مسولین و متولیان فرهنگی کمی وارد دنیای واقعی شوند

خیلی ها بر این باورند که تکنولوژی باعث دور شدن آدمها از همدیگر و از بین رفتن بسیاری حریم ها و حرمت ها شده و شاید باعث شکستن قبح بسیاری از مسائل که در دنیای سنتی ما بعنوان ممنوعه ها همیشه در پستوی خانه ها اتفاق می افتاده و حرف زدن درباره اش نوعی طرد شدن از سوی نزدیکان را همیشه به همراه داشته و باعث رنجش و کدورت های طولانی بوده است. ولی بنظر من تکنولوژی باعث اینهمه آوار مصیبت برسر ما نبوده یا حداقل همه آن نبوده و فقط باعث شده ما با خود واقعیتمان روبه رو شویم با آن چیزی که هستیم همانقدر نامهربان، خودخواه، طلبکار، عصبانی، منفعت طلب، و شاید بی ادب و بی آبرو…..

اینکه از نظر ما هرکدام از خصلت های بالا چه تعریفی دارد و همه آنها به دیدگاه و طرز فکرمان برمیگردد که آن هم بازتعریفی از آموزش ها و ساختار تربیت خانوادگی و تربیت اجتماعی ما و دریافتهایی که در طول عمرمان از محیط میگیریم.

اما نکته دردآور ماجرا تازه با دیدن اینهمه اتفاقات ناخوشایند بازهم بجای برگشت به اصل ریشه یابی معضلات و مشکلات روابط انسانی شروع به محکوم کردن آدم ها و پاک کردن صورت مسئله میکنیم، باید قبول کنیم مشکلات روابط انسانی بسیار جدی تر از آن هست که با روش های سنتی مانند وساطت و اجبار بزرگترها و یا گذشت های سطحی قابل حل باشد، مهمترین موضوع شاید در بستر روابط مسئله خیانت زن ها و مردهاست چیزی که در نگاه اول و آخر بسیار ناراحت کننده و دردناک است ولی آیا در طول سالها نهاد و مرکزی که به این اتفاق بزرگ جامعه ما پرداخته باشد و برایش راه حلی ارائه داده باشد وجود داشته و یا همه توانش را بکار گرفته و میزان توفیق حاصله چقدر بوده است؟

در کشور ما هر صدای به اسم عرف خفه میشود، آیا مسولین و متولیان فرهنگی و تریبون داران فکر نمیکنند وقتش شده کمی وارد دنیای واقعی آدمها شوند و بقولی سرشان را از زیر برف دربیاورند و نگاهی به این جامعه بیمار بیاندازند؟

مردان و زنان سرخورده، کودکی نوجوانی و جوانی را طی کردند بصورت فرایندی ازدواج میکنند وب عدها به صرف داشتن فرزند و یا اجبار خانواده ها برای حفظ فرهنگ و باور سنتی غلطشان که طلاق را مصداق بارزی از بی آبرویی، و بدتر از مرگ یک انسان میدانند آنها را مجبور به ادامه این راه نیستی که طبعات آن ایجاد روابط ناامن و پرخطر برای خودشان و جامعه است میکنند و این دور باطل کی تمام خواهد شد؟

مردانی که به هزاران دلیل محبت و توجه در زن دیگری جست و جو میکنند ….زنانی که برای فهمیده شدن و درک شدن از آشپزخانه به مردان دیگری پناه می آورند؟ یا آدمهایی که بدلیل عدم کنترل در مسائل جنسی و حس تنوع طلبی خودشان درمعرض خیانت قرار میدهند…
براستی مقصر یا مقصرین کیستند؟

محمد سلطانی علاسوند

https://hoorkhabar.ir/679232کپی شد!
75