دریغ از یک صندلی ریاستی که فعالانه در اختیار فرهنگ باشد(عماد جعفری پور)

نکته اول: در چهار گوشه جهان اگر بپرسید یک دلیل و تنها یک دلیل برای شهرت و اعتبار ایران در جهان بیان کنند، اکثر پاسخ ها این خواهد بود “ایران به خاطر هنر و فرهنگش مشهور است”. اعتبار ایران به خاطر نفت نیست، هر چند نفت مان کم نیست. اعتبار ایران به خاطر صنعت نیست، هر چند موفقیت های صنعتی مان کم نیستند. شهرت و نام بلند ایران به دلیل مسائل نظامی نیست، هر چند حرفهای زیادی در این زمینه برای گفتن داشته و داریم و خواهیم داشت. اعتبار ایران به خاطر کشاورزی نیست، هر چند کشاورزی مان هم موفقیت های خوبی ارد.

نکته دوم: اگر اعتراضات و بیانیه های مردمی در سالهای اخیر را بررسی کنیم، متوجه می شویم که اکثرا مربوط به مسائل فرهنگی و هنری هستند، و به عبارتی مردم برای فرهنگ و هنر اهمیت ویژه ای قائل هستند و برای دفاع از آن، حاضرند از وقت و حتی از شغل خود بزنند تا صدای شان را بلند کنند.

نکته سوم: هزاران صندلی وزارتی، وکالتی، ریاستی و مشورتی در ارگان های کشور عزیزمان وجود دارند، ولی اگر به دقت جست و جو کنیم، حتی یک صندلی یا پست مهم پیدا نمی کنیم که به طور “تخصصی و موفق” در اختیار فرهنگ و هنر باشد. وزیرهای محترم فرهنگ و ارشاد هم در دولت های مختلف، کارشان شده فریاد عجز و ناتوانی و بیان فشارهای مبهم و عجیب و عجیب تر.

نکته چهارم: متاسفانه بیشتر مهاجران ایرانی که فرار می کنند و یا با احترام خارج می شوند، فعالان فرهنگی هستند، نقاش هستند، خطاط هستند، فیلمساز هستند، موسیقیدان هستند، خواننده هستند، طنزنویس هستند، شاعر هستند، … و این مهاجرت ها به طور جدی ادامه دارند.

نکته پنجم: کاش دولت و مجلس محترم لااقل یک اتاق غیر رسمی یا حتی یک وبسایت ایجاد کنند تا یک پل ارتباطی بین هنرمندان مهاجر در خارج از کشور و مقامات کشور ایجاد شود و رشته ارتباط و درک مشترک بطور کامل پاره نشود تا به طور دو سویه، مطالبی گفته بشود، با این امید که شاید به تدریج راههایی پیدا بشوند که تعدادی از هنرمندان، خوانندگان، شاعرها و …. ایرانی مستقر در خارج از کشور با پذیرش قوانین کشور بازگردند.

کاش چیزی شبیه این عنوان ایجاد بشود، “اتاق مذاکره با هنرمندان مهاجر”

https://hoorkhabar.ir/577790کپی شد!
43