت در زمینه فرهنگی ، بهداشتی و اقتصادی به موجب قانون اساسی اعمال تمام ماموران دولتی را بازرسی کرده در تغییر و تبدیل آنها اظهار نظر خواهند کرد .» صدرالاشراف (نخست وزیر) که از فعالیت فرقه دموکرات به وحشت افتاده بود با صدور بخشنامه ای از انجام خواسته های فرقه طفره رفت . او معتقد بود که از تاریخ استقرار مشروطه تا آن زمان قوانینی از مجلس شورای ملی گذشته که برخی از مواد آنها مخالف و در تضاد قانون انجمن های ایالتی و ولایتی است ، لذا لازم است برای تشکیل اینگونه انحمن ها ،ابتدا این قوانین اصلاح شوند . پس از سقوط کابینه صدر نخست وزیر شدن ابراهیم حکیمی در ۷ آبان ۱۳۲۴ فرقه دموکرات بار دیگر با صدور بخشنامه ای خواستار انجام انتخابات انجمن های ایالتی و ولایتی در سراسر ایران شد . کابینه حکیمی به رغم اینکه با مشکلات بسیاری در روابط خارجی روبرو بود ، برای نشان دادن رضایت ظاهری خود و فراهم آوردن زمینه مصاحبه با رهبران فرقه دموکرات از کلیه استانداران و فرمانداران کشور خواست برای اجرای قانون انجمن های ایالتی و ولایتی شرایط لازم را فراهم آورند . در این فاصله فرقه ذست به تشکیل حکومت ملی آذربایجان زده بود ، لذا انتخابات را به مثابه نوشدارو بعد از مرگ سهراب می دانست ! طرحی که با سقوط کابینه ابراهیم حکیمی بی نتیجه ماند ، پس از مدتی توسط احمد قوام – که در ۶ بهمن ۱۳۲۴ به نخست وزیری رسیده بود – ادامه یافت ؛ ولی توجه قوام در درجه اول معطوف به مسایل خارجی و حل و فصل بحران در روابط ایران و شوروی بود . احمد قوام پس از اجرای موافق نامه با ساد جیکف و خروج نیروهای روسی از ایران برای مذاکره با حکومت ملی آذربایجان قدم پیش نهاد و در ۱۲ اردیبهشت بیانیه ای را در ۷ ماده به عنوان پایه و اساس مذاکرات انتشار داد که در آن ضرورت انجام انتخابات انجمن های ایالتی و ولایتی در آذربایجان تصریح شده بود و حتی پذیرفت که تغییر استانداران و نصب فرماندهان نظامی و ژاندارمری با جلب نظر انجمن های ایالتی صورت بگیرد . سپس وارد مذاکره با نمایندگان فرقه دموکرات شد و آخرالامر مذاکرات و ملاقات های مکرر به عقد قرارداد مصالحه ای در تاریخ ۲۳ خرداد منجر شد . در ماده ۳ موافقت نامه آمده است که «نظر به تحولات اخیر در آذربایجان دولت سازمان فعلی «فرقه دموکرات» را که به عنوان مجلس ملی آذرباجان انتخاب و تشکیل شده است به منزله انجمن ایالتی آذربایجان خواهد شناخت و پس از تشکیل مجلس پانزدهم و تصویب قانون جدید ایالتی و ولایتی که از طرف دولت پیشنهاد خواهد شد ، انتخابات انجمن ایالتی آذربایجان فوراً شروع خواهد شد .» که البته هیچ قانونی پیشنهاد نشد ، چرا که قوام نه فرصت این کار را پیدا کرد و نه علاقه ای به تامین خواسته های آنان داشت . بعد از آن موضوع انجمن های ایالتی و ولایتی به صورت جدی در سالهای صدرات حاج علی رزم آرا (۶ تیر ۱۳۲۹ تا اسفند ۱۳۲۹) مطرح شد . رزم آرا در هنگام ارائه برنامه خود به مجلس شورا ، موضوع تغییر و تحول در شیوه اداره کشور و واگذاری کارهای عمومی به دست مردم از طریق تشکیل انجمن های محلی را مطرح و لایحه ای نیز تحت عنوان لایحه خودمختاری ایالات ایران برای تصویب ، تقدیم مجلس کرد . لایحه پیشنهادی رزم آرا که با قید یک فوریت تقدیم مجلس شد بدین شرح بود : برای اجرای اصول ۹۰ تا ۹۳ متمم قانون اساسی تمامی سازمانهای اداری استان ها ، شهرستانها ، بخش ها ، دهستان ها ، شهرها و دهات و چگونگی انتخابات و تشکیل انجمن ها و طریقه انتخاب استانداران ، فرمانداران و کلیه مأموران محلی و دولتی و دولتی و جزییات دیگر به موجب آیین نامه ای که به تصویب کمیسیون مربوطه می رسد ، اجرا خواهد شد و از تاریخ نشر آگاهی انتخابات ، انجمن های شهرداری موجود منحل و وزارت کشور قائم مقام تمام انجمن ها خواهد بود . لایحه پیشنهادی رزم آرا از همان ابتدا مورد انتقاد شدید بسیاری از شخصیت های سیاسی از جمله آیت الله کاشانی ،محمد مصدق ، مظفر بقایی و حسی مکی قرار گرفت . مصدق در مخالفت با این لایحه ضمن تاکید بر ضرورت تشکیل انجمن های ایالتی و ولایتی و سپردن اداره امور محلی به ساکنان آن و اجرای قوانین شهرداری ها ، تصویب لایحه پیشنهادی را در اولویت نمی دانست . از نظر او لازم بود در درجه اول با تصویب قوانین جدیدی چون قانون انتخابات ، قانون مطبوعات و تجدید نظر در قانون حکومت نظامی و محدود کردن اختیارات شاه به حقوق مدنی و سیاسی مردم توجه شود. مصدق ، رزم آرا را به ریاکاری متهم می کند و معتقد است که طرح او نقشه کمیسیون سه جانبه ای است که دولت آمریکا و انگلیس در دوره چهاردهم مجلس پیشنهاد کردند ، و با مخالفت نمایندگان مجلس مواجه شد و به تصویب نرسید . به عبارت دیگر طرح رزم آرا ، طرحی است برای تجزیه ایران و گر نه چرا قانون انجمن های بلدی که در مجلس پانزدهم به تصویب رسید اجرا نمی شود و یا چرا نظامنامه انتخاباتی مجلس اصلاح نمی شود که نمایندگان حقیقی مردم بتوانند وارد مجلس شوند . بر فرض تصویب قانون انجمن ها ، وقتی که خود دولت نمایندگان انجمن ها را با نظر خود تعیین کند ، آیا تصور می شود که اصلاحاتی به دست انجمن ها میسر شود به هر حال با مخالفت های گسترده مردم ، نمایندگان مجلس و استیضاح های مکرر کابینه دیگر فرصتی به دولت داده نشد تا دنباله لایحه پیشنهادی خود را بگیرد ، تا اینکه در ۱۶ اسفند ماه ۱۳۲۹ مورد سوء قصد قرار گرفت و کشته شد . پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ دو سقوط دولت مصدق ، فضل الله :زاهدی (نخست وزیر کودتا) با یورش نظامی به نهادهای مشارکت قانونی توانست موقتاً آرامش را در جامعه برقرار کند ، به نحوی که ثبات سیاسی تا اواخر دهه ۱۳۳۰ یعنی در سال های نخست وزیری زاهدی ، حسین علاء و منوچهر اقبال ادامه یافت . در این سالها قوانینی از جمله ، قانون شهرداری ها مورخ ۱۱ تیرماه ۱۳۳۴ و قانون واگذاری امور بهداری به مردم در ۶ بهمن ۱۳۳۶ و قانون تشکیل شوراهای کشاورزی مورخ ۱۳ اسفند ماه ۱۳۳۷ برای شرکت دادن مردم در اداره امور کشور ، به تصویب مجلس هجدهم و نوزدهم شورای ملی رسید ، ولی مساله انجمن های ایالتی و ولایتی بار دیگر و به طور جدی در کابینه اسدالله علم (۳۰ تیر ۱۳۴۸ تا ۱۸ اسفند ۱۳۴۲) مطرح شد . علم برای نشان دادن پایبندی خود به قانون اساسی و مشارکت مردم در سرنوشتشان ، اعلامیه ای مبنی بر ضرورت برگزاری انتخابات انجمن های ایالتی و ولایتی صادر کرد و بدین منظور لایحه جدیدی را برای اجرای اصول ۹۲ تا ۹۴ متمم قانون اساسی در باب انجمن های ایالتی تهیه و تصویب نمود که نسبت به نظامنامه انتخاباتی مجلس شورا دارای نکات جدیدی بود ، از جمله اینکه از شرایط منتخبان ،قید مسلمان بودن حذف شده بود و منتخبان ، قید مسلمان بودن حذف شده بود و منتخبان در مراسم تحلیف می توانستند به کتاب آسمانی سوگند یاد کنند ، دیگر اینکه زنان نیز همانند مردان می توانستند در انتخابات شرکت کنند . تصویب نامه دولت از همان روز انتشار با مخالفت محافل ، شخصیت ها و احزاب سیاسی و اقشار مختلف روبرو شد ؛ ولی سازمان یافته ترین موضع انتقادی را علما و مراجع داشتند . در ۱۶ مهر ۱۳۴۱ مراجع طراز اول حوزه علمیه قم با ابتکار و رهبری امام خمینی (ره) گرد هم جمع شدند و تصمیم گرفتند که اولاً طی تلگرافی از شاه خواسته شود که در مورد لغو تصویب نامه اقدام نماید ، ثانیاً به علمای مرکز و شهرستان ها در مورد تصویب نامه اعلام خطر گردد و ثالثاً با تشکیل جلسات هفتگی وحدت و اتفاق نظر در جهت مبارزه حفظ گردد . بلافاصله هر یک از مراجع به طور جداگانه تلگرافی در خصوص اعتراض به این لایحه برای شاه فرستادند . پاسخی که شاه پس از یک هفته به تلگراف علما می دهد حاوی دو نکته است ؛ اولاً اینکه او «بیش از هر کس در حفظ شعایر دینی کوشا » است و ثانیاً دین از سیاست جداست . بنابراین بهتر است آقایان «در ترویج مقررات اسلامی و هدایت افکار عوام» بکوشند . در عین حال شاه اعلام می کند تلگراف اعتراض علما را برای پیگیری در اختیار دولت قرار می دهد . از این تاریخ به بعد اسدالله علم مخاطب اصلی و مستقیم اعتراضات و انتقادات علما ، احزاب و شخصیت های سیاسی بود ، علمای قم که از پاسخ شاه قانع نشده بودند در روزهای آخر مهرماه به صورت جداگانه تلگراف های اعتراض آمیزی برای شاه و علم فرستادند . حضرت امام و آیات عظام گلپایگانی ، نجفی مرعشی ، شریعتمداری ، خویی و حکیم از جمله برجسته ترین شخصیت هایی بودند که با تلگراف و نامه خواستار لغو تصویب نامه دولت شدند . امام در نامه ای به علم ، تعطیلی شورای ملی را خلاف قانون اساسی و تخلف از احکام اسلام ارزیابی کرده ، آمرانه تصریح می کند که علمای اعلام ایران و عتبات عالیات و سایر مسلمانان ساکت نخواهند ماند ، بدین دلیل لازم است هر چه زودتر «به اطاعت خداوند متعال و قانون اساسی گردن نهد و از عواقب وخیم تخلف از قرآن و احکام علمای ملت و زعمای مسلمین بترسد و بدون موجب مملکت را به خطر نیندازد .» علم که در ابتدا نسبت به این اعتراضات بی اعتنا بود سرانجام پس از شش هفته ، در ۲۲ آبان ۱۳۴۱ تلگرافی به سه نفر از مراجع قم یعنی آیات عظام گلپایگانی ، نجفی مرعشی و شریعتمداری مخابره کرد و موافقت خود را با خواسته های آنان بدین مضمون اعلام داشت : «۱- نظریه دولت در مسأله شرط اسلامیت برای انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان انجمن های ایالتی و ولایتی همان نظریه علمای اعلام است . ۲- سوگند امانت و صداقت در کارها و مصالح عمومی با قرآن مجید است . ۳- در مساله مسکوت بودن عدم شرکت بانوان در انجمن های ایالتی و ولایتی که مورد اعتراض قرار گرفته است دولت نظر آقایان را به مجلسین خواهد بود » . نکته آخر اینکه انحمن های ایالتی و ولایتی در هر زمان و در هر کجا که تشکیل شد ، به دلیل مداخله و نفوذ مستقیم دولت یا افراد ناصالح و متنفذ نتایج مطلوب را ندارد و اغلب موجب هرج و مرج و بی نظمی شد ، قانون بلدیه نیز در عمل اجرا نشد ، از این رو قوانین اداری صدر مشروطیت قبل از آنکه به طور رسمی و قانونی منسوخ شوند ، در عمل تعطیل شدند . در واقع هدف اساسی بنیانگذاران مشروطیت از تاکید بر ضرورت تشکیل انجمن های ایالتی و ولایتی و بلدی شرکت دادن مستقیم مردم در اداره امور محلی خود و جلوگیری از اعمال قدرت مستبدان و حکمرانان محلی بود ، ولی مطالعه تاریخ ۷۲ ساله مشروطیت نشان می دهد که هیچگاه هدف آنان تأمین نشد . تشکیل شوراها به عنوان یکی از برنامه های اصلی انقلاب اسلامی در دوران مبارزه از سوی امام خمینی رهبر کبیر انقلاب عنوان گشت چنانچه در فرمانی خطاب به شورای انقلاب در تاریخ ۹/۲/۱۳۵۸ فرمودند : درجهت استقرار حکومت مردمی در ایران و حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش که از ضرورتهای نظام جمهوری اسلامی است لازم می دانم بی درنگ به تهیه آیین نامه اجرایی شوراها برا ی اداره امورمحل شهر و روستا در سراسر ایران اقدام و پس از تصویب به دولت ابلاغ نمایید تا دولت بلافاصله به مرحله اجرا در آورد و طی بیاناتی در تاریخ ۷/۲/۱۳۵۸ فرمودند: « شوراها باید در همه جا باشد و هر جایی خودش منطقه خود را اداره کند.» و این موضوع به یکی از خواست های مردم در طول دوران مبارزه تبدیل گردید . با پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل اولین مجلس خبرگان برای تدوین قانون اساسی و با تلاش پیگیر و مجدانه حضرت آیت الله طالقانی اصل ششم ، هفتم و اصول یکصدم الی یکصد و ششم قانون اساسی موضوع شوراهای اسلامی به عنوان یکی از ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران مطرح و تصویب گردید . یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی ایران ، ایجاد شوراهای اسلامی است که از مظاهر دموکراسی و حاکمیت مردم به شمار می رود. هدف ازتشکیل این شوراها شرکت دادن مردم در اداره امور است . از پایین ترین سطح جامعه تا بالاترین سطح آن ( ده ، شهر، بخش، شهرستان، استان و کشور ) و در تمام واحدهای سازمانی و واحدهای کار در( در موسسات ، کارخانجات ، سازمانهای دولتی و مراکز آموزشی ) تا مردم به اداره امور شهر و محلی که در آن زندگی می کنند و یا سازمانی که در آن کار می کنند علاقمند شوند و نسبت به آن احساس شخصیت و مسئولیت کنند . علاوه بر این ، از این طریق زمینه بحث و گفتگو در سطح محلی و ملی ، برای همه افراد و همه گروهها فراهم شود و مسائل و مشکلات اجتماعی به روشنی و با بی غرضی و با دیدی انتقادی مطرح و برای آنها راه حل های مناسب و سازنده پیدا شود و بالاخره روابط سالم و مردمی جایگزین روابط شخصی و بروکراسی پیچیده و استبدادی گردد . بدیهی است در فضای بسته و نفوذ ناپذیر و در پشت درهای بسته ، بین دستگاه رهبری و مردم تفاهم بوجود نمی آید و گردانندگان امور نمی توانند از حدود عقاید و افکار و خواسته ها و تمایلات افراد آگاهی یابند، در نتیجه مسائل در پشت هاله ای از ابهام ، سوء تفاهم و ریا و تزویر باقی می ماند. شوراهای اداری و کارگری در بحبوحه انقلاب و درزمانی که پیکار بین انقلابیون و رژیم گذشته ادامه داشت، در سازمانها و موسسات ، کارخانجات و مراکز آموزشی و محلات شهرها ، به نام شوراها ، کمیته ها ، هیئت ها بوجود آمد و نقش آنها ابتدا سازمان دادن به رهبری تظاهرات ، راهپیمایی ها ، اعتصابها و به طور کلی مبارزه با رژیم گذشته بود . درآن ایام که همه چیز از هم پاشیده بود این شوراها شبکه عظیمی از نیروی فعال و متحرک را تشکیل می دادند و به طور موقت، مدیریت دستگاهها وسازمانهای مربوطه رابر عهده گرفتند تا آن که دولت موقت انقلابی توانست رشته امور را به دست گیرد . چون وجود این شوراها براساس ضوابط معینی نبود، برای جلوگیری از تداخل و لوث شدن مسئولیتها لایحه قانونی شوراهای محلی در ۱۴/۴/۱۳۵۸ و قانون انتخابات شورای شهر و طریقه اداره آن در ۱۴/۴/۱۳۵۸ و تصویب نامه هیئت وزیران درباره اصول تشکیل شوراهای کارکنان در موسسات دولتی و خصوصی در ۱۵/۷/۱۳۵۸ تصویب و به دولت ابلاغ شد. این مقررات قبل از آنکه به مرحله اجرا درآیند جای خود رابه قانون تشکیلات شوراهای اسلامی مورخ ۱/۹/۱۳۶۱ و اصلاحیه های آن داد . از سال ۱۳۶۱ بنا به تصویب هیئت وزیران و مجلس شورای اسلامی شوراهای روستایی توسط جهادسازندگی و زیر نظر وزارت کشور در روستاها تشکیل گردید این روند تا سال ۱۳۶۵ ادامه داشت که توانست حرکت سازندگی و محرومیت زدایی جهاد سازندگی و سایر نهادها و ارگانهای دولتی در سطح روستاهای کشور را با مدیریت و جلب مشارکت مردم در انجام برنامه های عمرانی و اقتصادی روستاها بعد از انقلاب قابل توجه است . لکن با توجه به مشکلات کشور از جمله جنگ تحمیلی علی رغم توجه دولت بر برهه های مختلف امکان اجرای قانون انتخابات تا سال۱۳۷۷ فراهم نگردید و مجلس بعد از چند بار انجام اصلاحیه بر قانون انتخابات شوراها در اول خرداد ۱۳۷۵ قانون تشکیلات وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی را از تصویب گذراند. در ۱۷ اسفند سال ۱۳۷۷ اولین دوره انتخابات سراسری شوراهای اسلامی کشور با استقبال چشمگیر مردم در بیش از ۴۰۰۰۰ حوزه انتخاباتی برگزار گردید و نهایتاً حدود ۲۰۰ هزار نفر از منتخبین مردم جهت اداره امور شهرها و روستاهای کشور به عنوان عضو شورای اسلامی شهر یا روستا برگزیده شدند . شروع به کار شوراهای اسلامی از ۹ اردیبهشت سال ۱۳۷۸ و همزمان با پیام تاریخی حضرت امام در خصوص شوراها و با صدور پیام ویژه ای از سوی مقام معظم رهبری آغاز گردید و امروز شاهد فعالیت گسترده این نهاد مردمی در کل کشور هستیم .
وظایف و اختیارات شورای اسلامی شهر
انتخابی برای حل مسائل جاری زندگی
۱- مؤمنین کارهایشان را با مشورت انجام میدهند
اسلام در ضمن اینکه احکام الهى و اراده الهى را در هدایت و صلاح انسانها داراى کمال تأثیر مىداند، اراده انسان، حضور انسان و حضور آحاد مردم را هم در همه کارها پیشبینى کرده است. یک نمونه آن همین مسأله شوراست. خداى متعال در علائم مؤمنین مىفرماید: «و امرهم شورى بینهم»؛ کارهایشان را با مشورت انجام مىدهند. البته مشورت، با شکلهاى مختلفى ممکن است انجام گیرد؛ این هم یک شکل از اَشکال مشورت است. در داخل شهر و در داخل بخش، مىنشینید و با هم مشورت مىکنید؛ نقصهاى موجود و مشکلات موجود و آن چیزهایى را که مربوط به شوراهاست – البته ممکن است نقصهایى هم باشد که به وظایف شوراها مربوط نشود – رسیدگى و به آنها عمل مىکنید؛ مثل این است که سرتاسر پیکر ایران اسلامىِ بزرگ، با نبضِ خون تازه انقلابى و اسلامى مىزند و حرکت مىکند. مسؤولان و شوراهاى هر شهر و روستا، براى رفع مشکلات مردم، در همان شهر و روستا فکر مىکنند. این خیلى فرصت خوبى است. ۱۳۷۸/۰۳/۰۴
۲- انتخابات شوراها گامی بسوی تحقق کامل قانون اساسی است
خداى متعال را شکر گزاریم که در انتخابات شوراها یک نهاد دیگر براى خدمت به مردم تأسیس شد و ملت ایران یک گام دیگر به تحقق کامل قانون اساسى مترقى جمهورى اسلامى نزدیک گشت. اکنون که در سالروز پیام امام عزیز و در سالى که به نام گرامى آن یگانهى دوران نامگذارى شده، این نهاد اصیل آغاز به کار مىکند، از صمیم قلب آرزو مىکنم که شوراهاى اسلامى شهر و روستا بتواند در سمت اهداف والا و انقلاب بنیانگذار نظام اسلامى تلاش و فعالیت کند و در چهارچوب تکالیف قانونى خود به رفع مشکلات مردم بپردازد. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
۳- تحکیم پایههاى انقلاب و استحکام قدرت انقلاب در کشور با تشکیل شوراها
مردم به این شوراها اقبال کنند، به این انتخابات توجّه کنند، در آن شرکت نمایند، آن را جدّى بگیرند و هدف هم عبارت باشد از اینکه اهدافى که در قانون اساسى براى تشکیل شوراها معیّن شده است – اهداف خدایى، اهداف انقلابى، اهدافى که در جهت تحکیم پایههاى انقلاب و استحکام قدرت انقلاب و حکومت انقلابى در کشور است – تحقّق پیدا کند. من توصیه مىکنم که همه این انتخابات را جدّى بگیرند و مهم بشمارند و در آن شرکت کنند. ۱۳۷۷/۱۰/۱۸
۴- شوراهای اسلامی در مقابل نظامهای استبدادی
اصل ایجاد شوراهای اسلامی شهر و روستا در قانون اساسی، نشاندهنده اهتمام نظام جمهوری اسلامی ایران به مجموعه متنوع فکرها، مشورتها و دیدگاهها در اداره امور کشور است و این موضوع، نقطه مقابل نظامهای ارتجاعی و استبدادی است. افتخار جمهوری اسلامی ایران این است که از روز اول، آراء، افکار و خواست مردم، مورد توجه جدی قرار گرفته است. ۱۳۹۰/۰۲/۱۰
۵ – حل مشکلات مردم توسط شوراها
هیچ عبادتى بالاتر از خدمت به مردم نیست؛ چه در شهر، چه در بخش و چه در روستا. وظایفى که براى شوراها در قانون ذکر شده، همان وظایفى است که اگر شوراهاى ما انشاءاللَّه بتوانند این وظایف را به طور کامل به انجام برسانند، بسیارى از مشکلات جارى مردم برطرف خواهد شد و این موارد را قانونگذاران با دقّت در قانون اساسى و در قانون عرفى معیّن کردهاند. ۱۳۷۸/۰۳/۰۴
۶ – افزایش اعتماد عمومی
شوراها از مظاهر مشارکت مردمى و براى تسهیل امور مردم است. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸ شوراها طبق قانون اساسی مدیریت شهر و روستا را بر عهده دارند و نمادی دیگر از ادارهی کشور به دست مردم را در برابر چشم همگان میگذارند. توفیق شوراها در دستیابی به این هدف، سرمایهی ارزشمند «اعتماد عمومی» را افزایش می بخشد و زمینهساز حضور پرنشاط مردم در همهی عرصههای پیشرفت و توسعهی کشور میشود. ۱۳۸۶/۰۲/۰۸
۷ – انتخاب برای حل مسائل جاری زندگی
انتخابات شوراها هم از این جهت مهم است که کار روزمرهى مردم و زندگى شهر و روستایى مردم، متوقف به این انتخابات است. اگر انسانهاى صالح، کارآمد، بانشاط، مؤمن، نجیب و امین در انتخابات شوراها انتخاب شوند، خیال مردم از لحاظ مسائل جارى روزمرهى زندگى – که با آن سر و کار دارند – راحت خواهد شد. شما اگر آن کسى را که مىپسندید و مىخواهید، انتخاب نکردید، آن کسى که شما نمىپسندید، انتخاب خواهد شد و رأى خواهد آورد. بنابراین، رأى خودتان را به میدان بیاورید. ۱۳۸۵/۰۸/۱۷ اگر مردم عادت کنند که براى ادارهى امورِ روزمرّهى شهرى یا روستایى خودشان، کسانى را با شناخت انتخاب کنند، این خیلى کمک خواهد کرد؛ هم به پیشرفت امور کشور، هم به آشنا شدن مردم با وظایفى که بر عهدهى آنهاست و باید انجام گیرد و البته سودش هم به خود مردم برمىگردد. ۱۳۷۷/۱۲/۰۴ بسیار بجاست که مردم بدانند هر کسى را انتخاب مىکنند، مسؤولیتهایى در مقابل این انتخاب بر دوش آنهاست؛ همچنانکه اگر انتخابشان انتخاب خوبى باشد و انشاءاللّه بهوسیلهى آن شخصِ منتخب، کارهاى خوبى براى مردم و کشور انجام گیرد، ثوابها و اجرهایى هم به آنها منتقل مىشود. به همین علّت است که باید حقیقتاً دقّت کنند تا افراد دلسوز، متدیّن و کارآمدى را که متناسب با این کارند، انتخاب کنند؛ چون کارآمدى به حسب کارى که ما یک شخص را براى انجام آن در نظر مىگیریم، متفاوت است. کارآمدىِ این شورا با کار آمدىِ فلان شغل یا سِمَت دیگر تفاوت مىکند. مردم مىدانند که شوراهاى شهر و روستا براى چیست. پس کسى را که احساس مىکنند، فکر مىکنند، تشخیص مىدهند و احراز مىکنند، مناسب با این کار انتخاب کنند. البته دیانت او، تقواى او و دلسوزى او را حتماً تشخیص دهند. مردم نباید افرادى را که دلسوز، علاقهمند و متدیّن نیستند، به مراکز تصمیمگیریشان بفرستند؛ زیرا برایشان وزر و وبال درست خواهند کرد. این توصیهى من به مردم است. ۱۳۷۷/۱۲/۰۷ شوراها، مشاورینی امین برای مسئولان دولتی مسؤولان محترم دولتى، شوراها را مشاور امین خود بدانند و تا سر حد امکان به آنها در عمل به وظایف خود کمک کنند. ۱۳۷۸/۰۲/۰۸
۸ – تأثیر شورای شهر تهران بر دیگر شوراها شوراى شهر تهران بر روى شوراهاى اسلامى شهرها در سرتاسر کشور تأثیر گذاشته؛ این چیز مهمى است؛ این اثر مهمى است. به شما نگاه کردند؛ از شما فرا گرفتند و تأثیر کار و حرف و نیات شما را انسان در شوراهاى دیگر مشاهده مىکند. اینها اهمیت کار شوراى شهر تهران را نشان مىدهد. تهران اگرچه یک شهر است – حالا به قول شماها کلان شهر – اما یک صورت کوچکى از کل کشور است در زمینههاى مختلف؛ مسکن، راهسازى، محیط زیست، حتى مسائل سیاسى، اجتماعى و مسائل فراوانى که مبتلابه ماست در کشور؛ همهى اینها در تهران به شکل واضح و برجستهیى دیده مىشود و وجود دارد. بنابراین، ادارهى شهر تهران را مطلقاً نباید دست کم گرفت و به نظر من خدمتى که شماها دارید در شوراى شهر تهران مىکنید، خدمت برجستهیى است؛ خدمت مهمى است، این خدمت را مغتنم بشمارید. من هرچه به مسائل مربوط به شوراى شهر نگاه مىکنم، حقاً و انصافاً مىبینم که کار شوراى شهر کار بسیار مهمى است و مردم با انتخاب شماها احساس مىکنند که کار درستى انجام دادهاند و تشکیل این شورا با این افراد، یک حرکت رو به جلو در کارهاى کشور و در کار عموم بود. حقاً مردم در میدان حضور پیدا کردند، شماها را انتخاب کردند و شما خوب عمل کردید و خوب انتخاب کردید. در آینده هم همینطور عمل کنید. من معتقدم حضور شماها در شورا و این فعالیت مثبتى که شماها در شورا داشتید، هرچه ادامه پیدا کند، به نفع مردم و به نفع کشور و به نفع حرکت انقلاب هست. کارهاى فرهنگىِ خوبى شده، کارهاى اجتماعىِ خوبى شده، کارهاى عمرانى و آبادسازىهاى خوبى شده، مشکلاتى از مردم برداشته شده؛ همین کارهایى که جلوى چشم مردم است و مردم مىبینند و اینها را حس مىکنند. شماها هستید که شهردار تهران را معین مىکنید، انتخاب مىکنید، بعد او را پشتیبانى مىکنید، او را هدایت مىکنید در آن سمتى که لازم است. ۱۳۸۴/۰۵/۱۷
شوراها؛ ابزاری در جهت تحقق حاکمیت مردم
اصل هفتم
طبق دستور قرآن کریم : ‹‹ و امرهم شوری بینهم ›› و ‹‹ شاورهم فی الامر ›› شوراها ، مجلس شورای اسلامی ، شورای استان ، شهرستان ، شهر ، محل ، بخش ، روستا و نظایر اینها از ارکان تصمیم گیری و اداره امور کشورند.موارد، طرز تشکیل و حدود اختیارات و وظایف شوراها را این قانون و قوانین ناشی از آن معین می کند.
اصل یکصدم
برای پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی ، اقتصادی ، عمرانی ، بهداشتی ، فرهنگی ، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با توجه به مقتضیات محلی ، اداره امور هر روستا ، بخش ، شهر ، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده ، بخش ، شهر ، شهرستان یا استان صورت می گیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب می کنند.
اصل یکصدو یکم
به منظور جلوگیری از تبعیض و جلب همکاری در تهیه برنامه های عمرانی و رفاهی استانها و نظارت بر اجرای هماهنگ آنها ، شورای عالی استانها مرکب از نمایندگان شوراهای استانها تشکیل می شود.نحوه تشکیل و وظایف این شورا را قانون معین می کند. اصل یکصد و دوم شورای عالی استانها حق دارد در حدود وظایف خود طرحهایی تهیه و مستقیماً یا از طریق دولت به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد کند. این طرحها باید در مجلس مورد بررسی قرار گیرد.
اصل یکصد و سوم
استانداران ، فرمانداران ، بخشداران و سایر مقامات کشوری که از طرف دولت تعیین می شوند در حدود اختیارات شوراها ملزم به رعایت تصمیمات آنها هستند.
اصل یکصد و پنجم
تصمیمات شوراها نباید مخالف موازین اسلام و قوانین کشور باشد.
اصل یکصد و ششم
انحلال شوراها جز در صورت انحراف از وظایف قانونی ممکن نیست. مرجع تشخیص انحراف و ترتیب انحلال شوراها و طرز تشکیل مجدد آنها را قانون معین می کند. شورا در صورت اعتراض به انحلال حق دارد به دادگاه صالح شکایت کند و دادگاه موظف است خارج از نوبت به آن رسیدگی کند. به طور کلی می توان گفت وجود نهادی به نام شورا در جامعه هم به لحاظ عقلی و دینی دارای اهمیت می باشد و هم قانون اساسی تاکید فراوانی بر نقش و ضرورت آن در اداره جامعه داشته است با این حال نباید از نظر دور داشت که گرچه شورا و مشورت به عنوان پدیده ای اجتماعی دارای سابقه زیادی است و از دیرباز مورد توجه مردم و گروههای مختلف اجتماعی و حتی حاکمان بوده است اما این پدیده به عنوان نهادی سیاسی و منتخب مردم چندان قدمتی ندارد. در جامعه ایرانی هم شکل گیری شوراها و به وجود آمدن نظام شورایی به دوران مشروطه بر می گردد. در واقع پس از مشروطه و تصویب قانون اساسی به صورت جدی فکر زندگی شورایی در ایران به فعلیت رسید. یکی از دستاوردهای بسیار حائز اهمیت نهضت مشروطه جدا از به رسمیت شناختن تفکیک قوا، تقسیم قدرت سیاسی و اداری کشور بین حکومت مرکزی و حکومتهای محلی بود. مجلس شورای ملی درآن زمان قانون بلدیه و انجمن های ایالتی و ولایتی را به تصویب رساند تا ضمن تمرکززدایی ، اداره امور محلی و شهرداریها به انجمن های ایالتی و بلدیه واگذار شود اما واقعیات تاریخی گویای آن است که نه تنها این اهداف به طور صحیح تحقق نیافت بلکه استبداد داخلی و بی ثباتی سیاسی از یک سو و استعمار خارجی از سوی دیگر باعث انحراف این قوانین از مسیر خود شده و مانع از شکل گیری واقعی نظام شورایی شدند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تدوین قانون اساسی شوراها به عنوان نهادهایی برخاسته از متن جامعه جایگاه خاصی پیداکردند. در اوایل انقلاب شوراها به طور پراکنده و بیشتردر روستاها تشکیل شدند اما به دلیل نداشتن پشتوانه قانونی مناسب انسجام چندانی نداشتند. اولین قانون شوراهای اسلامی کشور در سال ۱۳۶۱ از تصویب مجلس شورای اسلامی گذشت و در جریان حوادث پس از انقلاب پنج بار دستخوش تغییرات و اصلاحات گردید و بالاخره در سال ۱۳۷۵ آخرین اصلاح آن به تصویب مجلس پنجم رسید. اولین انتخابات رسمی شوراها در راستای اجرای قانون اساسی روز هفتم اسفند ۱۳۷۷ یعنی ۲۰ سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی برگزار شد و در تاریخ نهم اردیبهشت ۱۳۷۸ شوراهای اسلامی شهر و روستا به طور رسمی دوره چهارساله فعالیت خود را آغاز کردند و درحال حاضر سومین دوره آن مشغول خدمت به مردم می باشند. در اصول هفتم، یکصدم، یکصد و یکم، یکصد و دوم، یکصد و سوم و یکصد و پنجم قانون اساسی بر جایگاه و نقش شوراها تاکید شده است.
روز شوراها
چکیده
مشورت، یکی از مسائل بسیار مهم در دین مبین اسلام است، به گونهای که در جامعه اسلامی، رهبران به مشورت کردن با افراد با صلاحیت امر شدهاند. در این مقاله، نویسنده محترم به مناسبت روز شوراها، به جنبه های گوناگون شورا و مشورت از دیدگاه اسلام پرداخته است.
اشاره
انسان، موجودی اجتماعی است که نیازها و خواستههای او جز با همکاری و تبادل نظر فکری دیگران برآورده نمیشود. نوآوریهای بزرگ و بهرهبرداری از آنها، حاصل کمک و همفکری انسانها با همدیگر است. پیشرفت دانش و فنآوری، ضرورت این کار جمعی و تبادل اطلاعات را میان انسانها، ملتها و دولتها بیشتر نمایان میسازد. تصمیمگیریهای اجتماعی در جنبههای گوناگون سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی زمانی دقیقتر و درستتر خواهد بود که افراد صاحبنظر در تنظیم آن بیشتر شرکت کنند و از نظرخواهی و تبادل اندیشههای گوناگون بهره گرفته شود. برخورد اندیشهها به صورت صحیح و پیوسته، میتواند نارساییهای تصمیمگیری و اجرا را از بین ببرد و نتایج به دست آمده را هر چه کاملتر و دقیقتر کند.
نقش شورا در جامعه
مشورت، یکی از ارکان مهم سلامت تصمیمگیریهاست. جامعهای که سنت مشورت در آن حاکم نیست، در تب و تاب خودمحوری میسوزد، ولی در جامعهای که در آن همفکری و نظرخواهی، اصلی یقینی است و از اجزای ضروری حیات آن به شمار میآید، بهترین راه و کاملترین مسیر در برابر افراد گشوده خواهد شد. پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله نیز میفرماید: «هیچ قومی مشورت نکردند جز آنکه به بهترین امور هدایت یافتند.» آنان که گرفتار خودرأیی و استبدادند، در اشتباه به سر میبرند و تنشهای اجتماعی و سیاسی میآفرینند. نبود سنت مشورت در جامعه، رشد افکار را متوقف میسازد و چنین مردمی، شایستگی زندگی حقیقی را از دست میدهند.
پیشینه شورا
مشورت، یکی از مسائل مهمی است که خداوند در قرآن کریم، بارها ضرورت و نیازمندی به آن را با شیوههای گوناگون و واژههای مختلف بیان و عمل به آن را سفارش کرده است. بر اساس آیات قرآنی، مسئله شورا، به اسلام اختصاص ندارد. در برخی آیات، از افرادی سخن به میان آمده است که در امور گوناگون با اطرافیان خود مشاوره میکردند. از جمله این آیات، به واکنش بلقیس، ملکه سبأ در برابر نامه حضرت سلیمان علیهالسلام میتوان اشاره داشت که با بزرگان قوم خود مشورت کرد و از آنان نظر خواست.
اهمیت مشاوره در اسلام
موضوع مشاوره در اسلام اهمیت خاصی دارد تا آنجا که حتی در قرآن کریم، سورهای به نام «شورا» نامگذاری شده است. در دیدگاه اسلام، مشورت کردن افزون بر هدایت انسان، او را از تنگناها میرهاند. در انجام امور، نیرومند میسازد، مایه برکت و فهم بصیرت انسان میگردد، او را به رضای خالق نزدیک میکند و به رأی خالص میرساند. آیه «وَ أَمْرَهُمْ شُورَی بَیْنَهُمْ» در مکه و آیه «وَ شَاوِرْهُمْ فِی الأَْمْرَ» در مدینه نازل شده است؛ یعنی دین اسلام هم در شرایط خفقان مکه و هم در دوران تشکیل حکومت در مدینه، به مشورت سفارش میکند.
جایگاه شورا در نظام سیاسی اسلام
هدف از حکومت اسلامی، اجرای احکام اسلام و اداره امور مسلمانان بر اساس قوانین عادلانه اسلام است؛ زیرا اسلام، تمام نیازهای فردی، خانوادگی و اجتماعی بشر و سعادت وی را در دنیا و آخرت پیشبینی کرده است. هدف قرآن از تأکید بر مشورت این است که اساس شورا و مشورت در شریعت اسلام، همواره پابرجا و جاویدان بماند؛ زیرا مشورت، موجب تبادل نظر، یکپارچگی افکار، روشن شدن امور و اطمینان خاطر در برطرف ساختن خطا میگردد و ترک آن ستمی بزرگ بر جامعه و امت اسلام است. در حکومت اسلامی ضرورت دارد دولتمردان برای حل بسیاری از مسائل اجتماعی و تأمین مصلحتهای عمومی، با افراد باصلاحیت به مشاوره بنشینند و بر پایه آن تصمیمگیری کنند.
محدوده مجاز برای مشورت
در اسلام، شورا و مشاوره زمانی موضوعیت مییابد که حکم و قانونی وجود نداشته باشد. وقتی حکم خدا و قوانین و مقررات اسلام یا فرمان صریح پیامبر و معصومان وجود دارد، نمیتوان مشاوره کرد و آن احکام و قوانین باید بدون هیچگونه تردید و تأملی اجرا شود. قرآن در این زمینه میفرماید: «هیچ مرد و زن با ایمانی را در کاری که خدا و رسول حکم کنند، اراده و اختیاری نیست (که رأی خلافی اظهار کنند) و هر کس نافرمانی خدا و رسول کند، دانسته، به گمراهیِ سختی افتاده است.» ازاینرو، موضوع شورا و مشورت در اموری جاری میشود که اسلام، نظر قاطع و تعیینکنندهای نداده باشد.
هدف مشورت
الف) جلوگیری از پیدایش خودکامگی و استبداد
اگر در خانه، سازمان و اجتماع، همه افراد امکان اظهار نظر داشته باشند و اجازه دخالت در سرنوشت خود را بیابند، راه بر خودمحوریها، خودکامگیها و تفکر استبدادی بسته میشود. از این روست که امام علی علیهالسلام ، استبداد را در برابر مشاوره قرار میدهد.
ب) شناخت خط
وقتی از راه مشورتخواهی به افراد دیگر اجازه اظهار نظر میدهیم، افراد میتوانند مثل آیینه، عیبهای ما را نشان دهند و خطاهایمان را به ما بشناسانند. این عمل وقتی اهمیت بیشتری مییابد که خطاهای اجتماعی فرد، به دلیل تعصب فردی، کم بودن تجربه، نداشتن اطلاعات کافی و غفلت از واقعیتها از دید او پنهان بماند. این موضوع در مورد امور جمعی و سازمانی نیز کاملاً صدق میکند. از این رو، امام علی علیهالسلام میفرماید: «کسی که از دیدگاههای دیگران استقبال میکند، موارد اشتباه و خطا را خواهد شناخت».
ج) احساس شخصیت و مسئولیت
وقتی افراد در امور جمعی که به آنها و سرنوشتشان مربوط است، شرکت کنند و در تدوین و اجرای امور، تحقق اهداف و نظارت بر اجرای آنها سهیم باشند، در مورد موفقیت آنها و دستیابی به نتایج قابل قبول، احساس مسئولیت میکنند. احساس مسئولیت در افراد، پشتوانه بزرگی برای تحقق اهداف و موفقیت برنامههاست، چنان که امام علی علیهالسلام میفرماید: «هیچ پشتوانهای مثل مشورت نیست».
د) تأمین منافع جمع
وقتی در اموری که به جمع مربوط میشود، تصمیمگیریها از راه مشاوره و بررسی دیدگاههای جمع، به ویژه افراد آگاه و صاحبنظر گرفته شود، امکان دخالت هواهای نفسانی و منافع فردی به کمترین حد میرسد؛ چرا که لازمه احترام به آرای دیگران، نادیده گرفتن خواستههای شخصی است. بدین ترتیب، تصمیمگیری جمعی و مشاوره با اعضای یک مجموعه، نتایج کار را به مصلحت آن مجموعه نزدیکتر میکند.
و) تأمین تکیهگاه در تصمیمگیری
وقتی در تدوین شاخصها، طراحی اهداف، تنظیم روشهای دستیابی به اهداف و حتی شیوه نظارت بر اجرا، دیدگاههای اصلاحی اعضای مجموعه به کار گرفته شود، نوعی ضمانت و تکیهگاه برای اجرای درست آنها خواهد بود. این موضوع به ویژه وقتی اهمیت مییابد که در مجموعه، به تغییر و تحول نیاز باشد؛ زیرا معمولاً افراد آن مجموعه، در مقابل تغییر و تحول، مقاومت نشان خواهند داد. البته در صورت رعایت اصل مشارکت و مشاوره، افراد مجموعه کمتر موقعیت خود را در خطر میبینند و با مراحل کار آشنا میشوند و به جای مقاومت، راه تغییر را آسانتر میکنند. بهرهگیری از دیدگاههای بهتر، تضمین پویایی فرد و مجموعه و نیز هدایت و اصلاح کژیها، از دیگر فایدههای مشورت کردن است.
ویژگیهای مشاور
اسلام اجازه نمیدهد با هر کس مشورت کنیم، بلکه کسانی را معرفی میکند که صلاحیت این کار را داشته باشند. در سخنان پیشوایان حق، مجموعهای از صفات عنوان شده که چنانچه فرد دارای آن صفات باشد، مناسب مشورت کردن است. خداترسی، تقوای الهی، رازداری، تعقل، تجربه و دانش، از جمله ویژگیهای مشاور خوب است. در مقابل این ویژگیها، صفات دیگری مطرح میشود که نباید در وجود مشاور باشد که ترس، بخل، حرص، دروغگویی، حماقت و جهل از آن جملهاند.
وظیفه مشاور
در دیدگاه اسلام، مشاور وظایفی دارد که باید بدان عمل کند. مشاور باید صادق، امین و خیرخواه باشد. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: «هر کس از برادر مسلمانش مشورت خواهد و او جز آنچه خیر و رشد اوست، نظر دهد، به او خیانت کرده است.» مشورتکننده نیز باید پس از آنکه با فردی با صفات لازم مشورت کرد، نظر او را بپذیرد و به کار بندد. پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله در اینباره فرمود: «هرگاه انسان عاقلِ خیرخواهی نظر مشورتی داد، بپذیر و از مخالفت با آرای چنین افرادی بپرهیز که بیگمان، نتیجه آن هلاکت است».